مجید ابهری جامعهشناس- آرمان ملی- روز گذشته بیش از 10هزار نفر از هموطنانمان به کرونا مبتلا شدند و اگر بررسی کنند در یک روز 10هزار در کشور به ویروس سرماخوردگی ساده مبتلا نمیشوند که این تعداد به کرونا مبتلا شدند. این آمار ناقوس خطر را برای همه ما بهصدا درآورده است. این مبتلایان حاصل فرار از مسئولیتهای اجتماعی برخی در تعطیلات چندروزه، سفرها و درهم تنیدگیهای جمعیت است که امروز باعث انتشار این آمار ترسناک میشود. شاید برای عدهای بر زبان آوردن 10هزار نفر مبتلا در یک روز خیلی ساده باشد، اما در اینجا نمیتوان گفت که این جمعیت فقط اعداد و ارقام هستند. هر عدد یک انسان، یک خانواده و تعداد قابلتوجهی از اطرافیان داغدار و مضطرب است. سوال اساسی در زمانی مطرح میشود که چرا دولت تعطیلات دو هفتهای را نمیپذیرد؟ اگر اُفت کارایی و پایین آمدن درآمد مردم موردنظر دولت است که طبق ارقام و مشاهده وضعیت مردم، درحال حاضر نیز چندان درآمد و رونق معیشتی برای مردم وجود ندارد. پس معلوم نیست چرا دولت نگران تعطیلیهاست. در کشورهای اروپایی دولتها پذیرفتهاند که تعطیلیها و قرنطینه شهرها دوباره به اجرا درآید. در این شرایط اضطراب و نگرانی در جامعه ما حاکم شده و اکثر هموطنان با چشمان نگران و قلبی مضطرب به فردا نگاه میکنند که نوبت چه کسی است که به کرونا مبتلا شود. از نگاه رفتارشناسی، آثار و عواقب این تنشهای فکری و اضطرابهای عصبی بسیار خطرناکتر و زیانبارتر از شیوع چندین بیماری است. هیچ کسی امید ندارد که فردا را ببیند و با خود میگوید شاید در بیمارستان باشم. از یک طرف گرانی، تورم و کمبودهای ناشی از تحریمهای غیرانسانی و ناجوانمردانه آمریکا و از طرفی دیگر ضعف برنامهریزیهای دقیق باعث شده، تقریبا در بخشی از جامعه روحیه بیتفاوتی حاکم شود، یعنی برخی از هموطنان میگویند حالا که کسی به فکر ما نیست، ما باید چهکار کنیم؟ در این شرایط یکی از علتهای رفتاری و روانی پیگیری انتخابات آمریکا از سوی مردم ما، امیدوار بودن به گشایشهایی حاصل از انتخاب بایدن بود، درحالیکه حداقل سه ماه طول میکشد که او به کاخ سفید اسبابکشی کند، بنابراین امید بستن به گشایش اقتصادی از سوی بیگانگان و امید واهی به این افراد، عملی دور از منطق است. چهرههای درهم و عبوس مردم و شهروندان به دلیل مشکلات گوناگون اقتصادی است. گویی کسی به فکر مقابله با گرانی نیست و نمیدانیم چرا اسب وحشی قیمتها را به حال خود رها کردهاند. مردم بهخصوص حقوقبگیران که درآمد ماهیانهشان در برابر تورم ثابت است، نمیدانند چهطور زندگیشان را سپری کنند. این آسیبهای روحی و روانی ناشی از کرونا و تورم، عوارض خود را در دوران پساکرونا با قدرت نشان خواهد داد. از همین امروز بنده و دیگر همکاران جامعهشناسم، اعلام میکنیم که در دوران پساکرونا روزهایی تلخ، گزنده و آزاردهنده در پیش است که جامعه را به تلخکامیها سوق میدهد. بنابراین دولت بدون وحشت از تعطیلیها، باید با قدرت تهران و دیگر کلانشهرها را تعطیل کند و از هیچ چیز نباید ترسید، چون وضعیت از این بدتر نخواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید