[ مجتبی پارسا ] باراک اوباما در سخنرانی در سال ٢٠٠٤ گفته بود: «آمریکای لیبرال و آمریکای محافظهکار وجود ندارد. آمریکای سیاه، آمریکای سفید، آمریکای لاتین و آمریکای آسیایی وجود ندارد. ایالات متحده آمریکا وجود دارد.»
حالا با گذشت بیش از ١٥ سال از این حرفها، به نظر میرسد که برخلاف حرفهای خوشبینانه اوباما، آمریکا به بخش سیاه و سفید تقسیم شده است؛ طرفداران ترامپ و مخالفان او. این شکاف خود را در انتخابات ٢٠١٦ که باعث پیروزی ترامپ شد به خوبی نشان داد. اما با کشتهشدن سیاهپوستی چهلوشش ساله به نام جورج فلوید این شکاف بیش از هر زمان دیگری خود را در اعتراضات مردمی گسترده به حقوق سیاهپوستها نشان داد.
برخی از تحلیلگران معتقدند که این اتفاق به علاوه شرایط اقتصادی پیشآمده به خاطر کرونا میتواند باعث شکست ترامپ و پیروزی جو بایدن در انتخابات ماه نوامبر (آبان) شود.
رابرت رایش، روزنامهنگار و وزیر کار سابق آمریکا، در یادداشتی در گاردین نوشته است: «ترامپ تلاش میکند تا معترضان را مجرم و دزد و غارتگر بنامد. با این حال اما نظرسنجیها نشان میدهد که ٦٤درصد مردم آمریکا با معترضان احساس همدلی دارند و معتقدند که رفتارهای خشن پلیس باید متوقف شود. همچنین ٥٥درصد مردم واکنش ترامپ را به معترضان تأیید نمیکنند.»
به نوشته این روزنامهنگار و سیاستمدار پیشین، براساس نظرسنجی سنتر فور امریکن پراگرس، اگر رأیدهندگان سیاهپوست به اندازه سال ٢٠١٢ پای صندوقهای رأی بیایند، جو بایدن با کسب ٢٩٤ بر ٢٤٤ آرای الکترال پیروز انتخابات خواهد شد.
توماس رایت روزنامهنگار نیز معتقد است که ترامپ به فاز پایانی خود نزدیک شده است. او مینویسد: «بدترین بحران ممکن به شکل کووید-١٩ رخ داد؛ بحرانی که همه ضعفهای ریاستجمهوری و آمریکا را آشکار کرد. رسیدگی به این بحران نیازمند سواد علمی، نظم و انضباط، اعتماد به قدرت ملی، ایثار و صبر بود. بحران بعدی هم به شکل رکود اقتصادی سر رسید و دیگر بحران با قتل وحشیانه جورج فلوید. بیش از ١٠٠هزار کشته به خاطر کرونا، ٤٠میلیون نفر بیکار و حالا گسترش اعتراضات خشونتآمیز در سراسر ایالات متحده.»
توماس رایت معتقد است که برای ترامپ هیچ راه بازگشتی باقی نمانده و مقامات ارشد دولتی و جمهوریخواهان کنگره فقط به این فکر میکنند که چگونه آسیبها را محدود کنند تا در زمان خروج ترامپ از کاخ سفید امکان درستکردن اوضاع وجود داشته باشد.»
حالا بسیاری گمان میکنند که مردم سیاهپوست بیش از هر زمان دیگری میخواهند ترامپ را در انتخابات نوامبر شکست دهند. اما این ادعا که مرگ جورج فلوید و اعتراضات گسترده مردمی به خشونتهای پلیس باعث شکست ترامپ در انتخابات چند ماه آینده خواهد شد، تا چه اندازه درست است؟
پیش از هر چیز باید به این موضوع توجه کنیم که ترامپ احتمالا خیلی نگران وضع پیشآمده به دلیل کشتهشدن جورج فلوید نیست؛ زیرا او با شعارهای نژادپرستانه وارد کاخ سفید شد. او شاید بتواند بار دیگر هم با سوارشدن بر روی همین موج رئیسجمهوری شود. بنابراین او شاید نه تنها از وضع فعلی ناراحت نباشد بلکه آن را فرصتی طلایی برای پیروزی در انتخابات بداند. آخرین واکنش ترامپ به اعتراضات مردمی این بود: «کشور به قانون و نظم احتیاج دارد». این شعارها از نگاه طرفداران ترامپ میتواند توجیهی بر رفتار خشونتبار پلیس علیه معترضان باشد. از سوی دیگر اما باید دید که طرفداران ترامپ و مخالفان او تا چه اندازه ممکن است تحت تأثیر این اتفاقات قرار بگیرند. بنابراین این سوال را باید اینگونه مطرح کرد که آیا پیروزی ترامپ به دلیل پشتکردن افرادی بود که در سال ٢٠٠٨ به خاطر مخالفت با نژادپرستی به اوباما رأی دادند؟ اگر اینگونه باشد باید بگوییم که این افراد حالا نیز به جو بایدن رأی خواهند داد تا مخالفت خود را با نژادپرستی علنی کنند. نیک بریانت روزنامهنگار اما نظر دیگری دارد. او در یادداشتی در بیبیسی مینویسد: «پیروزی اوباما در سال ٢٠٠٨ برای برخی به معنای یک رفتار متحد ملی در مواجهه با نژادپرستی بود؛ اما حقیقت این است که اوباما از آن جهت که سیاهپوست بود در انتخابات پیروز نشد. مهمترین دلیل پیروزی اوباما در انتخابات ٢٠٠٨ این بود که آمریکا از طرفی با بحران اقتصادی دستوپنجه نرم میکرد و از طرف دیگر خود را درگیر دو جنگ کرده بود؛ جنگهایی که مردم طرفدار آن نبودند. آنها خواهان تغییر مسیر آمریکا بودند.» اوباما با شعار «تغییر» توانست نظر این افراد را به خود جلب کند و درنهایت به نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست آمریکا بدل شد؛ اما نه به خاطر رنگ پوستش و نه به این دلیل که مردم مخالف نژادپرستی بودند. بنابراین وقتی نمیتوانیم پیروزی اوباما را براساس «نژاد» یا «رنگ پوست» تفسیر کنیم؛ پس مقابله با نژادپرستی هم نمیتواند دلیلی برای شکست ترامپ باشد.
برخلاف اوباما، پیروزی ترامپ میتوانست بهعنوان پیروزی سفیدپوستها تلقی و تفسیر شود؛ چراکه از همان ابتدا نخستین کسانی که از او حمایت کردند، گروههای نژادپرست و ملیگرایان سفیدپوست بودند. در زمان کارزار انتخاباتی، بلندترین تشویقها و هورا کشیدنها در سخنرانیهای ترامپ زمانی بود که او از سیاستهای ضدمهاجران و ضد مسلمانان حرف میزد. درپیام ترامپ از نخستین لحظهای که اعلام نامزدی کرد تا آخرین توییتهایش پیش از ورود به کاخ سفید، یک چیز روشن بود: «آمریکای سفید!»
اما از سوی دیگر، مشخص نیست افرادی که به دلیل مخالفت با نژادپرستی به ترامپ رأی نمیدهند، بخواهند به جو بایدن، معاون رئیس جمهوری پیشین آمریکا رأی بدهند. جو بایدن رأی همه سیاهپوستها را ندارد و دموکراتها این را به خوبی میدانند. وینسنت آدجومو در کانورسیشن مینویسد: «جو بایدن گمان میکند همه سیاهپوستها باید به صورت اتوماتیک و فارغ از هر موضوع دیگری به او رأی دهند. او این را به زبان آورده است. جیم کلیبرن، نماینده سیاهپوست و دموکرات کارولینای جنوبی میگوید وقتی این حرف را از بایدن شنید که خطاب به سیاهپوستهایی که از او حمایت نمیکنند، گفت: «شماها سیاهپوست نیستید!» دست از حمایت از بایدن برداشته است.»
از طرف دیگر اما دموکراتها امیدوارند، بایدن به واسطه آنکه معاون اوباما بوده، بتواند رأی سیاهان را به دست بیاورد. رئیسجمهوری که خود نیز کار زیادی برای سیاهان نکرد. چنجرای کومانیکا، روزنامهنگار سیاهپوست در یادداشتی با عنوان «نامهای به اوباما» در اینترسپت نوشته است: «با آغاز اعتراضهای مردمی، پلیس با ماشینها و خودروهای زرهی و مسلح وارد خیابانها شد. آقای اوباما شاید از نظر شما این کار اشتباه به نظر بیاید اما شما حتما در مورد لایحه ١٩٩٧ که دوست شما، جو بایدن از آن حمایت کرد، آشنا هستید. لایحهای که به ادارههای پلیس در سراسر کشور کمک کرد تا به تجهیزات نظامی دست پیدا کنند. تجهیزات و تسلیحاتی که همین الان از آنها در خیابانها علیه معترضان استفاده میشود.»
پیتر بینارت، استاد روزنامهنگاری در دانشگاه نیویورک نیز در آتلانتیک مینویسد: «سخنان اوباما در مورد مرگ جورج فلوید همان داستانی است که او از ١٥سال پیش که وارد سیاست شد، در مورد آمریکا گفته بود.» اوباما در ماه مارس ٢٠٠٨، پیشینیان را به دلیل نادیدهگرفتن ظرفیت آمریکا برای تغییر، شماتت میکند. او حتی پیروزی خود را فصلی تازه در وضع نژادپرستی آمریکا میخواند. حالا اما میبینیم که خودش نیز موفق نشد کاری برای وضع سیاهان و کاهش نژادپرستی انجام دهد. مردم آمریکا شاهد همه این تحولات بوده و هستند. تحولاتی که قرار بود تغییراتی ایجاد کند، اما هیچ اتفاق معناداری نیفتاد. حالا اوباما ١٢سال بعد از آن سخنان در ویدیویی همچنان از «امید» برای تغییر حرف میزند و این را منوط به رأی دادن مردم آمریکا میکند. او هنوز نامی از بایدن نیاورده اما بهزودی حمایت خود را از معاون پیشین خود علنی خواهد کرد. خودِ بایدن اما کمتر از اوباما به تغییر خوشبین است. او از اعتراضهای مردمی حمایت کرده اما آمریکا را کشوری «با مردم خسته و درمانده» توصیف میکند و میگوید: «تاریخ آمریکا داستان کنش و واکنش است. تاریخ همواره اینگونه پیش میرود. ما نباید سادهلوح باشیم. تاریخ آمریکا مانند داستانها و افسانههای پریان نیست که با پایان خوشی همراه باشد.»
اما این سخنان به معنای پیروزی ترامپ نیست. ترامپ نگران تبعات اعتراضهای مردمی به نژادپرستی نیست. او به خوبی از این واقعیت آگاه است. ترامپ بیش از آنکه نگران شکست خود در انتخابات به واسطه نژادپرستی باشد، نگران شرایط اقتصادی است. دقیقا همان چیزی که برگ برنده او برای انتخاب مجددش در انتخابات به حساب میآمد، حالا میتواند باعث شکستش شود. رابرت رایش روزنامهنگار مینویسد: «ترامپ به خوبی میداند که اگر موفق نشود جلوی تبعات شدید اقتصادی پاندمی کرونا را بگیرد، نمیتواند بار دیگر به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شود.»
دیدگاه تان را بنویسید