چهل سال داشته باشید و ساکن مازندران، آن وقت خاطرات عجیبی از خزر و رودخانههای منتهی به دریا دارید، آن وقتها دریا خانه جانداران زیادی بود، از دور که به آبها چشم می دوختید یک دفعه سری بدون مو که سبیل دارند و هر از چندگاهی از آب بیرون میزند را می دیدید، موجوداتی که خانه شان دریاست، اما چون شش دارند نمیتوانند زیر آب بمانند، پس هر ۵دقیقه یک بار برای تنفس به سطح آب برمی گردند.
آنها فوکهای خزری هستند که در مازندران به سگ آبی هم معروفند، فوکهای خزری حدود ۱۲هزارسال قبل غذای اصلی انسانهایی را تشکیل میدادند که برای اولین بار در غارها ساکن شده بودند و قصد به وجود آوردن اولین روستاها را در مازندران داشتند.
فوکهای خزری تعدادشان آنقدر زیاد بود که کم زحمتترین غذا برای انسانهای آن زمان را تشکیل میداد، آنها با دسترسی به رودخانهها و دریا غذای خود را که از قضا سرعت بالایی هم برای فرار در خشکی نداشتند شکار میکردند.
حالا ۱۲هزار سال از آن زمانها میگذرد، دریا عقب کشیده و و غارها جایشان را به ساختمانها داده اند، این روزها همه چیز سر جای خودش است الا فوکهایی که دیگر اثری از آنها نمیبینی جز لاشهای در سواحل...
مرگ سریالی فوک
حدودا دوسالی میشود که بطور میانگین هر ۷ تا ۱۰ روز یک بار گزارش پیدا شدن تکه گوشتی عجیب که مایل به سیاهی است و شباهتی به یک تکه ماهی بزرگ دارد در سواحل مازندران از شرق تا غرب خزر میشنویم لاشهای که پس از رسیدن مسئولان مشخص میشود چیزی نیست جز لاشه فوک خزری.
فوک خزری که کوچکترین فوک دنیا هم لقب دارد بهطور میانگین ۱٫۵ متر طول و ۸۰ کیلوگرم وزن دارد، او تنها پستاندار دریای خزر است، یعنی بجای تخم گذاری، نوزادانی به دنیا میآورد که از شیر مادر تغذیه میکنند.
فوک یکی از مهمترین حلقهها از زنجیره غذایی در راس هرم غذایی دریای خزر هستند بطوری که اگر نباشند حیات همه موجودات خزر به چالش میافتد.
ابتدای قرن بیستم میگفتند تعدادشان بیش از یک میلیون قلاده است، اما کم کم، آب رفتند و همین باعث شد تا سال ۲۰۰۸ فک خزری در فهرست موجودات در خطر انقراض قرار بگیرد و از همان سال شکار فوک ممنوع اعلام شد و هر سال تلفاتی ۴-۵ قلادهای از این جاندار مشاهده میشد، اما به یک باره از سال ۹۹ ماجرای مرگهای سریالی آنها آغاز شد.
چند روز پیش پیدا شدن لاشهای جدید در ساحل بابلسر بهانهای شد تا ما سری به دریا بزنیم، از مردم که سراغ فوک را میگرفتیم می گفتند مگر اینجا فوک دارد؟
تعدادی کمی هم که میدانستند خزر خانه فوک هاست سنشان از ۴دهه بیشتر بود، یکی از دکه دارن قدیمی پلاژ میگفت در گذشته که برای ماهیگیری به رودخانهها میرفتند فوکهای زیاد میدیدند، اما الان اثری از آنها نیست.
از او پرسیدم چه کسی در این اطراف قدیمیتر است و فوکها را دیده که گفت ماهیگیران قدیمی اطلاعات بیشتری نسبت به من دارند بهتر است از آنها سوال کنید.
در کنار ساحل چند قایق بود که مسافران را به دریا میبرد و گشتی در دریا میزد و دوباره به ساحل برمی گشت از صاحب قایقها پرسیدم که شغلش همین است؟ گفت در تابستان بله، ولی در زمستان صیاد هستم و ماهیگیری میکنم
آقای گوران گفت تا ۱۰ سال قبل در دریا فوکهای زیادی بود که گاه و بی گاه در تورهای ماهیگیری میافتادند و ما هم آنها را آزاد میکردیم، اما الان هیچ خبری ازشان نیست انگار هیچ وقت وجود نداشته اند
گوران میگفت در سالهای اخیر فقط شنیده که فوکها گاه و بی گاه در ساحل پیدا میشدند آن هم بی جان.
مرگ فوکها از کجا آب میخورد
با حسابی سرانگشتی میتوان فهمید که از سال۱۴۰۰ تا شهریور ۱۴۰۱ هر هفت روز لاشه یک فوک در ساحل ایران پیدا شده، جاندارانی که علاوه بر مشکلاتی که برای حیاتشان وجود دارد فیزیولوژی و زندگی خودشان هم طوری است که زاد و ولدشان به کندی پیش میرود. فوکهای نر و ماده جانورانی تک همسر هستند، اواخر پاییز جهت تولیدمثل به مناطق شمالی دریای خزر که دارای عمق کمتر و آب یخ زدهاست میروند، دوره بارداری آنها حدود یازده ماه بوده و در هر دوره فقط یک نوزاد به دنیا میآورند، فوکهای متولد شده حدود پنج کیلوگرم وزن دارند و دارای موهای سفیدی هستند که این موها به مرور زمان تیره میشوند.
برای دریافت آمار رسمی تلفات به سراغ دکتر کاویان مدیرکل محیط زیست مازندران میروم دکتر کاویان میگوید: تلفات فوکها ۲ سال است که غیر عادی شده در سال۱۴۰۰ در مجموع ۵۰ قلاده فوک در آبهای ساحلی شمال کشور تلف شده است و امسال هم تلفات افزایش داشته به طوری که در شش ماهه امسال نیز ۲۰ قلاده فوک در مازندران، چهار قلاده در گلستان و ۲ قلاده هم در گیلان تلف شده اند.
کاویان گفت: از سال گذشته بررسیهای زیادی روی لاشه فکها انجام شد، اما به دلیل اینکه لاشهها مدت زیادی پس از مرگ به ساحل میرسند امکان آزمایش برای تشخیص علت اصلی مرگشان وجود ندارد.
مدیرکل محیط زیست مازندران با بیان اینکه دلایل زیادی برای تلف شدن این گونه باارزش وجود دارد، ادامه داد: آلودگی آب ها، بیماریهای ویروسی، رزمایش آبی جمهوری آذربایجان، بیماریهای میکروبی و تورهای صیادی دلایلی است که برای مرگ فوکها متصور است.
کاویان در پاسخ به این سوال که چرا تا به حال دلیل اصلی مرگ و میر فوکها مشخص نشده است، گفت: برای مشخص شدن علت اصلی مرگ فوکها لازم است یک لاشه جدید در دسترس داشته باشیم که بافتهای آن سالم باشد و آزمایشگاه بتواند آن بافتها را مورد بررسی قرار دهد، اما لاشههایی که به ساحل ایران میرسند حدود دو هفته از مرگشان میگذرد و بافت سالم و قابل استفاده برای آزمایش را ندارند، سازمان محیط زیست مازندران چندین پایش در دریای خزر داشته است تا بتواند یک لاشه تازه فوکها را پیدا کند، اما متاسفانه در گشت و پایشهای محیط زیست لاشه جدیدی پیدا نشده بنابراین تا پیدا شدن لاشهای که مدت کمی از مرگ آن گذشته نمی توان به قطعیت جواب داد.
تورهای صیادی طناب دار فوکها
فوکها شناگرهای بزرگی با سرعت ۳۰ کیلومتر بر ساعت هستند که میتوانند ۱۰۰۰کیلومتر در دریا شنا کنند و خود را به محل مورد نظر برسانند. آنها موجوداتی اند که سرما را دوست دارند و برای اینکه سرمای مورد نیاز بدن خود را تامین کنند به اعماق آب رفته و بعد از چند دقیقه دوباره به سطح آب میآیند به خاطر اینکه شش هایشان ظرفیت زیاد ماندن در زیر آب را ندارد، اما همین فوکها در اعماق آب شنا میکنند بیخیال از اینکه در اعماق دریاها تورهایی نهفته که طناب دار شان میشود.
پس از صحبت با کاویان مدیرکل محیط زیست مازندران سری به دکتر نصیراحمدی مدیر اداره دریایی محیط زیست مازندران میزنم تا از جزییات مرگ فوکهایی که اخیرا در ساحل پیدا شده اند با خبر شویم.
دکتر نصیراحمدی ابتدا از مخاطرات دریا برای فوک گفت، از اینکه غذای اصلی آنها ماهی کیلکا است و جمعیت آنها هم در دریا کم شده است به همین دلیل فوکها از نظر غذایی هم در خطر هستند.
او افزود: تا سال ۲۰۰۵ تعداد نوزادهای این جاندار ۲۱هزار قلاده در آبهای خزر بود، اما طبق تخمینهایی که زده میشود اکنون تنها ۲هزار نوزاد فوک در خزر نفس میکشند.
علت اصلی مرگ فکها را می پرسم که می گوید: تورهای سرگردان! تورهای صیادی مجاز و غیر مجاز.
نصیر احمدی گفت: آزمایشها و کالبد شکافیهای که روی لاشه فوکهای خزری انجام شد نشان میدهد که میزان خون در ششهای آن ها افزایش یافته و این یعنی فوک در زیر آب خفه شده است .طبق بررسیها بیشتر این فکها پس از گیر افتادن در تورهای اعماق دریا دچار خفگی شده و چندین روز بعد، پس از رهایی از تورها با جریان آب به ساحل برمیگردند.
برای پاکسازی دریا تلاش میشود، اما کافی نیست
تورهای سرگردان یعنی تورهایی که متولی خاصی ندارند و برای فرد خاصی هم نیستند، این تورها برای صیادان مجاز یا غیرمجاز بودند که از آن برای صید ماهی استفاده میکردند، اما چون پاره شده اند در دریا رها میشوند تورهای پاره پارهای که شاید نتوان با آن ماهی صید کرد، اما قاتلان خوبی برای فوکها هستند.
از سرهنگ ملکی فرمانده یگان حفاظت دریایی شیلات مازندران درباره تورهای سرگردان میپرسم.
سرهنگ ملکی که در تمام فصول سال برای گشت و پایش و حفاظت در دریا حضور دارد میگوید موضوع فکها مربوط به محیط زیست است، اما یگان دریایی به عنوان حافظ موجودات دریایی وظایفی بر عهده دارد.
او میگوید: یگان حفاظت شیلات فقط در سه ماهه اول امسال بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ رشته دام ماهیان غضروفی و ۱۲ هزار رشته دام ماهیان استخوانی را در ۱۵۰ مرحله عملیات کشف و ضبط کرده است.
سرهنگ از تلاش یگان حفاظت میگوید و من به این فکر بودم که انگار این اقدامات برای نجات فوکهای خزر کافی نیست.
تلفن را برمی دارم و با دکتر امیر صیادشیرازی تماس میگیرم او مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک خزری در ایران است و هرجا اثری از فوک باشد نام دکتر هم آنجا هست.
او با تاکید بر این که تورهای صیادی علت اصلی مرگ و میر این روزهای فوک خزری است، گفت: تور باعث به دام افتادن فوک و آسیب و خفگی اش میشود.
دکتر صیاد شیرازی با اشاره به اینکه فعالیتهای صیادی را نمیتوان کم کرد، چون امرارمعاش عده زیادی از اهالی شمال با همین صید و صیادیاست، اما میتوان آن را کنترل کرد.
مدیر مرکز حفاظت از فوکهای خزری گفت: در سالهای اخیر شیلات برنامه مدونی برای حفاظت از این گونه با ارزش نداشته در صورتی که نجات فکها برنامهای مدون و اساسی میطلبد که متشکل از تلاش چندین ارگان مانند محیط زیست و شیلات است.
او ادامه میدهد: خطرناکترین عامل برای فکهای خزری تورهای خاویاری و تورهای با نخهای پلاستیکی هستند که آسیبهای شدیدی به فوکها میزند.
صیاد شیرازی یکی از راههای نجات این گونه در خطر انقراض را تشکیل کمیتهای متشکل از همه مقامات مسئول میداند و میگوید: حفاظت از فوکهای خزری تنها مربوط به یک ارگان نیست و لازم است تمهیدات ویژهای با کمک شیلات انجام شود، به گونهای که قسمتی از دریا که محل امن و زیستگاه اصلی فوک خزری است از همه تورها پاک و در آن قسمتها حتی صید ماهی هم ممنوع اعلام شود تا فوکهای خزری، ساحلی امن برای زندگی داشته باشند.
طبق آماری که از تلفات فک در سواحل ایران منتشر شده بیشترین تعداد لاشه فوک خزری از ساحل میانکاله و بخشی از ساحل بابلسر (پارکینگ ۹) پیدا شده اند، با استناد به همین آمار میتوان دریافت مسیر فوکهای خزری در کدام قسمت دریای ایران بیشتر است و کدام قسمتها بیش از هرجای دیگر نیازمند پاکسازی از تور.
یادمان باشد کمتر از ۷۰ هزار قلاده فوک در پهنه آبی خزر نفس میکشند جاندارانی که سهمشان از همه آبهای دنیا خزر است و تنها چیزی که از ما میخواهند امنیت دریاست تا بتوانند بی سر و صدا به زندگی خود ادامه دهند و در سایه آنها حیات خزر هم باقی بماند.