[شهروند] اعتیاد رفتاری در کشور از اعتیاد به مواد مخدر بیشتر است؛ خبری که بهزاد وحیدنیا، معاون مشاوره و امور شناختی سازمان بهزیستی، چندی پیش از آن سخن گفته بود. به باور او مشکلات خانوادگی و اختلالات اضطرابی بیشترین موضوع مطرحشده مردم در مراکز مشاورهای است. وحیدنیا طیف اعتیادهای رفتاری را نسبت به اعتیاد به موادمخدر و روانگردانها وسیعتر دانسته و گفته بود: «گستره اعتیاد رفتاری نسبت به اعتیاد به مواد مخدر و روانگردانها وسیعتر است و این موضوع میتواند پیشزمینه اختلالات بعدی باشد؛ بنابراین با تفاهمی که با مرکز ملی مطالعات اعتیاد داشتهایم، به موضوع بازیها و فضای مجازی و مدیریت رفتار در آن توجه شده است و برنامهریزی کردهایم تا بتوانیم افرادی متخصص را در این زمینه تربیت کنیم.» اعتیادهای رفتاری به دلیل ماهیتی که دارند به سادگی قابل شناسایی نیستند و در بیشتر موارد نادیده گرفته میشوند و از آنجا که این رفتارها بخشی از زندگی روزمره فرد هستند خیلی عجیب به نظر نمیرسند؛ درواقع این رفتارها بخشی از فرآیند زندگی انسان هستند و تا زمانی که شکل وسواس و مخرب به خود نگیرند توجهها را به خود جلب نمیکنند.
آدمهایی اسیر، اضطرابی همهگیر
آسیبهای اجتماعی یکی از دغدغههای مهم جوامع انسانی است. هر جامعهای متناسب با شرایط، فرهنگ، فرآیند گذار و توسعه، بالندگی و انحطاط خود با انواعی از مشکلات روبهروست که تأثیراتی انکارناپذیر در رشد و ترقی آن جامعه دارند. آسیبهای اجتماعی پدیدههایی واقعی، متغیر، قانونمند و قابل کنترل و پیشگیری هستند. کنترلپذیری آسیبهای اجتماعی شناخت علمی آنها را در هر جامعه برای مقابله صحیح از طریق برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت ضروری و پراهمیت میکند. رابعه موحد، روانشناس، گزارش بهزیستی مبنی بر اینکه اعتیاد رفتاری از اعتیاد به مواد افزایش داشته را نتیجه تجربه همه روانشناسان در حوزه فردیشان میداند. به باور او وقتی رفتار یا بیماریای اپیدمی میشود، نمیتوان گفت این موضوع فردی است. به گفته این روانشناس در بهترین و سالمترین جوامع هم تعدادی از جامعه به اعتیاد دچار هستند؛ به خرید زیاد، قمار و.... رفتارهایی که مورد پسند جامعه نیستند. «افراد هر جامعهای به تناسب اختلالات خانوادگی، تربیتی، پیشینه زندگیشان برای مقابله با مشکلاتشان دست به انتخابات و مکانیزمهای دفاعی میزنند. اعتیاد یکی از سادهترین راههای انتخاب فرار از مشکلات است.» موحد با اشاره به اینکه وقتی از اعتیاد صحبت میشود همیشه مواد مخدر متصور است در حالی که امروزه استفاده از هر چیزی به شکل افراطی و غیرارادی بدون شناخت و تعقل و تدبیر است به «شهروند» میگوید: «در جامعه ما ناامنی و اضطراب فراگیر به این اعتیاد دامن میزند بهخصوص در ماههای اخیر ما به صورت شفاف شاهد این ناامنی هستیم؛ اضطراب و ناامنی که برای حیات و بقاست.»
حیرانی ویژگی این روزها در میان افراد مختلف جامعه به وضوح به چشم میخورد. آدمهایی که قبل از این با پلن و برنامهای هدفمند خانواده را اداره میکردند اما در سالهای اخیر این برنامهها بر باد رفته به نظر میرسند. درواقع شرایط اقتصادی سالهای اخیر امیدها برای آینده و تعاریفی از هدفهای معقول خانوادهها مانند تأمین مسکن، تحصیل، پساندازداشتن و... را بر باد داده؛ به طوری که هیچ تدبیر فردی برای دفاع در شرایط هجوم بیارزشی پول وجود ندارد. این روانشناس معتقد است که وقتی فرد احساس میکند مهار زندگیاش را از دست داده و هیچ تدبیر فردی برایش راهگشا نیست، از هر پیشنهادی پیروی میکند. «افراد برای اینکه اضطرابشان فروکش کند دست به رفتارهایی میزنند تا کمی آرام بگیرند؛ اضطرابی ناشی از اینکه تو توانایی مقابله با واقعیتها را نداری.»
طی سالهای گذشته نظریهپردازان مختلفی تلاش کردهاند تا تبیین روشنی از علل گرایش به رفتارهای پرخطر ارایه کنند که از میان آنها میتوان به نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه رفتار مشکلآفرین، نظریه خودتحقیری، نظریه ارتباط موثر و نظریههای گروه همسالان اشاره کرد. این نظریهها طیفی گسترده از عوامل زمینهساز مانند عوامل ژنتیکی، روانشناختی، خانوادگی و اجتماعی را بررسی کردهاند. با این حال هیچ یک از این نظریهها به تنهایی قادر به تبیین ابعاد گوناگون مسأله رفتارهای پرخطر نیست و هر یک بر جنبهای از پدیده مذکور تأکید کرده و عوامل دیگر را نادیده گرفتهاند. موحد معتقد است آدمها برای نابودنشدن در اضطرابهای همهگیر خود را موقتی با مسائلی سرگرم میکنند؛ اموری که او را دلخوش کند و از آنها لذت ببرد تا از اضطراب دور شود؛ آدمهایی که نباید سرزنش شوند. «در اضطرابهای فردی آدمها بهتر عمل میکنند و با دیدن ثبات در دیگران به این نتیجه میرسند که آنها هم میتوانند به ثبات برسند و حالشان خوب شود.» اینترنت، بازیها، حمله به بورس، دلار و سکه و بازار خودرو و مسکن نشانههایی از اضطراب همهگیر در جامعه هستند. اضطرابی که حال عموم مردم را بد کرده و در اغلب موارد افراد به این نتیجه میرسند که وضع موجود از پنجرههای تابآوری روانیشان فراتر است. «شرایطی که اگر ادامهدار شود فرد به سمت افسردگی میرود؛ یعنی بیتفاوتشدن نسبت به شرایط.»
اعتیاد رفتاری؛ ماهیتی پیچیدهتر
زندگی در جامعهای سالم مهمترین دغدغهای است که شهروندان هر جامعهای دارند؛ دغدغهای که در چند دهه قبل شاخصهای سلامت جسمانی آنها را تعیین میکردند اما قطعا با پیشرفت و توسعه بهداشت و پزشکی امروز شاخصهای سلامت روانی و اجتماعی بهتر میتواند سلامت یک جامعه را به نمایش بگذارد. هرگونه اعتیادداشتن یکی از موارد نقض سلامت روانی است؛ چه از نوع سوءمصرف مواد و چه از نوع رفتاری آن. مجتبی دلیر، روانشناس اجتماعی، معتقد است در مورد اعتیاد از هر نوع آن باید بسیار حساس بود زیرا در اعتیاد کمترین برابر با بیشترین است؛ به عبارتی ما چیزی به عنوان معتاد مختار نداریم. یک بار مصرف میتواند منجر به اعتیاد همیشگی شود. در مورد اعتیادهای رفتاری ازجمله اعتیاد اینترنتی، بازی آنلاین و غیره هم وضع همینطور است و چه بسا به دلیل دخالت عوامل روانی- اجتماعی که در مقایسه با اعتیاد به مواد حساسیت کمتری به این موارد نشان میدهند این نوع اعتیاد ماهیتی پیچیدهتر هم پیدا میکند. این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه اگر فردی معتاد به مواد مخدر باشد هم خودش نیاز به ترک را احساس میکند و هم دیگران مراجعه او به روانشناس را ضروری میدانند، اما وقتی فردی مثلا مبتلا به خرید اجباری است که نوعی اعتیاد رفتاری است، احتمال اینکه از او بخواهند یا حتی خودش فکر کند نیاز به روانشناس و مشاور دارد بسیار کمتر است و این خود عاملی برای تداوم این رفتار مخرب است .
