با واژههایی مانند بردگان آموزشی، فرزندان ناتنی، استثمارشدهها از خود و شرایطشان یاد میکنند. نه حضور 12 وزیر طی 32 سال تغییری در وضعیتشان داده و نه تغییر سیاستها از سوی 4 دولت و مجلس و نه حتی شیوع ویروس کرونا.
درباره جمعی به بزرگی 200هزار تَن صحبت میکنیم که در ۱۶ هزار و ۷۰۰ مدرسه غیردولتی سراسر ایران با عنوان «معلم» مشغول تدریس هستند. هر چند آنها طبق قوانین آموزش و پرورش گزینش میشوند و طی سه دهه گذشته سند باسوادی و دیپلم هزاران دانشآموز را برای ورود به دانشگاهها امضا کردهاند.
شماری از معلمان مدارس غیرانتفاعی اما معتقدند: "وزارت آموزش و پرورش در قبال این جمع کمترین مسئولیت را متوجه خود میداند".
«ما معلمانی داریم که با 30 سال کار در مدارس غیرانتفاعی بازنشسته شدهاند. به همین دلیل گاهی با خودم فکر میکنم قرار نیست هرگز مشکل امنیت شغلی،بیمه و حقوق من و همکارانم حل شود.» گوینده این جملات یکی از دهها معلمی است که در آستانه سال تحصیلی 99/1400 با عصر ایران گفت وگو کرد اما به دلیل نگرانی از بازتاب اظهاراتش و احتمال عدم تمدید قرارداد از سوی مدیران مدرسه درخواست کردند در گزارش از نام واقعی آنها استفاده نشود.
این معلم که خود را زهرا معرفی کرد توضیح داد که دوازدهمین سال فعالیتش را در یکی از مدارس غیرانتفاعی تهران آغاز کرده است.
عاطفه همکار دیگر زهراست.او هم توضیح میدهد اکثر موسسان مدارس غیرانتفاعی یا از مدیران وزارت آموزش و پرورش هستند و یا معلمان و مدیران بازنشسته مدارس. به همین دلیل معلمان غیرانتفاعی براین باورند ناشناخته بودن یا عدم اطلاع وزارت آموزش و پرورش از مشکلات آنها از اساس نادرست است.
عاطفه که فارغالتحصیل کارشناسی ارشد ریاضیست میگوید اکثر همکاران ما دارای کارشناسی ارشد هستند و تعداد زیادی هم میشناسم که چند سال با مدرک دکترا و دانشجوی دکترا با حقوق کمتر از 500هزار تومان در مدارس مشغول کار بوده و هستند.
عاطفه در عین حال توضیح میدهد که حساب پرداخت حقوق بالا به تعداد انگشتشماری از معلمان مدارس تهران که به لاکچری معروفند و گاهی از اساتید دانشگاهی هم به عنوان معلم استفاده میکنند از اکثر مدارس غیرانتفاعی جداست.
معلمی با حقوق یک پادو
علیرضا 33ساله هم به عصر ایران میگوید دانشآموخته هنر یک دانشگاه دولتی است و پنجمین سال فعالیتش را در یکی از مدارس غیرانتفاعی کرج آغاز کرده است. حقوق این معلم ساعتی پرداخت میشود؛هر سه ماه 750هزار تومان دریافتی دارم و به جز این در سه آموزشگاه و کلاسهای خصوصی شبانهروزی در حال تلاشم تا ماهیانه، اندازه یک پادوی ساده درآمد داشته باشم.
او میگوید برای بسیاری باورپذیر نیست این میزان از حقوق. چون اسم مدارس غیرانتفاعی با شهریه و پول و تَمول گره خورده است . اما شاید کمتر کسی بداند که حقوق دریافتی معلمان غیرانتفاعی مدارس حتی از مستخدمان مدرسه که عموما طبق مصوبه وزارت کار حقوق دریافت میکنند هم کمتر است.
تحصیل 12 درصد دانشآموزان ایران در مدارس غیردولتی
طبق اعلام وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی گذشته یک میلیون و ۶۷۰ هزار دانش آموز در مدارس غیردولتی تحصیل کردند که در مجموع حدود ۱۲ درصد کل 14 میلیون دانشآموز ایرانی را تشکیل میدادند.
