ارسال به دیگران پرینت

روابط نامشروع | رابطه نامشروع | رابطه جنسی | زنا | رابطه حرام | روابط نامشروع زن متاهل

روابط نامشروع زن متاهل مشهدی | اعترافات زشت و شرم‌‎آور این زن متاهل مقابل همسرش + جزئیات

فریبرز مرا ترغیب به بارداری می‌کرد تا شاید وجود فرزندی زیبا، رابطه ما را استحکام بخشد، اما من مخالف این موضوع بودم تا این که در فضا‌های مجازی با گروه‌هایی مختلط آشنا شدم که هفته‌ای یک بار در یکی از پارک‌ها یا کافه رستوران‌های مشهد قرار می‌گذاشتند و چند ساعتی را خوش می‌گذراندند.

روابط نامشروع زن متاهل مشهدی | اعترافات زشت و شرم‌‎آور این زن متاهل مقابل همسرش + جزئیات

ماجرای اعترافات زشت و شرم‌‎آور یک زن متاهل درباره روابط نامشروع چیست ؟

زن ۲۶ ساله‌ای که در پی شکایت همسرش مبنی بر خیانت، به کلانتری احضار شده بود در حالی که حسادت‌های زنانه را عامل اصلی تیره روزی هایش و روابط نامشروع می‌دانست به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: تحصیلات دبیرستان را به پایان رسانده بودم که با «فریبرز» آشنا شدم به همین دلیل قید ادامه تحصیل را زدم و درگیر عشق خیابانی شدم خیلی زود ارتباط تلفنی ما به دیدار‌های مخفیانه کشید با آن که از آبروریزی و رسوایی افشای این ماجرا ترس داشتم، اما از این لذت‌های زودگذر چشم پوشی نمی‌کردم.

تا این که بالاخره خانواده فریبرز با اصرار او به خواستگاری ام آمدند و در همان جلسه اولین دیدار خانوادگی رضایت خودشان را با ازدواج ما اعلام کردند در واقع آن‌ها به انتخاب پسرشان احترام گذاشتند و گفتند ما نظر خاصی نداریم و به تصمیم پسرمان احترام می‌گذاریم این در حالی بود که مراسم عقدکنان من و فریبرز با مراسم جشن نامزدی برادرم و نوشین همزمان شد. برادرم تحصیلات دانشگاهی اش را در رشته مهندسی عمران به پایان رسانده و با دختری ازدواج کرده بود که در خانواده‌ای مرفه و بالای شهر زندگی می‌کرد، ولی سطح فرهنگی و اقتصادی خانواده فریبرز تقریبا هم سطح خانواده ما بود.

ماجرای روابط نامشروع این زن به اینجا رسید که : همین عامل باعث شد که من به عنوان خواهرشوهر همواره به زن برادرم حسادت کنم با آن که فریبرز برای سعادت و خوشبختی من هر کاری انجام می‌داد، اما من توجهی به تلاش‌های او در زندگی نداشتم چرا که حتی هدیه‌های برادرم برای همسرش مرا زجرکش می‌کرد خلاصه در حالی جشن عروسی ما برگزار شد که فریبرز پی به حسادت‌های من برده بود و خانواده اش سردی رابطه ما را کاملا درک می‌کردند اگرچه شب عروسی مقابل تصاویر دوربین‌های عکاسی و فیلم برداری ژست‌های متفاوت همراه با ناز و عشوه‌های زنانه می‌گرفتم، اما همه این‌ها ظاهرسازی بود چرا که به سر و وضع همسر برادرم که به آرایشگاهی گران قیمت رفته و جواهرات را به سر و گردنش آویخته بود با حسرت و رنج نگاه می‌کردم.

اگرچه فریبرز هر شب با یک شاخه گل به منزل می‌آمد و ساعت‌های زیادی را اضافه کاری می‌کرد، اما نگاه‌های عاشقانه اش برایم بی معنی بود.

این زن درباره روابط نامشروع خود ادامه داد : فریبرز مرا ترغیب به بارداری می‌کرد تا شاید وجود فرزندی زیبا، رابطه ما را استحکام بخشد، اما من مخالف این موضوع بودم تا این که در فضا‌های مجازی با گروه‌هایی مختلط آشنا شدم که هفته‌ای یک بار در یکی از پارک‌ها یا کافه رستوران‌های مشهد قرار می‌گذاشتند و چند ساعتی را خوش می‌گذراندند سپس تصاویر و تعریف و تمجید از این دورهمی را در کانال به اشتراک می‌گذاشتند بیشتر آن‌ها زنانی مطلقه یا مجرد بودند که از نظر اخلاقی و حلال و حرام‌ها چیزی را رعایت نمی‌کردند بالاخره حدود شش ماه طول کشید تا وجدانم را زیر پا بگذارم و با این گروه‌ها همراه شوم در همین حال مجلس عروسی برادرم نیز نزدیک بود و من قصد داشتم به خاطر چشم و هم چشمی و حسادت‌های زنانه در این مجلس خودنمایی کنم چرا که برادرم برای کادوی عروسی همسرش پراید صفر خریده بود، ولی فریبرز توان مالی پرداخت هزینه‌های لباس یا حتی آرایشگاه گران قیمت را نداشت.

 

این زن درباره روابط نامشروع خود ادامه داد : به همین دلیل موضوع را برای پسر جوانی بازگو کردم که در یکی از قرار‌های کافه‌ای گروه، با او آشنا شده بودم. «سیروس» که از خانواده‌ای مرفه بود نه تنها همه هزینه‌های لباس و آرایشگاه مرا پرداخت بلکه حمایت‌های مالی دیگری نیز از من کرد تا نزد زن برادرم چیزی کم نیاورم، ولی با وجود این سیروس نیز خواسته‌های نامتعارفی داشت که باید به آن‌ها پاسخ می‌دادم این بود که همسرم از تصاویر گوشی همراه و دروغ‌هایی که برای حضور نداشتن در منزل سرهم می‌کردم پی به این رابطه خیابانی برد و ...، اما‌ای کاش معنای نگاه‌های عاشقانه او را می‌فهمیدم.

منبع : منیبان
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۳ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      خدایا همه را به راه راست هدایت کن تقاضا ی عاجزانه از مسئولین برای پیشگیری از چنین افتضاحاتی فکری بکنید تا کثافت جامعه را پر نکند بخصوص مشهد شهر زیارتی ولی کلی ابروریزی متاسفم

      • ناشناس ارسالی در

        ضعف ایمان و قبول نداشتن روز قیامت باعث چنین خطاهای بزرگی میشود

    • ناشناس ارسالی در

      همه اینهایی که تو این چند روزه مرگ مهسا رو بهانه قرار دادن دنبال آزادی این شکلی هستند البته همکاری میکنن ولی ميخوان در جامه علنی تر از این که هستند باشن میریزند تو خيابونا که ما فساد و فحشای بیشتر میخواهیم بعد مرگ این بنده خدا رو پیش ميکشن خودشون بیشتر از همه عامل همه مشکلات هستند حال آدمو بهم ميزنن

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه