سید محمد زهیر غرضی به نکات متعددی در اظهارات اخیر آقای علمالهدی درباره افغانستان و افغانها اشاره کرده است. وی بخشی از اظهارات علمالهدی را درست و بخشی را نادرست میداند. به عنوان مثال، او تصحیح میکند که ابن سینا در بخارا که اکنون جزو ازبکستان است بزرگ شده و "افغانی" لغتی است که معمولاً برای پشتونها استفاده میشود، نه همه افغانها.
غرضی میگوید: ما با افغانها برادریم و در این موضوع شکی نیست. اما وقتی منابع انرژی و یارانهها در ایران مصرف میشود، چرا باید بدون داشتن منفعت از سرزمین آنها، متحمل هزینه شویم؟
مسأله ی دیگر برادری فرهنگی بین ایران و کشورهای فارسیزبان مانند تاجیکستان و ازبکستان است. عملکرد ایران در حفظ و گسترش فرهنگ فارسی در این مناطق و در قبال فارسیزبانهایی که به نوعی آنجا گیر افتادهاند، ضعیف بوده و هست. ایران باید بیشتر در حفظ فرهنگ و هویت فارسیزبانها در این مناطق تلاش کند و تنها به یارانههای انرژی اکتفا نکند. به اعتقاد وی، ایران باید بیشتر در حفظ فرهنگ و هویت فارسیزبانها در این مناطق تلاش کند و تنها به یارانههای انرژی اکتفا نکند.
به گفته ی غرضی، نمیشود که راه را برای ورود و بهرهگیری از منابع باز بگذاریم، ولی هیچ احترامی هم به ایران فرهنگی گذاشته نشود.
غرضی تأکید میکند که خراسان بزرگ از میانرودان تا البرز امتداد دارد و همه ما با افغانستان و افغانستانیها برادریم. وی تأکید دارد که باید در بحث منابع انرژی و یارانهها دقت شود، چرا که مهاجران افغان در ایران از این منابع بهره میبرند بدون اینکه ایران از منافع سرزمینهای آنان نصیبی داشته باشد.
وی به مشکلات اقتصادی ناشی از حضور مهاجران افغان در ایران اشاره میکند، از جمله مصرف منابع انرژی، قاچاق بنزین و چند نرخی بودن ارز. غرضی معتقد است که اگر ایران هزینههای مهاجران افغان را میپردازد، باید در سرزمینهای آنها نیز منافع داشته باشد. او به خصوص به قاچاق بنزین و تأثیر دلار هرات بر بازار ارز ایران اشاره میکند و بر لزوم تک نرخی شدن ارز تأکید دارد.
مسائل مربوط به مهاجرت و تعاملات فرهنگی و اقتصادی با کشورهای همسایه پیچیده و چندلایه است. برای مدیریت بهتر این مسائل، نیاز به سیاستهای دقیق و متوازن است که هم منافع ملی ایران را حفظ کند و هم به روابط برادرانه با کشورهای همسایه احترام بگذارد.
دیدگاه تان را بنویسید