ارسال به دیگران پرینت

پیام‌هایی پنهانی برای بینندگان نکته‌سنج

۴۷ پیام پنهان در فیلم‌های مشهور که هیچ‌گاه متوجه‌شان نشدید

ساختن یک فیلم به این معناست که شما باید در طول فیلم همواره نگاه مخاطبان را بر خود نگه دارید، اما فیلم‌سازانی هستند که از این استاندارد فراتر رفتند و پیام‌هایی پنهانی برای بینندگان نکته‌سنج در فیلم‌های خود کاشته‌اند.

۴۷ پیام پنهان در فیلم‌های مشهور که هیچ‌گاه متوجه‌شان نشدید

ساختن یک فیلم به این معناست که شما باید در طول فیلم همواره نگاه مخاطبان را بر خود نگه دارید، اما فیلم‌سازانی هستند که از این استاندارد فراتر رفتند و پیام‌هایی پنهانی برای بینندگان نکته‌سنج در فیلم‌های خود کاشته‌اند.

از اشیائی با معنای خاص که به‌سختی در پس‌زمینه قابل مشاهده‌اند گرفته تا ایستر اگ و نماهایی که ناخودآگاهِ بینندگان را نشانه می‌روند، همه‌ی این صحنه‌ها حاوی ارجاعات پنهانی هستند که کمتر کسی از میان بینندگان متوجه آن‌ها می‌شوند.

۱. هیروگلیف‌های فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده (Raiders of the Lost Ark)

 

 

اکثر سینمادوستان در جریان‌اند که جورج لوکاس، خالق جنگ ستارگان، در مجموعه فیلم‌های ایندیانا جونز هم به‌عنوان نویسنده حضور داشته. اما تعداد کمی از آن‌ها متوجه نشانه‌ی کوچکی شدند که لوکاس از فرنچایز قبلی در فیلم مهاجمان صندوقچه گمشده گذاشته بود.

اگر به هیروگلیف‌های دیوارهای معبد باستانی دقت کنید، می‌توانید تصویر واضح  R2D2 و
C-3PO، درویدهای محبوب جنگ ستارگان را ببینید. البته این تنها ایستر اگ لوکاس در این فرنچایز نیست. در فیلم ایندیانا جونز و معبد عذاب هم ایندی باید از مکانی به نام باشگاه «اُبی وان» فرار کند. ظاهراً لوکاس علاقه‌ی زیادی به ارجاع‌دادن به فیلم‌های خودش، به خصوص فیلم اولش THX 1138 داشت.

۲. در تمام شات‌های باشگاه مشت‌زنی (Fight Club) لیوان‌های استارباکس حضور دارد

 

 

درست است که دیگر تقریبا همه از این پیام نهفته در باشگاه مشت‌زنی خبر دارند، با این حال باز هم درخشان است.

وقتی برای اولین بار فیلم را تماشا می کنید، احتمالاً هیچ توجهی به فنجان‌های استارباکس که در تک‌تک فریم‌های فیلم گنجانده شده نخواهید کرد. اما بعد از اینکه به این حقیقت پی بردید، نمی‌توانید آنها را نادیده بگیرید.

خب، حالا پیام این لیوان‌ها چیست؟ مهم‌ترین پیام پنهان در آن توجه به مصرف‌گرایی است. این که ببینیم مصرف‌گرایی چگونه زندگی ما را تحت سلطه‌ی خود درآورده و چقدر به آن وابسته شده‌ایم. به معنای واقعی کلمه همه‌جا وجود دارد و ما آن را نمی‌بینیم .

۳. فروشگاه لوازم صوتی در فیلم پرتقال کوکی Clockwork Orange

استنلی کوبریک چندین پیام مخفی را در این لوکیشن فیلم قرار داده است. در یک لحظه، می‌توانید صفحه‌ی ۲۰۰۱: ادیسه فضایی (یکی دیگر از فیلم‌های کوبریک) را ببینید، البته این نسخه موسیقی‌ای‌ست که در فیلم اجرا شده نه موسیقی متن رسمی. البته اگر کمی به عقب‌تر برگردید، می‌توانید نسخه‌ی رسمی موسیقی متن فیلم ۲۰۰۱: ادیسه فضایی  را هم ببینید.

با کمی دقت می‌توانید آلبوم «Atom Heart Mother» پینک فلوید را هم پیدا کنید، آلبومی که کوبریک می‌خواست قسمتی از آن را در فیلم استفاده کند ولی پینک فلوید به دلیل خشونت زیاد از حد فیلم این اجازه را ندادند. ظاهراً برای کوبریک، همه‌چیز در جزئیات است!

۴. میکی‌ ماوس‌های پنهان در فیلم‌های دیزنی و پیکسار

دیزنی و پیکسار عاشق گذاشتن پیام‌های پنهان در فیلم هایشان هستند. خیر! از آن پیام‌های فرعی فرضی که برای فاسد کردن بچه‌ها هستند صحبت نمی‌کنیم، چون دیزنی احتمالاً بیشتر از این حرف‌ها به پول آنها علاقه دارد. ما درباره‌ی نمادهای میکی‌موس صحبت می‌کنیم که در بسیاری از فیلم های دیزنی مانند گوژپشت نوتردام، ۱۰۱ سگ خال‌دار، لیلو و اسنیچ و خیلی از فیلم‌های دیگر دیزنی و پیکسار پنهان شده‌اند.

اینها همه ابراز ارادت به شخصیت افسانه‌ای میکی و میراث والت دیزنی است. میکی‌های مخفی در پارک‌های دیزنی هم پیدا می‌شوند، اما مراقب باشید! وقتی شروع به یافتن آن‌ها کنید، دیگر نمی‌توانید از دیدن آنها در همه‌جا دست بکشید.

۵. اشاره کوچک فیلم «سریع ۵» (Fast five) به جنگ ستارگان

اکنون که می دانیم هان در حال بازگشت به F9 (نهمین قسمت از سری سریع و خشن) است، فکر کردیم دانستن این ایستر اگ کوچک جالب خواهد بود. در فیلم پنجم، نگاهی اجمالی به پرونده‌ی هان می‌اندازیم و می‌بینیم که نام کامل او در واقع هان سئول اوه است. اشاره ای جالب به شخصیت نمادین هریسون فورد در جنگ ستارگان، هان سولو.

بعدا مشخص شد که این نام درواقع نام جعلی این شخصیت است که یکی از طرفداران سفت و سخت جنگ ستارگان بود. اما نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه کرد این است که نام خانوادگی اصلی هان سولو نیز سولو نیست و از آن‌جایی که این شخصیت همیشه به تنهایی پرواز می‌کرده، این نام را که به‌معنای تک‌نفره است، به او داده‌ بودند.

۶. پلاک‌های معنی‌دار سه‌گانه‌ی ماتریکس (Matrix)

ما معمولاً عادت نداریم به پلاک خودروها در فیلم‌ها توجه کنیم، اما گاهی اوقات معنایی پشت آنها پنهان شده ‌است. مثلا در سه‌گانه‌ی ماتریکس، بیشتر پلاک‌ها به آیات کتاب مقدس اشاره دارند.

پلاک مورفیوس و ترینیتی، DA203 به انجیل دانیل آیه‌ی ۲:۰۳ اشاره دارد: «خوابی دیدم که آزارم می‌دهد و می‌خواهم بدانم معنی آن چیست»، اشاره‌ای به جستجوی معنا توسط نئو. یا صفحه‌ی مامور اسمیت مطابق با اشعیا ۵۴:۱۶ است – که می‌گوید: «اینک، من آهنگر را آفریده‌ام».

۷. فیلم روانی (Psycho) حتی ترسناک‌تر از آن چیزی بود که فکر می‌کردیم

روانی یک فیلم ترسناک کالت و بیهوده نیست. این فیلم پر از جزئیات کوچک است که ارزش تماشای دوباره و دوباره را دارد. حتی تصویری کوتاه از خود هیچکاک هم در این فیلم وجود دارد.

بسیار سخت است که حین دیدن فیلم متوجه این موضوع شوید، اما صحنه‌ای که نورمن بیتس در ایستگاه پلیس نشسته است، هیچکاک در واقع جمجمه‌ی مومیایی‌شده‌ی خانم بیتس را روی صورت نورمن قرار داد و به راز بزرگ فیلم اشاره کرد. برای ترسناک‌تر شدن اوضاع، همه‌ی نسخه‌های اکران‌شده‌ی فیلم این تصویر را نداشتند و این موضوع بینندگان را به این فکر می‌اندازد که آیا واقعاً تصویر را دیده‌اند یا نه…

۸. فیلم من افسانه‌ام (I Am Legend) آینده را پیش‌بینی کرده یا… آن را شکل داده؟

 

 

در تریلر فیلم آخرالزمانی «من افسانه‌ام» که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، ویل اسمیت از کنار بیلبورد فیلمی با لوگوی سوپرمن و بتمن رد می‌شود و به این موضوع اشاره می‌کند که در آینده فیلمی از بتمن علیه سوپرمن وجود خواهد داشت. برخلاف آنچه برخی از بینندگان فکر می‌کردند، این اشاره به فیلم Batman vs Superman نبود که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد.

آکیوا گلدزمن، نویسنده و تهیه‌کننده‌ی فیلم «من افسانه‌ام» گفته که برای نوشتن فیلمنامه‌ای درباره‌ی هر دو ابرقهرمان استخدام شده بود که در ادامه لغو شد و در عوض، برادران وارنر به ساختن سه‌گانه‌ی شوالیه تاریکی کریستوفر نولان ادامه دادند. آکیوا فکر کرد که جالب است اگر وانمود کند که فیلمش در دنیای «من افسانه‌ام» وجود دارد.

۹. زخم‌های بانه در فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد (The Dark Knight Rises) نماد خاصی داشتند

 

 

طرفداران دی سی احتمالاً می‌دانند که لیگ سایه‌ها (League of Shadows) سازمانی است که بن قبل از طرد شدن توسط رهبر سابق گروه، عضو آن بود. اگر در فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد دقت کنید، ممکن است متوجه شوید که زخم‌های روی سر او معنای پنهانی دارند.

آنها قرار بود شبیه نماد لیگ سایه‌ها باشند تا به منشأ تهدیدآمیز این شخصیت اشاره کنند. هدف این سازمان پاکسازی منابع انسانی از فساد است که دلیل عمیق‌تری برای تهاجم بن به بورس ارائه می‌دهد.

۱۰. تایلر دردن در فیلم باشگاه مشت‌زنی (Fight Club) قبل از معرفی ظاهر شده بود

 

 

دلایل خوبی برای دسته‌بندی باشگاه مشت‌زنی به‌عنوان فیلم کالت وجود دارد – که البته یکی از بهترین‌های این نوع فیلم‌هاست. یکی از «ویژگی‌های» منحصربه‌فردی که دیوید فینچر در فیلم قرار داده، عکسی خصوصی از افراد بود که بدون جلب توجه زیادی روی صفحه چشمک می‌زند. علاوه بر این، فینچر قبل از معرفی رسمی برد پیت، فلاش‌های کوتاهی از تایلر دردن به بعضی صحنه‌ها اضافه و اینگونه به این واقعیت اشاره کرد که شخصیت او زاییده‌ی ذهن قهرمان داستان است.

فینچر در این‌باره توضیح داد که تایلر «فقط در حاشیه‌ی آگاهی راوی باقی می‌ماند». در یک صحنه، هشداری را روی تلفن همراه می‌بینیم که در آن نوشته شده: «بدون تماس دریافتی»، درصورتی که دقیقا قبل از آن تایلر با شخصیت اصلی روی همان تلفن تماس گرفته بود (راهنمایی برای حدس پیچیدگی‌های آخر داستان).

۱۱. فیلم حلقه (The Ring) شما را دعوت به دیدن یک ویدیو می‌کرد

حلقه درواقع بازسازی وحشتناکی از فیلم ترسناک ژاپنی به کارگردانی استادانه‌ی گور وربینسکی بود. کارگردان به‌شدت تحت تاثیر این ایده قرار گرفته بود که تماشای فیلم یا ویدیو روی ما تأثیری خاص می‌گذارد (همانطور که در فیلم هر کسی که ویدیو را تماشا می‌کرد در عرض هفت روز می‌مرد).

او فریم‌هایی از نوار ویدیویی ترسناکی را در بین صحنه‌های مختلف فیلم قرار داد که به سختی تشخیص‌پذیر بود.