مشکل عمده شیوع اعتیاد رفتاری بروز آن در سنین نوجوانی است؛ یعنی نسلی که قرار است شکوفا شود. در بروز چنین رفتارهایی علت اساسی اضطراب است. فردی که مهارت مقابله موثر با استرس را نداشته باشد، دچار اضطراب شده و احتمال اینکه دست به رفتارهای نامتعارف بزند، افزایش مییابد. درواقع از آنجا که این رفتارهای ناسالم به طور موقت اضطراب فرد را کاهش میدهد، او یاد میگیرد پیش از مضطربشدن آن اعمال را انجام دهد و در نتیجه آنها را تکرار کرده و درنهایت یک رفتار اعتیادی شکل میگیرد؛ به طوری که نخستین نشانه ممانعت از انجام عمل مذکور بیقراری و اضطراب و حال بد است.
این عضو هیأتمدیره و دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران معتقد است که تقریبا هر رفتاری قابلیت تبدیلشدن به رفتار اعتیادی را دارد. «مسأله این است که رفتارهایی مثل خوردن در اصل طبیعی و مورد تأیید همگان هستند و کمتر کسی امکان آسیبزاشدن آنها را در نظر میگیرد اما به هر حال وقتی این رفتارهای طبیعی طبق تعریف حالت اعتیادی به خود میگیرند، مشکلساز میشوند و به دلیل نگرش کلی مثبت به آنها درمانشان سختتر میشود در صورتی که در مورد مصرف یا سوءمصرف مواد مخدر و روانگردان و مانند آن از ابتدا نگرش منفی وجود دارد و آنها مطرود واقع میشوند.» دلیر بر این باور است که اعتیاد رفتاری از اعتیاد به مواد هم خطرناکتر است! البته هر اعتیادی ماهیتی پیشرونده دارد و با گذشت زمان وضع فرد بدتر خواهد شد. در برخی موارد فرد معتاد برای فرار از سرزنشها و انتقادات و حتی فرار از درمانشدن، برای معتادکردن دیگران تلاش میکند تا در این بیراهه متحد یا متحدانی داشته باشد و به دلیل ماهیت همافزایی رفتارهای اینچنینی و یادگیری مشاهدهای از دیگران و دلایل دیگر اقدام به رفتار اعتیادی در جمع معتادان بیشتر انجام میشود، بنابراین وجود یک سیب خراب دیر یا زود سیبهای دیگر را خراب خواهد کرد. «از آنجا که هر رفتار مخربی یک جایگزین سالم و سازنده هم دارد این بر عهده مسئولان است که با فراهمآوردن شرایط مطلوب مانع رفتارهای مخرب شوند.»
سوار بر موج هوش هیجانی
اعتیاد واژهای است که ناخودآگاه ذهن را به مواد افیونی رهنمون میکند؛ خماری، نشئگی و درنهایت بر باددادن زندگی. هر چند دو دههای است که بشر امروزی به رفتارهای پرتکراری عادت کرده؛ رفتارهای عادتگونهای که از شکل نرمال و طبیعی پا را فراتر گذاشتهاند تا صاحبنظران این حوزه از اعتیاد رفتاری بگویند فعالیتهایی نظیر عشق، قمار، غذا، کار، خرید، بازی رایانهای، ورزش، استفاده از اینترنت و تلفن همراه. محمدرضا ایمانی، روانشناس، معتقد است بشر نیازمند مراقبتهایی در رفتار با خود، دیگران و خانواده است؛ مراقبتهایی که گاهی به دلیل فقدان آگاهی و دانش به فراموشی سپرده میشوند. ایمانی با اشاره به اینکه در دهههای اخیر تکنولوژی جدید با سرعت بیشتری در اختیار شهروندان جوامع قرار گرفته و استفاده اعتیادآور از آنها متداول شده به «شهروند» میگوید: «گوشیهای هوشمند سطح بالایی از ارتباطات را برایمان ایجاد کرده است. ارتباطاتی که موضوعات و مسائل بسیاری برایمان ایجاد میکند؛ مانند پیگیری اخبار و اطلاعات اقتصادی.»
او ادامه میدهد: «تأثیر این اطلاعات بر ما این است که ما یک رفتار اعتیادگونهای نسبت به خریدوفروش بورس و دلار پیدا میکنیم، تمایل شدید به چککردن قیمت طلا و سکه.» به گفته این روانشناس اخبار منفی و بمباران ذهن با اطلاعات باعث ایجاد افسردگی، اضطراب و ناراحتی میشود؛ احساساتی که سایه آنها روی رفتارها به شکل ملموسی باعث خصوصیات رفتاری در فرد میشوند که از او آدمی میسازند که مدام میترسد و اضطراب دارد. «عصبانیتی که در جامعه از خودمان بروز میدهیم، پرخاشگریهایی که در سطح جامعه دارد شکل میگیرد یا رفتارهای متناقضی که از خودمان بروز میدهیم؛ اگر چه همین آدمها در شبکههای اجتماعی فرد دیگری از خود را به نمایش میگذارند.» به باور ایمانی گاه رفتارهایی از خود بروز میدهیم، بدون اینکه متوجه میزان آسیبزنندهبودن آن باشیم، اینکه این رفتار چقدر مسائل اجتماعی و عرفی را رعایت میکند. «متأسفانه مدام رفتارهای متناقض با خود، فرهنگ و جامعهمان داریم. رفتارهایی که بر روابط اجتماعیمان سایه میاندازند. ما با نقابهای مختلف زندگی میکنیم اما از آنجا که این رفتارها آگاهانه نیستند، متوجه بازخورد آنها نیستیم، بنابراین در زمینه اصلاح آن تلاشی نمیکنیم.» ایمانی پارتیها و میهمانیهای شبانه را یکی از نمونههای اعتیاد رفتاری میداند. «موضوع مهم دیگر بیتفاوتی است. رویهای که در خانوادهها باب شده و با استدلال آزادی جوانان ادامه دارد، بنابراین مراقبتهای لازم از سوی خانوادهها صورت نمیگیرد.» هر انسانی زمانی به دنیا میآید همراه با خود یکسری خصیصهها و خصوصیات را میآورد که ما به آنها میگوییم الگوهای رفتاری. این الگوهای رفتاری ساختار رفتاری را شکل میدهند. اما مسأله بزرگتری وجود دارد؛ آموزشی که سایه میاندازد به هوش هیجانیمان. «مسألهای که با آن روبهرو هستیم؛ رفتارهایی است که تحت تأثیر هیجانات است. تحت تأثیر همین هیجانات به بازار دلار، سکه و مسکن حمله میکنیم یا صفحه فلان سلبریتی را پر میکنیم از کامنتهای مختلف. رفتارهایی که از پختگی، عقلانیت و آگاهی به دور هستند.»
کلمه اعتیاد را با احتیاط به کار ببریم
اعتیادهای رفتاری را باید همانند اعتیاد به مواد مخدر اعتیاد واقعی دانست؛ چون زندگی افراد مبتلا را تباه میکند. اعتیادهایی که بر اثر وسواس و رفتارهای اجباری و مشغولشدن ذهن با مسائلی همچون قمار، عشق و علاقه یا پرخوری به وجود میآیند. اعتیادهای رفتاری هم همانند اعتیاد به مواد مخدر بیماری خانوادگی است؛ چون زندگی بستگان و اطرافیان فرد مبتلا را هم تحت تأثیر قرار داده و به آشوب میکشد.
نیره توکلی، جامعهشناس، معتقد است شهروندان جوامع همیشه در چارچوب فرهنگ و امکانات موجود یکسری عادتها دارند، نمیتوان همه این عادتها را بیمارگونه دانست؛ بهخصوص در شرایط کرونایی این روزها. در شرایط قرنطینه کرونا خیلی از شهروندان به دیدن فیلم، بازیهای کامپیوتری و کتابخواندن رو آوردند، نمیتوان با نگاه آسیبشناسی به این مسائل پرداخت. به باور توکلی این دست از رفتارها معلولاند و علت نیستند، بنابراین نمیتوان با آسیبهایی مانند اعتیاد به مواد مخدر و بیماریهای روانی که واقعا افزایش را تجربه کردهاند، مقایسه کرد. این جامعهشناس با اشاره به اینکه مواردی بسیاری وجود دارند که تحت عنوان مرض تعریف میشوند، مواردی که فرهنگ سنتی آنها را مرض مینامد در حالی که امروز در زمره مرضها جا نمیگیرند.
او به «شهروند» میگوید: «شرایط را باید در نظر گرفت. همه آدمها به شکلی وقتشان را پر میکنند؛ عدهای سرگرم شطرنج میشوند، عدهای گیم بازی میکنند و.... نمیتوان نامش را اعتیاد گذاشت. مقایسه این رفتارها با اعتیاد مواد مخدر درست نیست.» توکلی معتقد است نباید چنین اصطلاحاتی را باب کرد. به باور او باید روی کلمه اعتیاد کمی محتاطانه رفتار کرد. «باید نگاهی به هنجارها داشت و متوجه این مسأله بود که چه چیزی آنها را به سمت رفتارهای ناهنجار رانده است، البته باید تأملی بر هنجارها داشت؛ اینکه این هنجارها تا چه میزان درست هستند.»
دیدگاه تان را بنویسید