براساس گزارشی که خبرگزاری دولتی ایرنا شهریور 98 منتشر کرد ۷۶ درصد دانشآموزانی که در مدارس غیرانتفاعی مشغول تحصیل هستند فرزندان کارمندان دولت هستند. که اگر هر کدام از آنها به طور میانگین ۶ میلیون تومان شهریه پرداخت کنند، گردش مالی شهریه مدارس غیر انتفاعی به ۹ هزار و ۲۴۰ میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که کل بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۷، ۳۵ هزار و ۹۸۴ میلیارد تومان بود و در سال 98 به ۵۶ هزار میلیارد تومان رسید.
همچنین طبق مصوبه ستاد تنظیم بازار و براساس الگوی مورد توافق سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان و سازمان مدارس و مراکز غیر دولتی و توسعه مشارکتهای مردمی،قرار است شهریه مدارس غیر دولتی و مراکز آموزشی و پرورشی برای سال تحصیلی 1400-1399 در کف 15 و سقف 30 درصد نسبت به نرخهای مورد عمل فعلی اجرایی شود. افزایش شهریهای که عموما تفاوت زیادی به حال معلمان این مدارس ندارد.
حقوق یک معلم با 8 سال سابقه تدریس کمتر از کارگر ساده
ناهید 34 ساله که سابقه 8 سال تدریس در مدارس غیرانتفاعی کردستان را دارد با اشاره به این موضوع میگوید؛وقتی سال 92 کارم را به عنوان معلم تمام وقت شروع کردم دریافتی ماهیانهام کمتر از 400هزار تومان در ماه بود.
به گفته او در بعضی از مدارس غیردولتی طی سالهای گذشته بدون توجه به تورم، حقوق معلمان به طور سالانه حدود100تا 200هزار تومان افزایش داده شده است.
ناهید میگوید قرار است حقوق دریافتی ماهیانه امسال من بدون بیمه یک میلیون و ششصدهزار تومان و برای کل 9 ماه تحصیلی کمتر از 15 میلیون تومان باشد. آنهم در شرایطی که همه از وضعیت تورم کشور باخبرند و حتی حداقل دستمزد سال 99 برای یک کارگر ساده هم یک میلیون و 835 هزارتومان در نظر گرفته شده است.
حداقل شهریهی دریافتی از هر دانشآموز این مدرسه حدود 5 میلیون تومان است . میانگین هر کلاس هم 26 دانش آموز است. یعنی با یک حساب سرانگشتی مدیران مدرسه در ازای تعداد دانش آموزان کلاس در طول سال 130 میلیون تومان درآمد دارند اما سهمی که به معلم پرداخت میشود فقط در حد 3 دانش آموز است.
مدارس غیرانتفاعی با 31 دانشآموز در کلاس
سحر که معلمی با 7 سال سابقه تدریس در متوسطه اول مدارس غیرانتفاعی تهران است از زاویهای دیگر به موضوع نگاه میکند؛ بسیاری از پدر و مادران وقتی بچههایشان را در مدارس غیرانتفاعی ثبت میکنند انتظار دارند که حداقل استانداردهای جهانی مانند کلاسهای 15 نفره رعایت شود اما در کمتر مدرسهای شاهد رعایت این مهم هستیم. و من طی 7 سالی که از تدریسم در مدارس میگذرد کلاس 31 نفره هم داشتهام.آنهم در مدارسی که اصلا شرایط لازم آموزشی از نظر ساختمان و حیاط و امکانات ورزشی و بهداشتی را ندارند.
میگوید اگر هم ما اعتراض کنیم که دست کم تعداد را در دو کلاس تقسیم کنید مدیران مدارس میگویند وزارت آموزش و پرورش به ما اجازه داده در راستای کاهش هزینهها این تعداد دانش آموز در کلاسهایمان داشته باشیم.
نکتهی مشترک اظهارات معلمان شاغل در مدارس غیرانتفاعی صرف انرژی زیاد برای یادگیری و آموزش دانشآموزان خانوادههای طبقه متوسط به بالای ایران است. آنها معتقدند به دلیل آنکه این خانوادهها برای تحصیل فرزندانشان هزینه میکنند انتظار دارند فرزندانشان در یادگیری و همچنین شانس قبولی در کنکور بسیار بهتر از همتایانشان در مدارس دولتی عمل کنند.موضوعی که طی 5 سال گذشته به وضوح در آمار نفرات برتر کنکور هم قابل مشاهده است و در حالی که هنوز بیش از 80 درصد دانشآموزان ایران در مدارس دولتی درس میخوانند اما کمتر از 5 درصد نفرات برتر رشتههای مختلف کنکور از مدارس دولتی هستند و اکثر این دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی و سمپاد دورهی تحصیلشان را گذراندهاند.
کرونا و معلمانی که باید شبانهروز آنلاین باشند
«بعد از شیوع کرونا ظاهرا مدارس تعطیل بود اما آرامش و من و دهها همکاری که میشناسم از اساس نابود شد.» مریم 43 که 15 سال است در چند مدرسه ابتدایی کرج تدریس میکند میگوید؛ چون اکثر پدر و مادرها که عمدتا جوان هم هستند انتظار داشتند در هر ساعت شبانه روز و با تشخیص خودشان ما باید آنلاین باشیم و نسبت به تدریس و رفع اشکال درسی فرزندانشان اقدام کنیم.
او میگوید بارها به مادر جوانی که ساعت حوالی یک صبح با پیامهای متوالی انتظار داشت نسبت به رفع اشکال درسی دخترش اقدام کنم توضیح دادم که ساعت شروع کلاس مثلا از 9 صبح است اما او میگفت ساعت خواب ما بعد از ویروس کرونا بهم ریخته و اتفاقی نمیافتد اگر من یک نصفه شب برای دخترش تدریس کنم.
مریم میگوید البته این مشکل فقط در دوران کرونا نبود و در دیگر ایام سال به دلیل نظارت ویژهای که روی کار معلمان غیرانتفاعی وجود دارد و عدم امنیت شغلی و قراردادهای ترکمنچایی مدارس غیرانتفاعی،معلمان در تمام مدت تدریس استرس دارند که مبادا یکی از دردانههای این خانوادهها گزارشی نه چندان دقیق و با استانداردهای کودکانه به خانواده و مدیران مدرسه برساند.چون اصل مدارس
غیرانتفاعی جلب رضایت صدرصدری خانوادههایی است که با پرداخت شهریه باعث سود مالکان این مدارس میشوند.
کرونا هزینه اینترنت را هم به معلمان غیرانتفاعی تحمیل کرده است
رضا دیگر معلم طرف صحبت با عصر ایران است. او هم که 9 سالی است در 5 مدرسه غیرانتفاعی صاحب نام شیراز تدریس کرده میگوید از اسفند سال گذشته تا الان من و همکارانم روزانه به جز تدریس آنلاین باید چند ویدئوی آموزشی هم برای این دانشآموزان ضبط کنیم تا ثابت کنیم حقوق ماهیانه یک میلیون 200هزار تومانی که دریافت میکنیم حلال است.
او میگوید کرونا هزینه اینترنت را هم به معلمان غیرانتفاعی تحمیل کرده است.
ادامهی توضیحات رضا نشان میدهد که در تعدادی از مدارس غیر انتفاعی دورهی ابتدایی، کیفیت آموزشی صرفا در حد بردن دانشآموزان به یک سالن ورزشی و چند بازدید خلاصه میشود و تعداد زیادی از این مدارس به جز عدم بهرهمندی از ساختمان درست و مجهز و حیاط و نور طبیعی، حتی یک آزمایشگاه کوچک یا کتابخانه هم ندارند.
رضا توضیح میدهد این مدارس با تبلیغات از تشکیل کلاسهایی مانند چرتکه،سبک زندگی یا آموزش زبان انگلیسی میگویند که عمدتا در حد برگزاری چند جلسه نمایشی محدود میشود و کاربردی برای دانش آموزان ندارد.
ترس از اعتراض صنفی
آیا معلمان غیرانتفاعی نسبت به وضعیت خود اعتراض کردهاند؟
ساجده که مدت 6 سال گذشته در خراسان جنوبی مشغول تدریس به دانشآموزان متوسطه اول بوده در این ارتباط توضیح میدهد؛ معمولا در ایران اعتراض به احقاق حق مخصوصا حضور در تجمعات حتی صنفی باعث محرومیت افراد از حقوق اجتماعی و انگهای سیاسی و... میشود. به همین دلیل علیرغم آنکه حدود 200هزار معلم در مدارس غیرانتفاعی سراسر ایران حضور دارند و از وضعیتشان ناراضی هستند اما تجمعاتی که تاکنون مقابل مجلس و وزارت آموزش و پرورش برگزار کردهاند چندان پرتعداد نبوده است.
او در عین حال میگوید طی ماههای گذشته تعداد زیادی از معلمان با انسجامی بیشتر از قبل، با اعضای کمیسیون آموزش مجلس دیدارهای مستمری داشتهاند تا نمایندگان جدید مجلس با شرایط حاد معلمان مدارس غیردولتی آشنا شوند. اما این دیدارها نتیجهای برای سال تحصیلی جدید ندارد و باز هم ما مجبور هستیم پای برگههای دروغینی را امضا کنیم که در آن آمده است تمام حقوق، سنوات و مزایای شغلی یک معلم تمام وقت را گرفتهایم؛در حالی که در اکثر این مدارس نه خبری از حقوق حداقلی است و نه بیمه و نه پاداش در حد یک کارگر ساده.
چرا آموزش و پرورش معلمان غیرانتفاعی را گزینش میکند؟
ساجده در ادامه صحبتهایش با گلایه ادامه میدهد؛ وزارت آموزش و پرورش یا اعتقادی به مدارس غیرانتفاعی دارد و یا ندارد. اگر دارد چرا وضعیت معیشتی و امنیت شغلی 200 هزار پرسنل این ارگان اینگونه است و اگر ندارد چرا این معلمان را برای حضور در مدارس غیردولتی گزینش میکند و دورههای متعدد آموزشی،ضمن خدمت و بازآموزی و تدریس برایشان برگزار میکند؟
او توضیح میدهد سرفصل هر کتابی که تغییر میکند ما موظف به گذراندن دورههای آموزشی آن زیر نظر آموزش و پرورش هستیم اما وقتی بازرسان و کارشناسان آموزش و پرورش با ما مواجه میشوند به طور عجیبی از همه چیز سوال میکنند به جز حقوق دریافتی معلم.او این موضوع را به توافقی پنهان بین مدیران مدارس غیرانتفاعی با آموزش و پرورش مرتبط میداند.ساجده میگوید چند روز بعد از بازگشایی مدارس،وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که معلمان غیرانتفاعی باید بسته تحولی بالندگی نیروی انسانی مدارس غیردولتی را هم تهیه کنند. هرچند اعلام شده که هزینه تهیه این بستهها باید به طور مشترک بین معلم و موسس تقسیم شود اما برای اکثر ما مسلم است که نظارتی بر این موضوع هم نیست و پذیرش این موضوع امری اخلاقی بین موسسان است که بپذیرند یا ما از حقوق اندکمان برای این بستهها هم باید هزینه کنیم.
معلمانی شبیه او معتقدند با گذشت چند سال فعالیت آموزشی در شرایط نامطلوب برشمرده، حالا وزارت آموزش و پرورش باید با توجه به سوابق آموزشی این معلمان و بدون لحاظ شرط سن و رشته آنها را به استخدام این وزارتخانه دربیاورد و اگر غیر از این رویهای پیش گرفته شود تحصیل و فارغالتحصیلی هزاران دانشآموز طی سالهای گذشته در این مدارس زیر سوال میرود.
11سال سابقه تدریس با 9 سال سابقه بیمه
فریده هم با ذکر این توضیح که سابقهی ۹ سال تدریس در دبستانهای غیر انتفاعی آذربایجانشرقی و دو سال تدریس در دبیرستان غیر انتفاعی شهرهای این استان را داشته توضیح میدهد وقتی آموزش و پرورش اعلام میکند که با سامانههای در نظر گرفته شده امکان تخلف نیست پس چرا من با وجود 11 سال سابقه تدریس مستمر فقط حدود 3 سال سابقه بیمه دارم؟ حقوق ماهیانه این معلم سال گذشته 900هزار تومان بوده و طبق توافق برای سال تحصیلی جدید به یک میلیون و 100هزار تومان افزایش یافته است.
تعریف معلم از یونسکو تا ایران
لیلا هم که چند سالی است در مدارس غیرانتفاعی رشت مشغول تدریس است به عصر ایران میگوید؛یونسکو میگوید هر فردی که به طور مستمر در مدرسه به دانشآموزان تدریس میکند معلم نامیده میشود. اما وزارت آموزش و پرورش نه تنها به این تعریف سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد وقعی نگذاشته بلکه مسئولیت معلمان غیرانتفاعی را به اداره کار واگذار کرده است.
