محمدرضا باهنر، یکی از السابقون در سمت نمایندگی در ایران که در دورههای مختلف مجلس نایبرئیس بوده، از ساختار فعلی انتخابات مجلس گلایه کرده و گفته در صورت عدم بررسی و حلوفصلنشدن زیانهای فراوانی خواهد داشت. او با اینکه به جناح اصولگرا وابسته است، اما نقدهای زیادی به عملکرد مجلس اصولگرای فعلی دارد و معتقد است مجلس محل بازیهای سیاسی و تصفیهحسابهای جناحی و جدل با دولت شده است. برای همین پیشنهاد داده طرح دومجلسی در کشور اجرا شود. اگرچه او توضیح بیشتری نداده که آیا مقصودش این است که مثلا ایده مجلس نمایندگان- مجلس سنا مانند آمریکا یا قبل از انقلاب اجرائی شود یا مجالس استانی در کنار مجلس ملی احیا شوند. یکی از نقدهایی که به مجلس در شمایل فعلی از مدتها پیش وجود داشت، این بود که علاوهبر اینکه نمایندگان بهجای نگاه ملی، نگاه سیاسی و حزبی دارند، مطامع و اهداف محلی- منطقهای هم دارند و گاه مجلس محل کشاکش و بدهبستانهای نماینده یک محل یا منطقه با دولت میشود یا بیشتر از اینکه بهدنبال پیگیری طرحهای ملی باشد، دنبال اجرای طرحها یا دریافت بودجه برای حوزه انتخابیه خودش است. برای همین برخی پیشنهاد کرده بودند ما نیاز به دو مجلس داریم؛ یک مجلس استانی که نمایندگان بتوانند ایدههای محلی و منطقهای خود را در آنجا دنبال کنند و یکی مجلس ملی برای اهداف کلان ملی. باهنر گفته یکی از اشتباهات استراتژیک ما این است که مجلس شورای اسلامی خاستگاه منافع شخصی صنفی، گروهی و احزاب شده و منافع ملی در میان امیال نامشروع گم شده است. اما مشکل دیگری که باهنر در ادامه به آن اشاره کرده، به نظر میرسد ناظر بر طرحهای خام، سیاسی و هیجانزده نمایندگان مجلس فعلی با کمترین پشتوانه کارشناسی است. برای همین باهنر با تأکید بر لزوم ورود کارشناسان به مجلس شورای اسلامی، گفته است: بهتر است کشور بهشکل دومجلسی اداره شود تا کارشناسان و احزاب هرکدام در حوزههای تخصصی به مملکت خدمترسانی کنند. درحالحاضر بزرگترین مشکل کشور اقتصادی است، ولی نه دولت و نه مجلس اهمیتی به این موضوع نمیدهند.به نظر میرسد زمانی که بحث استانیشدن انتخابات نیز مطرح شد، دنبال این بود که تا حدی بخشی از این نقیصه رفع شود. طرحی که به نظر میرسد بهدلیل نگاهها و مخالفتهای امنیتی در نهایت از دستور کار خارج شد و اصلاح قانون انتخابات بدون بحث استانیشدن َآن به پیش رفت. یکی از اهداف استانیکردن انتخابات، کمرنگکردن نگاههای محلی و منطقهای به نفع نگاه کلان ملی بود که جای مانور کمتری برای نمایندگان میگذاشت؛ چراکه کل مردم استان مجبور بودند به همه نمایندههای استان خود رأی دهند. در نهایت این طرح چون به زیان شهرهای کوچک بود و انتخابات را بهسمت تمرکزگرایی بیشتر پیش میبرد، با ملاحظات دیگری کنار گذاشته شد. اما اگر مقصد باهنر از دومجلسبودن همان چیزی است که آیتالله شاهرودی بر زبان رانده بود، ماجرا کمی متفاوت است. آیتالله شاهرودی گفته بود: «بحث بازنگری در قانون اساسی مدتی است که مطرح است. امام تیزبینی و بصیرت داشت. مدتی است مطرح است که در بازنگری قانون اساسی، کشور ما مانند برخی از کشورهای دومجلسی، با دو مجلس اداره شود؛ هماکنون نیز میتوان گفت که مجمع تشخیص مصلحت نظام مقدار مهمی از وظایف مجلس سنا در نظامهای دومجلسی را انجام میدهد».
یک سیستم قانونگذاری یا قوه مقننه دومجلسی حالتی است که قانونگذاران به دو مجمع جدا از هم تقسیم میشوند. سیستم قانونگذاری دومجلسی از سیستم یکمجلسی و برخی سیستمهایی که تعداد مجمعهای آنها سه یا بیشتر است، متفاوت شناخته میشود. در سیستم تکمجلسی، همه اعضا در قالب یک گروه بحث و مشورت میکنند و رأی میدهند. بیشتر سیستمهای قانونگذاری ترکیب دومجلسی دارند. در یک سیستم دومجلسی، معمولا اعضای دو مجلس به روشهای متفاوتی انتخاب یا منصوب میشوند. البته این روشها در کشورهای مختلف، متفاوت است. تصویب قوانین معمولا نیاز به تأیید همزمان اکثریت اعضای هریک از مجلسها دارد.
دیدگاه تان را بنویسید