اولین مورد که در همان ابتدای فیلم نمایش داده می‌شود، یکی از مواردی است که تقریباً همه متوجه آن شده‌اند، اما برخی دیگر از این فریم‌ها انقدر خوب پنهان شده‌اند که برای متوجه شدن نیاز به نگه‌داشتن فیلم دارید.

۱۲. زندگی راهی در پارک ژوراسیک (Jurassic Park) پیدا کرد

در فیلم پارک ژوراسیک انسان‌ها از طریق مهندسی توانستند دایناسورها را به زندگی باز گردانند. ولی چطور توانستند از  تولید مثل آن‌ها جلوگیری کنند؟ برای حل این مشکل آنها فقط دایناسورهای ماده را پرورش می‌دادند.

ایان مالکوم (گلدبلوم) می‌گوید این راه همیشه کارساز نیست، زیرا «زندگی راهی پیدا می‌کند». در ادامه‌ی فیلم، در سکانسی او سعی دارد دو انتهای ماده‌ی کمربند ایمنی معوب خود را به هم وصل کند ولی به جای تسلیم شدن راه حلی منحصربه‌فرد ارائه می‌دهد و دو سر کمربند را به هم گره می‌زند.

این نشان می‌دهد که او نیز مانند مادر طبیعت «راهی پیدا کرد».

۱۳. جیمز کامرون از یک آهنگ خاص برای ترمیناتور ۲ (Terminator 2) الهام گرفت

 

 

بعد از اینکه دنیا مجذوب اولین فیلم ترمیناتور با بازی آرنولد شوارتزنگر شد، نوبت به ساخت دنباله‌ای برای این فیلم، این‌بار درباره‌ی نبرد بین انسان و ماشین رسید. زمانی که در سال ۱۹۹۱ ترمیناتور ۲ منتشر شد، از آهنگYou Could Be Mine  از گانز اند روزز (Guns N’ Roses) به‌عنوان موسیقی متن استفاده شده بود.

و اگرچه جیمز کامرون هرگز اعتراف نکرد که در حین ساخت فیلم از این آهنگ الهام گرفته، اما نشانه‌هایی وجود دارند که این تئوری را تایید می‌کنند. در یک صحنه، دوست جان کانر یک تی‌شرت LA Guns (یکی از گروه‌هایی که در نهایت به GNR تبدیل شد) پوشیده بود. و حتما به یاد دارید که در پایان داستان ترمیناتور چه می‌کند؟ اسلحه را از جعبه گل رز بیرون می‌آورد!

۱۴. میمون را به من نشان بده!

 

 

بسیاری از ما کدهای مورس را بلد نیستیم، اما تصور کنید که فیلمی را تماشا کنید و متوجه پیامی رمزگذاری‌شده با کد مورس شوید. بعد هم ببینید که پیام اصلی کد با آنچه روی صفحه ترجمه شده متفاوت است. در بازسازی سال ۲۰۰۵ پیتر جکسون از فیلم کینگ کنگ (King Kong)، درست قبل از رسیدن خدمه به جزیره جمجمه، کاپیتان انگلهوم از SS Venture یک پیام رمزگذاری شده با کد مورس دریافت می کند.

او ادعا می‌کند که در پیام گفته شده کارل دنهام توسط پلیس تحت تعقیب است، اما این چیزی نیست که واقعا در پیام گفته شده بود. پیام درواقع چنین متنی داشت: «میمون را به من نشان بده». اشاره به این واقعیت که همه برای دیدن میمون معروف به تماشای فیلم آمده بودند.

۱۵. روبوکاپ (Robocop) فیلمی کاملا منطبق بر کتاب مقدس بوده است

بله! تماشای روبوکاپ مستقیما باعث نمی‌شود که به کتاب مقدس فکر کنید. فیلم داستانی بود درباره‌ی یک نیمه‌انسان، نیمه‌ماشین، بنابراین بیشتر آینده‌نگر است تا منطبق بر کتاب مقدس.

بااین‌حال، وقتی دقیق شوید، طرح داستان بسیار مشابه است. الکس مورفی، قهرمانی در شهری فاسد، کشته می‌شود. سپس به زندگی برمی‌گردد و دوباره به‌عنوان ناجی ظهور می‌کند. لازم است ذکر کنیم که این شخصیت شبیه به کیست؟

کارگردان پل ورهوون در واقع تایید کرده است که این فیلم تصور او از مسیحی آمریکایی‌ست، اما قرار نبود خیلی هم واضح باشد.

اگر واقعا قصدش این بود شاید بهتر بود بیخیال صحنه‌ای که مورفی روی آب راه می‌رود، می‌شد؟

۱۶. فیلم آفتاب (Sunshine) پایانش را پیش‌بینی کرده بود

Sunshine داستان ایکاروس ۲ است، سفینه‌ای فضایی که در ماموریت به‌سمت خورشید، سیگنال نگران‌کننده‌ای را از ایکاروس ۱، جد گمشده‌ی خود دریافت می‌کند. خدمه تصمیم می‌گیرند سوار ایکاروس ۱ شوند و به دنبال خدمه‌ی گمشده‌اش بگردند، غافل از این که آنها دیگر زنده نیستند.

در طول فیلم، چراغ قوه‌های خدمه به‌طرف دوربین می‌تابد و هربار این اتفاق می‌افتد فریمی نمایش داده می‌شود که اکثر مردم به آن توجهی نمی‌کنند.

کارگردان دنی بویل با استفاده از عکس‌های یک مهمانی در هاوایی که خدمه یک بار در آن شرکت کرده بودند، تصاویر خدمه فوت‌شده‌ی ایکاروس ۱ را به تصویر کشیده. این روش بویل برای جلب نظر بینندگان بود، بدون اینکه فاش کند چه اتفاقی برای ایکاروس ۱ افتاده است.

۱۷. حروف اختصاری در شیرشاه (The Lion King)

در مورد این ایستر اگ‌‌ دیزنی خیلی زیاد صحبت شده. درست است که امکان نداشت ما در کودکی متوجهش شویم، اما برخی از طرفداران دیزنی متوجه شدند که در یک صحنه پیامی پنهان در آسمان نقش بسته است.

جایی که سیمبا سقوط می کند، منجر به تشکیل ابری از غبار در هوا می‌شود. تصور می‌شد که این سه حرف پیامی نامناسب برای بچه‌ها هستند، اما معنای واقعی آن‌ها این نیست. در واقع این غبارها SFX را شکل می‌دهند. نشانه‌ی اختصاری برای جلوه‌های ویژه (especial effects) و همچنین قدردانی کوچکی از این گروه.

۱۸. کلیپ صدای گیج‌کننده کلاورفیلد (Cloverfield)

کلاورفیلد فیلمی گیج‌کننده درباره‌ی حمله‌ی هیولایی به شهر و فرار مردم برای پنهان شدن از آن است. این فیلم به سبک دوربین روی دست فردی آماتور فیلمبرداری شده. در پایان فیلم هم بث و راب زیر طاق پل پارک مرکزی پنهان می‌شوند.

بعد از آن انفجاری باعث مدفون شدن آن دو و البته دوربین می‌شود و ظاهراً هیولا را می‌کشد. اما پس از تیتراژ فیلم مت ریوز، کارگردان فیلم، یک کلیپ صوتی قرار داده که به‌طور مبهم می‌گوید: «به ما کمک کن» و صداهایی شبیه به گزارش‌های نظامی که می‌گوید هیولا «هنوز زنده است». خیلی دلسردکننده است، نه؟

۱۹. سرآغاز بتمن (Batman Begins) و نشانی جوکر

در پایان فیلم سرآغاز بتمن، طرفداران از نمایش کارت‌های تلفن جوکر هیجان‌زده شدند، که مشخص می‌کرد دلقک شاهزاده‌ی جرایم محبوب همه، شخصیت شرور تمام مجموعه خواهد بود. اگر شما هم فکر کردید که این حرکت جالب بود، صبر کنید تا این جزئیات کوچک را بشنوید. کارت‌ها در واقع به‌عنوان مدرک توسط «جی کر» بررسی شدند.

این کوتاه‌شده‌ی جو کر (Joe Kerr)، یکی از نام‌های مستعار جوکر است. نشان‌دهنده‌ی حضور جوکر با لباس پلیس در فیلم بعدی است و نشان می دهد او مدت‌ها بیش از آنچه فکر می‌کردیم با بتمن درگیر بوده. و حتی بهتر از آن – شماره‌ای که در فرم ظاهر می‌شود، کد پستی است، متعلق به مرکز بازی‌های ویدئویی به نام «تفریح ​​و بازی‌های خانوادگی جوکر» است. خیلی جالب است، نه؟

۲۰. استفاده‌ی فیلم برگشت‌ناپذیر (Irreversible) از نت باس برای ایجاد احساس بیماری در بینندگان

قرار دادن فریم‌های نامشخص در فیلم تنها راهی نیست که کارگردان می‌تواند روی تماشاگران تأثیر بگذارد و ذهن آنها را دستکاری کند. برای مثال، فیلم برگشت‌ناپذیر گاسپار نوئه را در نظر بگیرید که در سال ۲۰۰۲ اکران شد. این فیلم که ساختارشکنی در رابطه را تحلیل می‌کند، مملو از وحشیگری و خشونت‌های گرافیکی است که تماشای آن را در برخی صحنه‌ها بسیار سخت می‌کند.

اما این سوال برای اکثر بینندگان مطرح شده بود که چرا در صحنه‌هایی که اصلاً خشونت‌آمیز نبودند، مانند زمانی که ونسان کسل در کلوپ شبانه است، حالت تهوع داشتند. نوئه در واقع از یک نت باس زیر در فیلم استفاده کرده که در برخی صحنه‌ها زیر آستانه شنیداری ۲۸ هرتز اعمال شده است. در حالی که این نت برای تماشاگران تقریباً نامحسوس بود، تنش و احساس ترسی ایجاد می‌کرد که نمی‌توانستند دلیلش را توضیح دهند، زیرا مغز می‌داند که اتفاقی در شُرُف وقوع است.

۲۱. کشتی‌های جنگی در اسکای فال (Skyfall)

 

 

دلایل زیادی برای موفقیت اسکای فال وجود دارد و در کل اکران این فیلم راهی عالی برای جشن گرفتن پنجاهمین سالگرد فرنچایز جیمز باند بود. این فیلم، فیلم لایه‌لایه‌ی ماهرانه‌ای‌ست، به‌خصوص اگر اهل توجه به جزئیات کوچک باشید. در یک صحنه، باند و کیو در گالری ملی مقابل تابلویی به نام «The Fighting Temeraire» نشسته‌اند: کشتی جنگی که در آستانه‌ی درهم شکستن است. این تصویری گویا بود از این که باند آن زمان در نظر منتقدانش چگونه به نظر می‌رسید.

پس از اینکه او سیلوا را شکست داد و اعتبار خود را پس گرفت، نقاشی دیگری را در دفتر ام می‌بینیم. این تابلو  «پیروزی HMS» اثر توماس باترورث است که در آن شاهد پیروزی نلسون در نبرد ترافالگار هستیم. درست در پشت کشتی فاتح کشتی جنگجو (The Fighting Temeraire) قرار دارد که به شکوه سابق خود بازگردانده شده بود.

۲۲. مرد آهنی (Man Of Steel) به بتمن افتخار کرد

این‌که شما در حال ساخت فیلمی درباره سوپرمن هستید به این معنی نیست که نمی توانید ارجاعاتی به بتمن داشته باشید. به‌خصوص وقتی که این فیلم در دنیای لیگ عدالت زک اسنایدر باشد. در حالی که کارگردان تصمیم گرفته بود بتمن برای فیلم «بتمن علیه سوپرمن» پیرتر و قوی‌تر باشد، تیم جلوه‌های ویژه تصمیم گرفت که این ابرقهرمان بیش از یک نماد در فیلم باشد.

بنابراین، در صحنه‌ای که زاد متوجه شد که چشمانش انرژی گرمایی دارند و می‌تواند ساختمان را روی سوپرمن فرو بریزد، ایستر اگی قرار دادند. پوستری در یکی از اتاقک‌ها قرار گرفته که روی آن نوشته شده: «آرام باش و به بتمن زنگ بزن». شاید این ایده خود سوپرمن نبوده باشد، اما او تصمیم گرفت از این توصیه استفاده کند.

۲۳. فریم‌های شبحی در جن‌گیر (The Exorcist)

جن‌گیر بدون شک یکی از ترسناک‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست. در تمام این مدت فکر می‌کردیم شخصیت شرور آن، موجودی شیطانی که خود را پازوزو می‌نامد، هرگز در این فیلم نشان داده نشده است. فکر می‌کردیم که به تسخیر بدن ریگان و وادار کردن او به کارهای نفرت‌انگیز مانند چرخاندن سرش بسنده کرده؛ اما حقیقت این نیست.

