۵۵آنلاین :
از لحظاتی كه باهم هستید استفاده كنید
اعتمادبهنفس كودك شما تحتتأثیر كیفیت اوقاتی است كه شما با او صرف میكنید، نه مقدار و زیادی این زمان! در زندگیهای بسیار شلوغ این زمانه اكثر ما در فكر كارهای بعدی یا عقبافتاده و مشغلههای روزمره هستیم و در حالیكه فرزندمان با ما صحبت میكند صد درصد حواسمان متوجه او نیست. اكثرا وانمود میكنیم كه گوش میدهیم! خیلی اوقات هم تلاش فرزندان را كه سعی میكنند با ما ارتباط برقرار كنند نادیده میگیریم. اگر اوقات مفیدی را هر روزه به كودك اختصاص ندهیم (اوقاتی كه فقط متوجه او باشیم) كمكم ناهنجاریهای رفتاری در او بروز خواهد كرد. مهم است كه بهدرستی احساسات كودك را درك كنیم و اینگونه مساله را نبینیم كه آیا احساسات او درست هستند یا غلط. وقتی كودك میگوید: مامان، تو هیچوقت به من توجه نداری (در حالیكه شما تازه با او بازی كردهاید) او فقط احساسش را بیان كرده. در این موقع بهتر است به احساسش ارزش دهید و بگویید: بله، احساس میكنم خیلی وقت است كه با هم بازی نكردهایم.عمل بهتر از حرف است. آمار نشان میدهد كه ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان میكنیم. عجیب نیست كه آنها گوششان از حرفهای ما پر است! بهجای آنكه مرتب اظهار گلهمندی كنیم، از خود بپرسیم الان چه رفتار مؤثری میتوانم داشته باشم؟ به كودك كمك كنید كه احساس توانمندی كند. اگر این راه را شما به آنها نشان ندهید خودشان راههای نامناسبی برای كسب احساس قدرت پیدا میكنند. راههای مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهید، به آنها اجازه انتخاب بدهید، بگذارید در محاسبه حساب و كتابهای مخارج كمكتان كنند، بعضی وقتها پختوپز یا خرید را به عهده آنها بگذارید. یك كودك دوساله میتواند در شستن ظروف ملامین یا سبزیجات كمك كند یا كفشها را جابهجا كند. ما اغلب خودمان همه كارها را انجام میدهیم، چون برایمان بیدردسرتر است؛ ولی نتیجهاش آن است كه آنها احساس بیاهمیتی میكنند. بگذارید فرزندان نتایج طبیعی كارها را تجربه كنند. از خود بپرسید اگر من در این مورد دخالت نمیكردم چه میشد؟ وقتی ما در هر مسالهای حتی مواردی كه نیازی به ما نیست دخالت میكنیم، كودك را از تجربه كسبكردن و دیدن نتایج طبیعی اعمالش محروم میكنیم. وقتی میگذاریم نتایج كارها به تجربه كودك بیفزاید، دیگر با نقزدن و نصیحت زیاد، روابطمان را با او خراب نمیكنیم. مثلا اگر فرزندتان ناهارش را فراموش میكند، شما آن را یادآوری نمیكنید تا خودش راه درست را پیدا كند و اهمیت بهخاطرسپردن را درك كند.
بگذارید با قانون خانه آشنا شود
بسیاری از مواقع، رسیدن به نتایج امور آنقدر طولانی است كه نمیتوان آنها را به سادگی تجربه كرد. در اینگونه موارد دریافت عواقب منطقی راهكاری مناسب است. در چنین حالتی نتیجهای كه كودك از كار خود میبیند باید با نوع عملكرد او مرتبط باشد، مثلا اگر او فراموش كرد كتاب داستانش را از منزل دوستانش بیاورد و شما یك هفته به او كممحلی میكنید، این موضوع فقط باعث رنجش خاطرش شده و بهجای ماندن یك خاطره تلخ برای او میشود. اما اگر كتابش را برگردانید و به او بدهید و فقط به اندازه قیمت كتاب از پول هفتگیاش كم كنید، با قانونمندی خانه آشنا میشود بدون آنكه كدورتی پیش آید. از برخورد اجتناب كنید. ممكن است فرزندتان شما را در یك موقعیت خاص مثلا با اظهار خشم یا حرفهای غیردوستانه بیازماید. در این حالت بهتر است اتاق را ترك كنید یا به او بگویید اگر تكرار كند شما به اتاق دیگری میروید. البته با حالت عصبانیت و خشم خارج از كنترل محل را ترك نكنید.
چگونه با فرزند صحبت کنید
هرگز به كودك نگویید كه تو بدی، زیرا اعتمادبهنفسش را خراب میكند. به او بفهمانید كه شما از خود او بدتان نمیآید بلكه خیلی هم دوستش دارید، فقط از آن رفتار ناخرسند هستید. او بد نیست بلكه آن رفتار بد است! برای آنكه كودك اعتمادبهنفس داشته باشد باید بداند كه بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارید. بدون توجه به این كه چه میكند، به هر حال دوستش دارید. او را مدام به دریغكردن عشقتان و اظهار اینكه دوستت ندارم تهییج نكنید. هرگاه نسبت به عملكرد خود تردید داشتید از خود بپرسید آیا قانونمندی و قیود من به اعتمادبهنفس كودكم كمك میكند؟ همزمان مهربان و محكم باشید. مثلا به او بگویید: تا یك ربع دیگر تو را سوار اتومبیل میكنم و به مدرسه میبرم. لباست را میتوانی تا آن موقع بپوشی. شما در عین حال كه سر وقت به حرفتان عمل میكنید از اینكه احتمالا لباسش را نپوشیده عصبانی نشوید، چون این كار را در اتومبیل هم میتواند انجام دهد. همیشه ببینیم كه درخواستمان از كودك از روی عشق است یا خشم؟
عاقبتاندیشی مهم است
اكثر ما میخواهیم خیلی فوری همه امور را تحت كنترل درآوریم و دنبال راههایی برای رسیدن به این هدف هستیم. درنتیجه فرزندان احساس میكنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نكات بیشتری را از آنها انتظار داریم خودمان هم باید در رفتارمان ملاحظه بیشتری داشته باشیم. مثلا اگر عصبانی شویم و كودك را تنبیهبدنی كنیم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتی اگر خلاف آن را به او نصیحت كنیم) كه برای به دست آوردن آنچه میخواهد باید متوسل به زور شود. صریح و شفاف صحبت كنید. اگر نظرتان این است كه در فروشگاه نباید برایش آبنبات خریده شود این مساله را با اخم یا بگومگو یا عصبانیت اظهار نكنید. به سادگی آن را با خوشرویی بگویید و به آن نیز عمل كنید. اگر دوپهلو صحبت نكنید و نظرتان را ساده و شفاف بگویید، كودكتان میآموزد كه به شما احترام بیشتری بگذارد. تربیت صحیح امر پیچیدهای نیست ولی عمل به آن همت و دقت میخواهد و همسران برای رسیدن به آن باید توافق و عزم مشترك داشته باشند.
منبع : آرمان امروز
دیدگاه تان را بنویسید