به گفته او وقتی موسسان مدرسه میدانند که هرگز نباید به ارگانی که به آنها مجوز داده، پاسخ بدهند و با حجم انبوهی از متقاضیان تحصیلکرده و جویای کار هم مواجه هستند قراردادهای زیر یک میلیون تومان بدون بیمه یا با بیمههای 10 تا 15 روز در هفته را مقابلشان قرار میدهند.
او میگوید بسیاری از این معلمان از اردیبهشت تا مهرماه حقوقی دریافت نمیکنند و بعد از 45 سالگی هم دعوت به کار نمیشوند. یعنی در حالی که مانند یک معلم رسمی و حتی بیشتر از یک معلم رسمی باید بازدهی داشته باشند اما نه تنها حقوق ماهیانهی حداقلی ندارند بلکه از بیمه و مزایایی مانند پاداش پایان خدمت، صندوق ذخیرهی فرهنگیان وام مسکن، بن خرید کالا، استفاده از امکانات خانه معلمها و ... هم برخوردار نیستند.
او با گلایه میگوید؛کاری که ما انجام میدهیم هیچ تفاوتی با معلمان رسمی ندارد و حتی نظارت بیشتری بر کار ما است و آمار بالای قبولی دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی در دانشگاههای دولتی هم صحت ادعای ما را تائید میکند اما روی قراردادهای ما هیچ نظارتی وجود ندارد یعنی در حالی که سالی بیش از یک میلیون دانش آموز را آموزش میدهیم و وجود آنها رسمیت دارد اما ما را به رسمیت نمیشناسند.
این معلم ادامه میدهد؛اگر آمار برگزیدگان کنکور و المپیادها بررسی شود مشخص است که اکثرا از مدارس غیردولتی هستند. اما چگونه آموزش و پرورش فقط از جوانی و انگیزه و حتی نیاز ما به همین درآمد اندک استفاده میکند اما هنگامی که بحث جذب معلم پیش میآید ناگهان به سراغ معلمان نهضت سوادآموزی میروند که اساسا با بزرگسالان سروکار داشتهاند و تعدادیشان در طول سال حتی 10 ساعت تدریس واقعی هم ندارند. یا هزارن تَن تحت عنوان مربی پیش دبستانی جذب آموزش و پرورش شدهاند. در حالی که واقعا یک معلم نهضت و مربی پیش دبستانی یا خرید خدمت و... کجا و معلمی که سالها زیر فشارهای خُرد کننده در مدارس غیرانتفاعی آموزش کیفی داده کجا.
نظارت، حلقه گم شدهی مدارس غیرانتفاعی
فاطمه هم که 14 سال به صورت ساعتی و تمام وقت در مدارس غیرانتفاعی اصفهان فعالیت کرده درباره این موضوع میگوید؛ از سال 97 وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که با وارد کردن اطلاعات دقیق معلمان و تعداد دانش آموزان و شهریه و... در سامانه مشارکتهای مدارس غیردولتی کشور بخشی از حق بیمه معلمان مدارس غیردولتی از سوی دولت پرداخت میشود. اما هیچ نظارتی درباره این موضوع نیست. چون مدیران این مدارس باز هم هنگام توافق با ما میگویند مثلا حقوق امسال شما میشود یک میلیون و 700هزار تومان که 700هزار تومان بابت بیمه ماهیانه کسر میشود و در نتیجه ماهی یک میلیون تومان به شما پرداخت میشود. یعنی در واقع این موسسان هم هنگام قرارداد با ما از پول پرداخت نشده ما به عنوان حق بیمه کسر میکنند و هم از دولت بابت بیمهای که برای ما پرداخت نکردهاند سهم میگیرند.
او در همین رابطه ادامه میدهد همچنین وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده که کَف حقوق معلمان غیرانتفاعی در سال تحصیلی جدید نباید کمتر از رقم تعیین شده وزارت کار یعنی یک میلیون و 800هزار تومان باشد. او میگوید خوب است که وزارتخانه اعلام کند تاکنون اطلاعات چند درصد از معلمان غیرانتفاعی در سامانه درج شده و آیا معیاری برای راست آزمایی دادهها وجود دارد؟چون با گذشت 3 دهه از عمر این مدارس بر من و تعداد زیادی از معلمان و اولیا ثابت شده که تعداد قابل توجهی از مالکان مدارس غیردولتی تمایلی به شفاف سازی و آشکار شدن میزان دخل و خرجشان ندارند.
حداقل حقوق معلمان از حرف تا عمل
اشاره معلمان منتقد به اظهارات سعید صالح مدیرکل مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش است که کَف «حقوق» سال ۹۹ معلمان مدارس غیردولتی را حداقل حقوق تعیین شده در قانون کار اعلام کرده است.
او دی ماه 98 توضیح داده بود با توجه به سیستماتیک شدن ورود دادهها و صحتسنجی اطلاعات و اتصال به سامانه سناد، ضمن خدمت و تامین اجتماعی،اطلاعاتی چون تعداد دانشآموز، ظرفیت، تعداد کلاس و نیروهای بیمه شده از طریق سیستم صحت سنجی شده و خطای انسانی و جهت گیریهای احتمالی کاهش مییابد.
صالح بر این اساس نتیجه گرفته بود که موسس دیگر نمیتواند نیروی حقالتدریس با حقوق پرداختی کمتر از قانون کار و بیمه جذب کند.
از معلمان غیرانتفاعی چک و سفته میگیرند
این اظهارات در حالی است که مینا دانشآموخته ارشد آموزش ابتدایی در یکی از شهرهای استان مرکزی میگوید طی 5 سالی که به عنوان معلم مشغول کار در مدارس ابتدایی و متوسطه بودم قراردادم حتی برای 9 ماه تحصیلی هم نبود و امسال هم روال مانند گذشته است یعنی نه تنها خبری از حداقل حقوق نیست بلکه از ما چک یا سفته هم میگیرند. او توضیح میدهد دریافتی سالهای گذشتهاش از مدرسه بستگی به تعداد ساعت آموزشی داشت که عموما هر چهار ماه یکبار بین 100تا 150هزارتومان پرداخت میکردند در حالی که شهریه دریافتی از هر دانشآموز بیش از 3 میلیون تومان بود.
سمیه هم که از سال 86 در رودهن مشغول کار است میگوید قرارداد سالیانه آنها فقط برای ۹ ماه تحصیلی با کسر بیمه از حقوقش است. حقوق او برای هر جلسه در سال تحصیلی گذشته ۳۰ هزار تومان محاسبه میشد.
مهتاب 35 ساله هم میگوید که با مدرک فوق لیسانس و سابقه ۷سال کار اجرایی و تدریس در مدارس مازندران حقوق دریافتیاش هرگز ماهیانه نبوده و هر ۳ ماه یکبار ۵۰۰ هزار تومان برایش واریز شده. «وقتی از باب اعتراض که نه، درد و دل به مدیر مدرسه میگویم واقعا ارزش زحمات من در طول ماه 500هزار تومان است؟» میگوید تو نیروی رسمی و تمام وقت نیستی.
اعتراض دارید؟ معلمان حتی با 100هزارتومان در ماه هم کار میکنند
نتیجه اعتراض او و همکارانش نشان دادن دفتری پُر از اسامی متقاضیان این شغل از سوی مدیران این مدارس است که طبق ادعای موسسان، حاضرند با امید به استخدام در آینده، حتی با 100 هزارتومان در ماه هم کار کنند تا به نوعی اسمشان به عنوان معلم مطرح باشد.
مدارس غیرانتفاعی سودآور است؟
اما مدیران و مالکان مدارس غیرانتفاعی چه میگویند؟باقری مدیر یک مدرسه غیرانتفاعی در تهران میگوید؛ با توجه به افزایش لجام گسیخته ملک و اجاره ساختمان و هزینه بیمه و دیگر هزینههای جاری مانند آب و برق و گاز و...برخلاف تصور معلمان، سود زیادی از محل دریافت شهریهها برای مدیران و مالکان مدارس غیرانتفاعی نمیماند.
مدیر یک مدرسه غیرانتفاعی در تبریز هم در پاسخ به انتقادات معلمان میگوید من موسس یا هیات امنا نیستم و نقشی در تعیین حقوق معلمان ندارم. اما بسیاری از این معلمان هنگام قرارداد هیچ حرفی از اعتراض و گلایه نمیزنند و تنها درخواست دارند که نامشان به عنوان معلم در دفتر معلم ثبت شود تا شاید در سالهای آینده به استخدام وزارت آموزش و پرورش در بیایند.
او که تمایلی به ذکر نامش ندارد میگوید من 30 سال معلم و مدیر دبیرستانهای آذربایجان بودم. مگر حقوق معلمان رسمی با توجه به تورم و سابقه و آموزشهای مختلف آش دهنسوزی بوده که عدهای با سودای استخدام در آموزش و پرورش به هر قراردادی با موسسات غیرانتفاعی تَن میدهند؟
مسئولانی که از حقوق معلم فرزندشان بیاطلاعند
حسین هم که 13سال گذشته را به عنوان معلم در رشته ریاضی با مدارس غیرانتفاعی تهران و حالا چند شهر شرق ایران همکاری دارد به عصر ایران میگوید؛نکته عجیب ماجرای مدارس غیردولتی حضور فرزندان مقامات مسئول کشوری از پایتخت تا شهرهای کوچک و بزرگ در شرق و غرب و شمال ایران در این مدارس است. این که چگونه مشکلات هزاران معلم حاضر در این مدارس طی سه دهه گذشته به گوش مسئولان و نمایندگانی مجلسی که فرزندانشان در آنها شروع به تحصیل کرده و فارغالتحصیل هم شدهاند،نرسیده واقعا عجیب است.
او میگوید شاید هم مسئولان تصور میکنند بخش اعظم شهریهای که در طول سال به این مدارس پرداخت میکنند مستقیم به جیب معلم فرزندانش میرود. در حالی که اکثر موسسان و مدیران مدارس اگر در کلاس خود 10 دانش آموز داشته باشند در خوشبینانهترین حالت شهریه دو دانش آموز را برای 9 ماه حقوق معلمی که هرروز باید مشغول تدریس باشد پرداخت میکنند.
این معلم با این جملات ادامه میدهد؛بعد از سالها پیگیری معلمان، صندوقی هم که سال 97 در هیات دولت به تصویب رسید با عنوان «حمایت از موسسان مدارس غیر دولتی» بود و نه معلمان بخت برگشتهای که به معنای واقعی کلمه مورد سوءاستفاده هستند.
معلمانی مانند حسین این انتقاد را به آموزش و پرورش وارد میدانند که هنگام جبران کسری معلم هم به سراغ نیروهای خرید خدمات آموزشی،سرباز معلمان، بازنشستهها و معاونتهای مدارس میروند و نه معلمانی مانند آنها که سالها آموزش دیده و با تدریس در پایههای مختلف تحصیلی میتوانند باعث ارتقای کیفیت آموزشی مدارس شوند.
کسری معلم سال تحصیلی امسال چگونه جبران شد؟
شاهد مثال آنها اظهارات معاون برنامهریزی و توسعه منابع آموزش و پرورش است که توضیح داده برای سال تحصیلی 99-1400 کسری نیروی آموزش و پرورش به ۶ روش تامین شد تا هیچ کلاسی در کشور بدون معلم نماند.براین اساس استفاده از نیروهای رسمی و پیمانی به صورت حق التدریس غیرموظف، استفاده از ۵۸ هزار نفر نیروهای حق التدریس آزاد، حدود ۳ هزار و ۶۰۰ سرباز معلم و حدود ۱۱ هزار نفر از معاونان مدارس که طبق قانون باید در هفته تا ۱۰ ساعت تدریس داشته باشند به کار گرفته شدند. ضمن اینکه از حدود ۱۶ هزار نیروی خرید خدمات آموزشی و بازنشستهها هم استفاده شده است.
دریافت بیمه بیکاری و تهدید به قطع همکاری
حرف مشترک شمار دیگری از این معلمان در گفت وگو با عصر ایران عدم دریافت حقوق از اسفندماه گذشته تا پایان سال تحصیلی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود. آنها توضیح دادند علی رغم آنکه برعکس بسیاری از مدارس دولتی، آموزش آنلاین مدارس غیر دولتی از همان اسفندماه 98 آغاز شد و تعطیلی معنایی نداشت اما تعداد زیادی از مدیران مدارس با ذکر این نکته که اولیا بخش پایانی شهریه دانشآموزان را به دلیل آنلاین شدن کلاسها واریز نکردند از پرداخت حقوق ما سرباز زدند.
به گفته زهرا از کرمانشاه حتی وقتی سازمان تامین اجتماعی اعلام کرد افرادی که به دلیل کرونا نتوانستهاند حقوقی دریافت کنند میتوانند از مقرری بیمه بیکاری استفاده کنند موسسان مدارس با ما همکاری نکردند و ثبت نام ما در سامانه مربوط به بیمه بیکاری را به منزله پایان همکاری با مدرسه اعلام کردند. وقتی موضوع را به مدیران آموزش و پرورش در استان و شهرستان هم اعلام کردیم گفتند پیگیری میکنند یا توصیه کردند با هم کنار بیاییم. حالا هم باخبریم تعدادی از بچههایی که برای بیمه بیکاری اقدام کرده بودند در سال تحصیلی جدید با همان حقوق اندک قبلی هم دعوت به کار نشدهاند.
کرونا معلمان ورزش را بیکار کرده است
در این بین ویروس کرونا افرادی که به عنوان معلم تربیت بدنی در مدارس غیردولتی مشغول کار بودند را در شرایط دشوارتری قرار داده است. اعظم دانشآموخته تربیت بدنی یک دانشگاه دولتی با 9سال سابقه کار در مدارس غیرانتفاعی گلستان به عصر ایران میگوید به هر مدرسهای که مراجعه کردم گفتند به دلیل شیوع ویروس کرونا زنگ ورزش تعطیل شده است و در سامانه شاد هم هیچ تعریفی برای ورزش یا تئوری ورزشی نشده است.
نازنین هم که سابقه 6 سال مربی ورزش مدارس قزوین را در کارنامه دارد میگوید سال گذشته به ازای 40 ساعت آموزش در ماه 400هزار تومان دریافتی داشتم که امسال از همان هم خبری نخواهد بود.
قانون نانوشتهی قرارداد با معلمان باردار
بخش زیادی از جمعیت 200هزار نفری معلمان غیرانتفاعی را زنان تشکیل میدهند. موضوعی که به محل سوءاستفاده برخی از موسسان این مدارس برای پرداخت حقوق اندک به آنها تبدیل شده است. همچنین در صورتی که این مدیران از بارداری یک معلم باخبر شوند خبری از قرارداد یا تمدید قرارداد با او نخواهد بود. تجربهای که سعیده یکی از معلمان زاهدان با آن مواجه شده است.
او که از سال 91 تا سال تحصیلی 97 به عنوان معلم با میانگین حقوق 600 هزار تومان مشغول کار در مدارس غیرانتفاعی این شهر بود، میگوید بعد از بارداریام و حالا به دلیل آنکه صاحب یک نوزاد هستم مدارس قبلیام حاضر نشدند با من قرارداد امضا کنند ابتدا با این توجیه که که ممکن است زن باردار دانشآموزان را در وسط سال تحصیلی رها کند. در حالی که تاریخ شروع و پایان حاملگی یک زن به آسانی مشخص است و جایی برای دروغگویی باقی نمیگذارد.
حالا هم که میگویند استفاده از معلمی که یک نوزاد دارد نه برای تدریس آنلاین منطقی است و نه حضوری.
امیدهای معلمان غیررسمی در مدارس رسمی
مدارس غیردولتی در ایران غیرقانونی نیست و طی سه دهه گذشته در هر سال تحصیلی بیش از یک میلیون دانشآموز در این مدارس و با معلمانی که شرحش رفت آموزش دیدهاند. در حالی که هنوز وزارت آموزش و پرورش طی این مدت نتوانسته گامهای موثری برای بهبود وضعیت این معلمان بردارد در برنامه ششم توسعه آمده است که تا پایان این برنامه حداقل ۱۵درصد از دانشآموزان ایران باید در این مدارس به تحصیل بپردازند. حالا امید معلمان شاغل در مدارس غیرانتفاعی که بهاریترین و پرانرژیترین روزهای عمرشان را به شکلی تقریبا رایگان صرف آموزش کودکان و نوجوانان ایران کردهاند به نمایندگان مجلس یازدهم است تا آموزش و پرورش را مجاب کند به عنوان نهاد بالادستی، شرایط استخدام و مزایای یک معلم رسمی را برای آنها ایجاد کند.
دیدگاه تان را بنویسید