کارگردان ویلیام فریدکین در واقع چندین فریم از چهره‌ی «کاپیتان هادی» (جوری که ریگان از آن نام می‌برد) در طول فیلم قرار داده است. از آنجایی که فیلم در سال ۱۹۷۳ اکران شد و فیلم‌های وی اچ اس تا قبل از سال ۱۹۷۷ به آمریکا نرسیده بود، تماشاگران تا مدت‌ها بعد هیچ چیز در این مورد نمی‌دانستند. فریدکین، با این حال، فکر می‌کرد که فریم‌ها بر سطحی از ناخودآگاه مخاطبان تأثیر می‌گذارد، که گویا درست فکر می‌کرد.

۲۴. درخشش (The Shining) و هتل غیرممکن

 

 

همه‌ی طرفدار استنلی کوبریک می‌دانند که هیچ چیز در فیلم‌های او به اشتباه یا اتفاقی انجام نمی‌شود. بنابراین وقتی درمی‌یابیم که هتل اورلوک در فیلم درخشش دارای نقشه‌ای غیرممکن است، این مساله را به نبوغ کوبریک مربوط می‌دانیم. منظور از «غیرممکن» چیست؟ به این نقشه‌ی طبقات نگاهی بیندازید که هر اتاق را در جایی که طبق فیلم قرار دارد نشان می‌دهد.

در یک صحنه، دنی با سه‌چرخه‌ی خود در راهروها گشت می‌زند و مسیر او اصلاً منطقی نیست. در صحنه‌ای دیگر جک در دفتر اولمان است. دفتری که یک پنجره دارد، درحالی که این دفتر در داخل ساختمان است و نباید پنجره‌ای داشته باشد. با فرض اینکه کوبریک هر اینچ از فضای فیلم‌برداری خود را به‌خوبی می‌شناخت، این صحنه‌ها را عمداً گیج‌کننده چیده تا مخاطب احساس خوبی به فضا نداشته باشد. هیچ‌کس هم نمی‌تواند ادعا کند که این ترفند او عمل نکرده.

۲۵. در فیلم گوینده: افسانه ران برگندی (Anchorman: The Legend Of Ron Burgundy) یک شوخی مخفی برای اسپانیایی زبان‌ها وجود داشت

«گوینده: افسانه ران برگندی» فیلمی خنده‌دار است که بازیگران بزرگی از جمله ویل فرل، پل راد، کریستینا اپلگیت، کریستن ویگ و بن استیلر در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. اما یکی از خنده‌دارترین شوخی‌های این فیلم احتمالا یکی از ظریف‌ترین آن‌هاست که هرکسی متوجهش نخواهد شد.

در یک صحنه، ورونیکا کورنینگ استون و همکارانش به رستورانی مکزیکی به نامEscupimos en su Alimento می‌روند. در اسپانیایی، اسم این رستوران به معنای «ما در غذای شما تف می‌کنیم» است اما متأسفانه اگر اسپانیایی بلد نباشید متوجه این پیام نخواهید شد.

۲۶. یک هشدار «ویژه» FBI در باشگاه مشت زنی (Fight Club)

درست است که این هم یکی دیگر از موارد نسبتاً معروف باشگاه مشت‌زنی‌ست، اما از آنجا که مدت زیادی طول کشید تا بینندگان متوجه آن شوند، نمی‌توان به آن اشاره نکرد.

به غیر از فریم‌های فلش و سایر پیام‌های پنهان، در ابتدای دی‌وی‌دی فیلم، مانند بسیاری از فیلم‌های دیگر اخطار «دزدی هنری» FBI نمایش داده می‌شود. اما تفاوت این متن در آن بود که واقعا هشدار دزدی هنری نبود؛ متنی بود که خود تایلر دردن نوشته و در آن به بینندگان هشدار می‌دهد که وقت گرانبهای خود را برای خواندن اطلاعیه‌ها و مطابقت خود با قوانین جامعه تلف نکنند.

۲۷. درباره‌ی ایلومیناتی بپرسید!

 

 

در حالی که شهرت دیزنی به کاشت فیگورهای ناخودآگاه میکی است، این مورد کمی گیج‌کننده بود و هیچکس نمی‌دانست واقعاً تصادفی‌ست یا پیامی پنهان که عمداً قرار داده شده. در قسمت هشتادوهشتم سریال داستان‌‌های داک (DuckTales) به نام اردک های یوپی، اسکروج مجبور می‌شود به پزشک مراجعه کند.

در مطب دکتر فون سواین، تابلوی معاینه چشمی آویزان است که اگر به حروف دقت کنید، متوجه می‌شوید که نوشته شده «درباره‌ی ایلومیناتی بپرسید». احتمالا ما هرگز نخواهیم فهمید که این پیامی به بینندگان بوده یا اشاره‌ای به دخالت این سازمان مخفی در ساخت برنامه یا تنها اشتباهی سهوی.

۲۸. ویلی ونکا و کارخانه جوک‌سازی نامناسب

«اسنوزبری‌ها طعمی شبیه اسنوزبری دارند!» یکی از دیالوگ‌های بسیار به‌یادماندنی از فیلم ویلی ونکا و کارخانه‌ی شکلات‌سازی (Willy Wonka & the Chocolate Factory) است. اما زمانی که مردم پی بردند snozzberries واقعاً چیست، خاطره‌انگیزتر هم شد.

در حالی که در ابتدا تصور می‌شد اسنوزبری نوعی میوه باشد، زمانی که نویسنده چارلی و کارخانه شکلات سازی، رولد دال، کتابی به نام عموی من اسوالد برای بزرگسالان نوشت، سرانجام معنای واقعی آن مشخص شد. Snozzberries قرار بود اندام خصوصی مردان باشد و این حقیقت را نشان دهد که اینجور شوخی‌ها در فیلم‌های کودکان کاربردی ندارد.

