گزارشی میخواندم از راهکارهای بازگشایی مدرسهها در انگلیس که در آن تأکید شده بود مراکز آموزشی از سپتامبر، یعنی پاییز، با همه توان آغاز بهکار میکنند و اگر خانوادههایی بدون داشتن دلیلی موجه از رفتن فرزندشان به مدرسه جلوگیری کنند، با مجازاتهایی روبهرو خواهند شد. در گزارش به پایشِ گسترده و موشکافانه حفظ فاصله اجتماعی از خانه تا کلاس تأکید شده و از این روند بهعنوان «حباب حفاظتی» یاد شده بود. آموزشوپرورش انگلیس بر پیشبینی تیمهای پزشکی- درمانی و گروههای بررسی و آزمایش آلودگی به ویروس در محلهها – نزدیک مدرسهها- تأکید کرده و از جداسازی بچهها در مدرسه در گروههای درسی کوچک و عدم آمیختگی این گروهها با هم در محیط مدرسه خبر داده بود. در فضای مجازی نیز عکسهایی هست که نشان میدهد در چین و ژاپن، بچهها در کلاس با اتاقکهایی مشمایی از هم جدا شده و همه فعالیتها در کلاس با حفظ فاصله اجتماعی پیگیری میشوند. در همین پیوند بسیاری از کشورها از اروپاییها گرفته تا برخی از کشورهای همسایه از آغاز گسترش کووید 19، با تهیه ابزارهایی کارآمد برای آموزشهای مجازی و از راه دور، روند این گونه آموزش را هموارتر کرده و با این کار از آسیبهای بیشتر به نوآموزان جلوگیری کرده و میکنند. بر کسی که دستی بر آتش آموزش دارد پوشیده نیست که کارآمدی و پیشرفت آموزش بدون حضور در کلاس و برهمکنش چندسویه میان معلم با دانشآموزان، دانشآموزان با دانشآموزان و هر دو اینها با فضای آموزشی و... به کمترین بازده مورد انتظار میانجامد. پس پربیراه نیست که با وجود خطرهای احتمالی بازگشایی مدرسهها، بسیاری از کشورها از جمله ایران، بهدنبال راههایی هستند تا گرههای این معادله چندمجهولی را باز کنند. اما این معادله هم مانند بسیاری از معادلههای اجتماعی نیازمند زمینههای مهمی است که بدون درنظرگرفتن آنها تلاشها بیاثر یا کماثر خواهند بود. یکی از این زمینههای سرنوشتساز بودجه است. برای نمونه برنامه بازگشایی انگلیس که در بالا به آن اشاره شد، قرار است با بودجه یکمیلیاردپوندی پیگیری و اجرا شود؛ لازم به تأکید است که این بودجه فقط برای انگلیس است و ایرلند شمالی، ولز و ایرلند جنوبی را شامل نمیشود. در هفتههای گذشته وزیر و دیگر دستاندرکاران آموزشوپرورش به ارائه راهکارهای خود برای بازگشایی مدرسهها در 15 شهریور پرداختهاند. با فرض فراهمشدن شرایط برای بازگشایی مدرسهها، یک نکته کلیدی، یعنی بودجه نباید فراموش شود. با تعطیلی مدرسهها از دوم اسفند، فرایند یادگیری-یاددهی بهسوی آموزشهای مجازی و از راه دور رفت اما بسیاری از مدرسهها و خانوادهها بهویژه در مناطق فقیر کشور، از کلانشهرها گرفته تا دورترین نقاط مرزی، از کمترین امکانات در این زمینه محروم بودند و آموزشوپرورش و دولت نخواستند در این زمینه کاری انجام دهند. چه خانوادههایی که به سبب نداشتن حداقل امکانات ارتباطی در این زمینه افزون بر ناکارآمدی آموزش یا حتی تعطیلی آن، فشارهای اقتصادی و روانی فزایندهای را به جان خریدند. مدرسهها وادار شدند از پولهای کمکهای مردمی هزینه کنند تا به این حداقل امکانات دست بیابند. آن زمان که اعلام شد دانشآموزان برای رفع اشکالهای درسی میتوانند بهدلخواه به مدرسه بروند، دریغ از یک ریال کمک آموزشوپرورش به مدرسهها برای رعایت دستورهای بهداشتی ضروری؛ برخلاف ادعاهای نادرست مطرحشده در رسانهها و... شوربختانه درددل در این زمینه فراوان است و فضای طرح آنها اندک! بنا بر تأکید کارشناسان بهداشتی در جهان، مراکز آموزشی یکی از سه محل مهم گسترش کروناست. دستاندرکاران باید بدانند که بازگشایی مدرسهها نیازمند طرحهایی کارآمد، اجرائی دقیق و بودجهای درخور است؛ بیرودربایستی، بیمایه فطیر است! اگر نمیتوانید این زمینهها را فراهم کنید، بهتر است به همان آموزشهای مجازی دستوپاشکسته بسنده شود؛ شاید از این رهگذر جان انسانهای کمتری به خطر بیفتد؛ بیگمان کارینکردن، بهتر از خرابکاری است!
منبع: شرق- محمدرضا نیکنژاد
دیدگاه تان را بنویسید