یک سال بیشتر به پایان کار دولت دوازدهم باقی نمانده است. همین روزها (12 مرداد) سالروز تنفیذ حکم آقای روحانی بود. از سال 94 و با امضای برجام، رشد اقتصادی کشور با ایجاد امنیت، آرامش و امید به آینده، حرکت خود را رو به جلو آغاز کرد و شاهد رشد 5/12 و 7/3 درصدی و تورمهای تکرقمی (9 و 6/9 درصدی) در سالهای 95 و 96 و رفتوآمده هیئتهای اقتصادی از کشورهای مختلف و فضایی پرامید و... بودیم. این دستاوردهای اقتصادی عمدتا ریشه در تحول گفتمانی داشت که مقوله «امنیت» را بهعنوان رکن اساسی بقا و دوام هر جامعهای، در «اعتدال در داخل و تعامل سازنده با جهان» میدید و این شعار را بهعنوان سیاست راهبردی خود از سال 92 به بعد پی میگرفت. عمده مؤلفههای این گفتمان، چنانکه در گفتار مسئولان بلندپایه دولت نیز بارها بر آن تأکید میشد، تنشزدایی، پاسخگویی، شفافیت، رعایت حقوق شهروندی، شایستهسالاری و ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی بوده است. در واقع، بر پایه این گفتار و درک عمیق و بسیط از مفهوم «امنیت»، نسیمی در فضای اقتصادی کشور وزیدن گرفت که بدون آنکه اتفاق خاصی بیفتد و اقدام خاصی از سوی دولت در این حوزه انجام شود، شاخصهای اقتصادی رو به بهبودی گذاشت و زمینه را برای اصلاحات ساختاری در عرصه اقتصادی فراهم کرد؛ ضرورت این را که بودجه دولت متعادل و اصلاحات اساسی در نظام بودجهریزی انجام شود، نظام بانکی اصلاح شود، دوگانگی نرخ ارز برطرف شود، نظام تعرفهای متوازن شود، آزادسازی اقتصادی و ایجاد فضای رقابتی و غیرانحصاری با حضور بخش خصوصی واقعی فراهم شود و... . متأسفانه به دلیل عدم پیگیری دولت دوازدهم برای انجام اصلاحات اساسی و ضروری یادشده از یک سو و از سوی دیگر روی کار آمدن رئیسجمهور جدید آمریکا که نابخردانه کمر به نابودی تمام توافقهای بینالمللی و ازجمله برجام بسته بود، خزان اقتصادی کشور آغاز شد و متأسفانه تا هماکنون نیز با رشدهای پایین (منفی 4/5 و منفی 5/6 درصد) و تورمهای بالا (2/31 و 2/41 درصد) در سالهای 97 و 98 تداوم یافته است.
منبع: شرق- حسین حقگو . کارشناس اقتصادی
دیدگاه تان را بنویسید