۲۹. درخشش (The Shining) پشت هر پرده‌ای وحشت داشت

کار استنلی کوبریک در نمایش مضامین تاریک استیون کینگ در فیلم درخشش واقعاً درخشان بوده است. به عنوان مثال، استفاده‌ی او از نمادهای بدشگون را در نظر بگیرید، که نشانه‌ای برای حدس سرنوشت شخصیت‌هاست. وقتی جک برای اولین بار به وندی تلفن می‌کند و به او می‌گوید که در هتل اورلوک شغلی پیدا کرده است، پرده‌ی سیاهی جلوی ورودی را پوشانده است.

در ادامه زمانی که زوج داستان با محل اقامتشان در هتل آشنا می‌شوند، پرده‌ای اتاق نشیمن و اتاق خواب را از هم جدا می‌کند. صحنه‌های پرده بین صحنه‌های استفاده دنی از درخشش (صحبت با تونی در آینه، یا دیدن تصویر آسانسور خونین) قرار داده شده‌اند. بعلاوه، دقیقاً ۶۶ دقیقه و ۶ ثانیه پس از شروع فیلم، جک را می‌بینیم که اولین جرعه نوشیدنی خود را در هتل می‌نوشد، پس از اینکه متوجه شد که باید با «روح لعنتی» خود بهای آن را پرداخت کند.

۳۰. تارانتینو پیامی ویژه در بیل را بکش (Kill Bill) پنهان کرده بود

مبارزه‌ی حماسی اوما تورمن با Crazy 88 در بیل را بکش ۱ را که به یاد دارید؟

کوئنتین تارانتینو در جریان این مبارزه جزئیات کوچک و جالبی را پنهان کرده که احتمالا متوجه آن نشده‌اید.

درست زمانی که اوما اونیتسوکا در «خانه‌ی برگ‌های آبی» قدم می‌زند، باید توجه ویژه‌ای به کف کفش‌های او داشته باشیم.

تنها در یک لحظه (که البته به اندازه کافی طولانی است) بینندگان پیامی را که روی کف کفش‌های اوما به شیوه‌ای دقیقا تارانتینویی نوشته شده است می‌بینند.

۳۱. قوی سیاه انبوهی از توهمات پنهان داشت

قوی سیاه نامزد جوایز زیادی بوده و افتخارات زیادی را کسب کرد که البته لیاقتش را هم داشت. این فیلم یکی از استادانه‌ترین فیلم‌های چندلایه بود که داستان را از نگاه بالرینی پارانوئید-اسکیزوفرنیک روایت می‌کرد. چیزی که ما در پایان فیلم به‌طور کامل متوجه می‌شویم و وقتی به عقب برگردیم می‌بینیم که علائم این بیماری کاملا از کنترل خارج شده بود.

درست است که پیام‌های گیج‌کننده زیادی در طول فیلم وجود داشت، اما صحنه‌ی باشگاه به‌طور خاص مملو از نماهای سریع از توهمات نینا بود، سریع‌تر از اینکه بتوان از آن‌ها سر درآورد. مشخص نبود نینا در این صحنه با نسخه‌های متفاوتی از خودش احاطه شده یا در حال رقصیدن با مدیر باشگاه است که که در باشگاه حضور ندارد. همه اینها به وضعیت ذهنی نینا اشاره می‌کند.

۳۲. جاده‌ی مالهلند (Mulholland Drive) شخصیت‌هایی داشت که از دید عموم پنهان شده بودند

 

 

فیلم جاده‌ی مالهلند ساخته‌ی دیوید لینچ فیلمی تحسین‌شده است و به همین دلیل تا حد مرگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته. هر بار که مردم نگاه عمیق‌تری به آن می‌اندازند، سوالات و تئوری‌های بیشتری مطرح می‌شوند. یکی از راه‌هایی که لینچ از طریق آن ذهن بینندگان را درگیر می‌کرد، پنهان کردن شخصیت‌ها از دید عموم بود.

در طول صحنه‌ای که بتی و ریتا وارد سینما می‌شوند، اگر توجه کنیم می‌توانیم رونت پولاسکی و لورا پالمر، از فیلم «توئین پیکس»، فیلمی دیگر از همین کارگردان را ببینیم که کنار هم نشسته‌اند. این که چه‌کسی در آن زمان زنده است و چه‌کسی نیست هم یکی دیگر از سوالات بزرگ فیلم است. این نکته هم قابل ذکر است که رانت برخلاف لورا از حمله‌ای وحشیانه جان سالم به‌در برد ولی بعدها دقیقا مانند ریتا به‌عنوان بیماری روانی که فراموشی هم داشت در بیمارستان روانی بستری شد.

۳۳. اشاره‌ی شبکه اجتماعی (The Social Network) به باشگاه مشت‌زنی

 

شبکه اجتماعی فیلمی جنجالی درباره‌ی چگونگی پیدایش فیسبوک و سازنده معروف آن بود.

ولی کارگردان فیلم، دیوید فینچر، نتوانست برابر قرار دادن ایستر اگی از باشگاه مشت‌زنی مقاومت کند.

فینچر علاقه‌اش به فیلم باشگاه مشت‌زنی را در صحنه‌ای از فیلم نشان داد که زاکربرگ مشغول کار با رایانه است و در یک نظر می‌توان پوشه‌ای با نام «عکس‌های تایلر دردن» را روی صفحه‌ دید.

اندک تماشاگرانی که متوجه این نکته شدند، از اشاره‌ی کوچک کارگردان به این فیلم کالت محبوب لذت بردند.

۳۴. نام هدویگ به احترام یک قدیس گذاشته شد

در دنیای هری پاتر هر جادوگر به حیوان خانگی قابل‌اعتمادی نیاز دارد، و همانطور که همه می‌دانیم حیوان خانگی هری جغدی جادویی به نام هدویگ بود که برای پسر جادوگر بسیار عزیز بود. طرفداران این مجموعه هدویگ را به خاطر فداکاری‌اش برای هری و اینکه در یادگاران مرگ جان خود را برای محافظت از او فدا کرد، می پرستیدند.

با وجود اینکه در کتاب‌ها گفته شده که نام هدویگ از جادوگری قرون وسطایی گرفته شده، اما در حقیقت هدویگ نام قدیسی حامی کودکان یتیم و رهاشده بوده. نامی مناسب برای حیوان خانگی که بعدها قرار است به‌خوبی از زندگی صاحبش که یتیم بود محافظت ‌کند.

