سروده افشین علاء برای تیم ملی ایران
بعد از دو ماه خون جگر خوردن
در عصر سرد جمعهی آذر ماه
لبخند بر لبان وطن گل کرد
با عزم تان به عرصهی میدانگاه
بسیار طعنه ها که ز نامردان
دیدید و بغض خویش نهان کردید
شیطان هزار وسوسه کرد اما
وجدان هر آنچه گفت همان کردید
در اشتیاق گلشن بیگانه
خود را به منجنیق نیفکندید
وقتی وطن در آتش و خون می سوخت
هیزم در این حریق نیفکندید
جرم شما چه بود: چرا خواندید
با هم سرود ملی ایران را؟!
یا این که روی دوش چرا بردید
با خود، درفش خاک دلیران را؟!
از دست نارفیق نمک نشناس
خنجر ز پشت گرچه بسی خوردید
نوکیسه بود و باخت در این میدان
اما در این قمار شما بردید
کاری که در زمین قطر کردید
مرهم به جان زخمی میهن شد
بدخواه تان شکار نگون بختی
در تور پاره پارهی دشمن شد
افشین علا
آذر ۱۴۰۱
دیدگاه تان را بنویسید