۳۵. مرد مورچه‌ای (Ant-Man) تنها «قصه‌ای برای تحت تاثیر قرار دادن مردم» است

 

 

درست است که دنیای سینمایی مارول پر از ارجاعات مخفی و پیام‌های پنهان است، اما این یکی به‌طور ویژه‌ای دوست‌داشتنی است. در فیلم مرد مورچه‌ای، شخصیت شرور داستان، «دارن کراس»، در یکی از دیالوگ‌های خود به کتاب‌های مصور اشاره می‌کند و می‌گوید داستان ابرقهرمانی مینیاتوری که مخفیانه کار می‌کند چیزی جز «تبلیغ، قصه‌هایی برای تحت تاثیر قرار دادن مردم» (propaganda, Tales to Astonish) نیست.

البته که این درست نبود، اما نکته جالب این بود که «Tales to Astonish» کمیکی بود که قدرت‌های باورنکردنی مرد مورچه‌ای در آن به نمایش درآمد. این لحظه‌ی کوتاه به داستان اصلی این ابرقهرمان اشاره کرد، تا بینندگانی که متوجه ارجاعش شدند، از آن لذت ببرند.

۳۶. مفهوم پلاک‌های خودرو در فیلم روز مرخصی فریس بولر (Ferris Bueller’s Day Off)

 

 

هیچکس نمی‌تواند فیلم روز مرخصی فریس بولر را فراموش کند. همان فیلم افسانه‌ای درباره‌ی پیچاندن مدرسه برای خوشگذرانی و گذراندن روزی عالی.

در این فیلم از طریق پلاک خودروها اشاره‌های بسیار نامحسوسی به موضوعات اصلی فیلم‌ شده.

روی پلاک فراری پدر کامرون کلمه‌ی «NRVOUS» به معنی عصبی نوشته شده است که کاملا متناسب با شخصیت عصبی اوست.

پلاک مادر فریس VCTN به معنی تعطیلات است، پلاک پدرش MMOM به معنی آقای مامان، و پلاک اصلی ۴FBDO است (Ferris Bueller’s Day Off) به معنی روز تعطیلی فریس بولر.

۳۷. جکی  براون (Jackie Brown) فیلمی در فیلمی دیگر بود

طرفداران کوئنتین تارانتینو کم نیستند و احتمالاً خودش هم شامل این طرفداران می‌شود. تارانتینو درکل عاشق پیوند دادن فیلم‌های مختلفی است که خودش کارگردانی کرده، اما این مورد یکی از زیباترین این پیوندهاست که او در جکی براون، یکی از دست کم‌گرفته‌شده‌ترین فیلم‌هایش، به کار برده است. در یک صحنه از فیلم، یکی از شخصیت‌ها، مکس چری را می‌بینیم که پس از تماشای فیلمی از سالن سینما خارج شده ولی ما همچنان می‌توانیم صدای تیتراژ پایانی را بشنویم.

اما تنها زمانی که فیلم جکی براون به پایان می‌رسد و همان تیتراژ پایانی پخش می‌شود، ما متوجه می‌شویم که مکس در واقع به دیدن همین رفته بود… جکی براون. تارانتینو در واقع  با این‌کار به این نکته اشاره کرده که فیلمی که شخصیت‌ها در آن زندگی می‌کنند در سینماها درحال پخش است.

۳۸. جان‌سخت (Die Hard) برای پدربودن اهمیت خاصی قائل بود

همه کسانی که جان‌سخت را دیده‌اند در این که جان مک‌کلین عوضی سرسخت تمام‌عیاری‌ست هم‌عقیده‌اند، اما حقیقت این است که او جنبه‌ی ملایمی هم دارد. مانند رمانی که فیلم بر اساس آن ساخته شده (به نام هیچ‌چیز ابدی نیست) مک‌کلین به لس‌آنجلس پرواز می‌کند تا کریسمس را با خانواده‌اش بگذراند و خرس عروسکی بزرگی با روبانی قرمز روی آن برای دخترش هدیه می‌آورد.

ظاهراً کارگردان فیلم، جان مک‌تیرنان، علاقه‌ی عجیبی به استفاده از خرس‌های عروسکی به‌عنوان نماد عشق پدرانه داشته. او دوباره از این نماد پشمالو در فیلم شکار برای اکتبر سرخ هم استفاده کرده است. آن‌وقت بعضی هنوز می‌گویند جان‌سخت فیلم کریسمسی نیست!

۳۹. داجبال (Dodgeball) و اشاره‌ای کوچک به مجموعه‌ای محبوب

در فیلم‌هایی مانند داجبال قرار بر این است که ما از آنچه در سطح اتفاق می‌افتد لذت ببریم بدون اینکه نیازی به حفاری عمیق داشته باشیم. نتیجتاً در این قبیل فیلم‌ها پیام‌های پنهان زیادی وجود ندارد. به‌هرحال این فیلم درباره‌ی مردان بالغی‌ست که با توپ‌های بادی به صورت یکدیگر ضربه می‌زنند؛ ولی نکته‌ی کوچکی در آن وجود دارد که بسیار جالب است.

در این فیلم، باشگاه ورزشی متوسط ​​جو با آدم بدها یعنی کبراهای بنفش، در نوعی نبرد داوود و جالوت به رقابت می‌پردازند. «جوز» در مقابل «کبرا» در واقع اشاره‌ای به فیلم جی. آی. جویی است که جویی در آن با سازمان جنایتکار کبرا مبارزه می‌کند.

۴۰. انتقاد در آواتار از یک کشور خاص

 

آواتار از همان لحظه‌ی اول اکران تبدیل به موفقیتی بزرگ شد و به نظر می‌رسد که جیمز کامرون از این فیلم برای ارسال برخی پیام‌های سیاسی استفاده کرده.

با دیدن داستان تلاش بشر برای تصرف پاندورا و استفاده از منابع آن در حالی که ناوی‌ها، ساکنین بومی پاندورا، را از بین می‌برند، نیازی به دقت زیاد برای پی بردن به انتقاد موجود در داستان نیست.

ولی گویا کامرون در این انتقاد کشوری خاص را هدف گرفته که تنها در یک صحنه با کمی دقت می‌توان متوجه آن شد. جایی که که شرور داستان، سرهنگ کواریچ، خطرات ماموریت را برای داوطلبین توضیح می‌دهد، پس‌زمینه به وضوح شبیه پرچم آمریکاست.

۴۱. نئو تمام مدت در ماتریکس تحت نظر بود

 

 

علاوه بر پلاک‌هایی با اشاره به کتاب مقدس، واچوفسکی‌ها جزئیات جالب دیگری هم در فیلم بارگذاری مجدد ماتریکس (Matrix Reloaded) گنجانده‌اند که آن را به اولین فیلم ماتریکس مربوط می‌کند. هنگامی که نئو سرانجام با معمار ماتریکس ملاقات می کند، در می‌یابد که معمار تمام زندگی‌اش را زیر نظر داشته است.

اگر یادتان باشد در فیلم اول جایی که نئو توسط ماموران دستگیر می‌شود تصویری از او که درحال بازجویی‌ست در تعدادی مانیتور نظارتی می‌بینیم که حالا می‌دانیم همان مانیتورهای معمار است.

۴۲. مهمانان ویژه‌ی عروسی اریک در انیمیشن پری دریایی کوچک (The Little Mermaid)

 

 

این عادت دنیای پیکسار است که شخصیت‌های فیلم‌های مختلفش در صحنه‌هایی از فیلم‌های دیگر مهمان کند تا فقط هواداران سرسخت پیکسار متوجه آن‌ها شوند و لذت ببرند.

اما این بار، این اتفاق در یکی از فیلم‌های دیزنی اتفاق افتاد که مهمانانی (این بار به معنای واقعی کلمه) از یک فیلم دیگر دیزنی داشت.

در طول عروسی اریک با جادوگر دریایی، اورسولا، می‌توانید افراد بسیار خاصی را در لیست مهمانان پیدا کنید.

بله  منظور ما پادشاه و دوک کارتون سیندرلا است که به عروسی دعوت شده‌اند.

۴۳. آناکین اسکای واکر مسیح بود؟

 

 

بسیاری از مردم می‌گویند که جنگ ستارگان به‌عنوان تفسیری بر داستان مسیح ساخته شده است.

آناکین اسکای واکر که در فیلم به‌عنوان «برگزیده» از او نام برده می‌شد، تعدادی از گناهان مرگبار مانند غرور و خشم را مرتکب شد و همین گناهان در نهایت او را به مسیر تاریکی سرازیر ساختند. بااین‌حال، لوک هرگز ایمان خود را به پدرش از دست نمی‌دهد.

همین ایمان لوک به او بود که در نهایت باعث شد آناکین خود را از تاریکی نجات دهد و جان خود را برای نجات پسرش فدا کند. بنابراین اگر یکبار دیگر به این داستان فکر کنید، می‌توان گفت لوک بود که روح پدرش را نجات داد.

۴۴. راهنمایی‌های فیلم رفتگان (The Departed)

رفتگان یکی از بهترین فیلم‌های اسکورسیزی‌ست که طرفداران بسیاری هم دارد. دلیلش هم شاید این باشد که هیچ در اکشن کم نگذاشته. در واقع، بسیاری از شخصیت‌ها مانند برگ خزان به زمین می‌افتند، و شما نگران این خواهید بود که نفر بعدی که می‌میرد کیست؟

ولی یکی از بهترین نکات فیلم این است که شما با کمی دقت می‌توانید بفهمید که نفر بعدی کیست.

اسکورسیزی با قرار دادن علامت X در سرتاسر فیلم، راهنمایی بزرگی کرده تا بفهمیم نفر بعدی که خواهد مرد کیست. اما متأسفانه اکثر بینندگان تا زمانی که در مورد این علامت‌ها نمی‌دانند، به آن‌ها توجه نمی‌کنند.

۴۵. جادوگر شهر اُز ترویج بی‌خدایی بود؟

 

 

مانند بسیاری از فیلم‌ها، مردم جادوگر شهر اُز را هم با پیش‌زمینه‌ی مذهبی تماشا کردند. دوروتی و دوستانش راهی می‌شوند تا به ملاقات شخصیتی خداگون، جادوگر، بروند.

از آنجایی که پیام فیلم درواقع نمایش این نکته بود که قدرت از درون انسان سرچشمه می‌گیرد و نه از هیچ جادوگری، برخی از گروه‌ها در ایالت تنسی سعی کردند کتاب را به دلیل پیام «ضدمذهبی» آن ممنوع کنند.

با این وجود، بعضی دیگر ادعا کردند که هنگام پخش موسیقی نیمه‌ی تاریک ماه پینک فلوید همراه با فیلم، خدا را دیده‌اند.

۴۶. فیلم بیگانگان (Aliens) در واقع جنگ ویتنام را روی پرده‌ی نقره‌ای نمایش داد

 

 

پس از موفقیت بزرگ بیگانه، جیمز کامرون با نمایش جنگ ویتنام روی پرده، این مجموعه‌ی سینمایی را از مجموعه‌های مشابه آن زمان متمایز کرد. طبق گزارش‌ها، او از تصاویری در فیلم استفاده می‌کرد که قرار بود شباهت زیادی به تصاویر این جنگ داشته باشند و باعث اضطراب بینندگان شود.

در صحنه‌ای که نیروهای نظامی بدون دفاع رها می‌شوند، بینندگان بدون اینکه کمکی ازشان بربیاید صحنه را تماشا می‌کنند. همانطور که می‌دانید، جنگ ویتنام را جنگ تلویزیونی می نامیدند، زیرا مردم برای اولین بار توانستند آن را در تلویزیون‌های خانگی تماشا کنند. در انتها هم مقصر آن میزان تلفات سیاستمداران فاسدی بودند که نیروها را بدون آمادگی به آنجا فرستادند.

۴۷. پرتقال‌ها در فیلم پدرخوانده (Godfather) مرگ را پیش‌بینی می‌کنند

علی‌رغم ادعای سازندگان فیلم، احتمالاً این تصادفی نیست که هر بار قبل از رخدادهای بد در فیلم پدرخوانده پرتقال ظاهر می‌شود. در این فیلم، پرتقال‌ها برای پیشگویی مرگ یا حمله به خانواده کارلئونه در بیش از ده‌ها صحنه به کار رفته.

اگرچه عوامل فیلم ادعا کردند که استفاده از پرتقال صرفاً به طراحی صحنه مربوط می‌شود، اما چقدر احتمال دارد که تکرار این اتفاق آن هم در چنین فیلمی تصادفی باشد؟ بنابراین قطعاً قرار بوده از پرتقال به‌عنوان نشانه‌ای برای رخدادهای بد استفاده شود.

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۱ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه