ارسال به دیگران پرینت

چرا وارد سیاه‌ترین روز بحران کرونا در کشور شدیم؟

با اوج گرفتن شیوع بیماری کرونا، باید توجه داشت بدون یک برنامه‌ریزی دقیق و سازمان‌یافته و تغییر تاکتیک در این روزهای بحرانی، مهار بیماری کار بسیار دشواری خواهد بود.

چرا وارد سیاه‌ترین روز بحران کرونا در کشور شدیم؟

 با اوج گرفتن شیوع بیماری کرونا، باید توجه داشت بدون یک برنامه‌ریزی دقیق و سازمان‌یافته و تغییر تاکتیک در این روزهای بحرانی، مهار بیماری کار بسیار دشواری خواهد بود.

«روز سیاه کرونا در ایران»، «آمار بی‌سابقه رکورد فوتی‌ها»، « ۱۱ استان در شرایط قرمز» و «رکورد جدید با ثبت ۲۰۰ فوتی» اینها بخشی از تیترهای تلخ رسانه‌ها در روز گذشته بود، اخبار تلخی که از اوج‌گیری مجدد بیماری کرونا در کشور حکایت دارند و حالا پس از گذشت ۴ ماه از شیوع بیماری در کشور تنها در روز گذشته ۲۰۰ نفر از هموطنان جان خود را از دست دادند که این موضوع زنگ هشدار اوج گیری مجدد کرونا در اکثر نقاط کشور است.

برخی خبرهای دیگر نیز از پرشدن تخت‌های بیمارستانی در پایتخت و برخی شهرهای دیگر کشور حکایت دارند، به طوری که رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری هشدار داد که تخت خالی برای پذیرفتن مبتلایان جدید در پایتخت وجود ندارد.

*فوت ۷۰ تهرانی در یک روز

هرچند طی روزهای گذشته مسؤولان وزارت بهداشت و متخصصان بارها درباره رعایت نکات بهداشتی و استفاده از ماسک هشدار داده‌اند اما بازگشایی ناگهانی اماکن عمومی پرتردد آن هم بدون هیچ‌گونه نظارتی باعث شد تا این تصور در اذهان عمومی ایجاد شود که کرونا تمام شده و می‌توان بدون رعایت کردن پروتکل‌ها در محل کار یا اماکن شلوغ حاضر شد. نگرانی از شیوع بیماری کرونا تنها به هشدارهای وزارت بهداشتی‌ها ختم نشد و روز گذشته محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران نیز طی اظهاراتی با ابراز نگرانی درباره وضعیت شیوع بیماری کرونا در شهر تهران گفت: «روز دو شنبه ۷۰ نفر در شهر تهران به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده‌اند، اتفاق تلخی که منشأ آن را می‌توان در بازگشایی هیجانی اماکن عمومی و رعایت نکردن نکات بهداشتی توسط مردم جست‌وجو کرد».

برای بررسی وضعیت بیماری در کشور، با حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس مرکز تحقیقات ارتقای ایمنی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت‌وگو کردیم.

وی در این خصوص گفت: به اپیدمی‌هایی که به این صورت در کشور و دنیا ایجاد می‌شود در اصطلاح اپیدمی‌های حاد تهدیدکننده می‌گوییم، به دلیل اینکه معمولا عامل بیماری‌زایی عوامل بیولوژیک است یا به سرعت انتشار پیدا می‌کند و به این دلیل به آن پیشرونده می‌گویند که در طول زمان قربانی می‌گیرد و برخلاف اپیدمی‌های مسمومیت‌های غذایی به سرعت خاموش نمی‌شود.

سوری افزود: این اپیدمی ممکن است جان بسیاری از بیماران را بگیرد و بار اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی به کشورها تحمیل کند. بنابراین این مدل اپیدمی‌ها جزو اپیدمی‌های حاد پیشرونده و تهدید کننده به حساب می آیند. این اپیدمی از ویژگی‌های خاصی برخوردار است، تجارب کشورهای مختلف نشان می‌دهد کشورهایی که با رویکرد علمی و با استفاده از توان متخصصین کاردان برای مقابله با کرونا برنامه‌ریزی کردند توانستند جلوی مرگ و میر و افزایش بیماران را بگیرند و توانستند از لحاظ شرایط اقتصادی و اجتماعی زودتر به حالت عادی برگردند.

*کرونا از سیاست‌های ما پیشی‌ گرفت!

این اپیدمیولوژیست خاطرنشان کرد: متأسفانه سیاست‌ها و برنامه‌های ما مشکل اساسی داشت اول اینکه سرعت عمل در انجام سیاست‌ها آنطور که باید نبود و پاسخ ما به اپیدمی کند بود و اپیدمی از سیاست‌ها و برنامه‌های ما سریع‌تر پیش رفت و پس از اقداماتی که انجام دادیم بدون اینکه بررسی دقیق داشته باشیم شرایط را به حالت عادی برگرداندیم و نام آن را فاصله گذاری هوشمند گذاشتیم، باید در ابتدا برای فاصله گذاری هوشمند مفروضاتی مانند نظارت کافی شناسایی نقاط ضعف و برنامه‌ریزی برای کنترل بیماری را در نظر می‌گرفتیم.بنابراین تصمیم عجولانه باعث شد که از طرح فاصله‌گذاری هوشمند نتوانیم بهره مناسبی را ببریم، من سه ماه قبل در تلویزیون اعلام کردم که احتمال موفقیت این طرح صفر خواهد بود و با اوج مجدد بیماری مواجه خواهیم شد.

سوری با بیان اینکه اپیدمی مقوله اجتماعی است و مقوله فردی نیست و به همین دلیل نمی‌توان انتظار داشت که فقط با توصیه و اطلاع‌رسانی به آحاد مردم مانع شیوع بیماری شد و در نهایت همه بار مسئولیت شعله ور شدن آتش اپیدمی را متوجه مردم کنیم گفت: این رفتار منصفانه نیست، وظیفه دولت‌ها و سازمان‌های ذیربط این است که برای پیشگیری از شیوع بیماری برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مناسب داشته باشند و با ابزارهایی که در اختیار دارند کرونا را کنترل و در اختیار خود قرار دهند.

*شدت عمل مقابله با کرونا ضعیف بود

استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: شدت عمل ما از ابتدا کم بود در مورد فاصله‌گذاری اجتماعی نتوانستیم موفق عمل کنیم و بر خلاف کشورهایی که موفق عمل کردند و آمار آنها الان بسیار کاهش یافته است امروز با اوج گیری بیماری مواجهیم ما باید محدودیت آمد و شد بین شهری را به جد مد نظر قرار می‌دادیم. بسیاری از کشورها این سیاست‌ها را مد نظر قرار دادند؛ به طور مثال کشور ایتالیا به سرعت وارد عمل شد و از انتشار اپیدمی از مرکز شروع به سایر مناطق پیشگیری کرد، متاسفانه در مراحل اولیه اپیدمی که می‌توانستیم اپیدمی را در چند شهر محدود نگه داریم با خوشبینی‌های غیر واقعی اپیدمی گسترش یافت و امروز هیچ استانی و شهرستانی در کشور وجود ندارد که به لحاظ بیماری پاک باشد.

وی تصریح کرد: داشتن اطلاعات دقیق برای برنامه‌ریزی لازم است، این اطلاعات باید از منابع صحیح جمع آوری و به دست متخصصین امر برسد و سازماندهی ‌شود. همچنین اطلاعات باید به صورت صحیح به دست مردم برسد اگر اطلاع‌رسانی به صورت صحیح به دست مردم نرسد مردم دچار وحشت بیش از حد یا خوش خیالی زیاد خواهند شد؛ بنابراین ایجاد تعادل منطقی بین بیم و امید نکته ضروری است که اگر ما این تعادل منطقی را ایجاد نکنیم مردم به سرعت دچار ذهنیت کاذب می‌شوند و رفتارهای عادی خودشان را پیش می گیرند.

*میانگین مرگ ایرانی‌ها دو برابر میانگین جهانی است

به گفته سوری، در حال حاضر میانگین تعداد مرگ به ازای یک میلیون جمعیت در کشور ما حدود دو برابر میانگین جهانی است در جهان به ازای هر یک میلیون نفر ۶۵ مورد مرگ داریم و در کشور ما به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت به ۱۳۵ مورد می‌رسد. که این موضوع نشان می‌دهد شدت و ضخامت بیماری در کشور ما نسبت به میانگین جهانی بالاتر است چرا این موضوع اتفاق افتاد به دلیل این که علیرغم اینکه ما باید شرایط اقتصادی را در نظر داشته باشیم گروه‌های پرخطری که بیشترین میزان بستری و بیشترین میزان مرگ را دارا هستند مورد مراقبت ویژه برنامه‌ریزی‌شده قرار دهیم این موضوع سناریویی است که هفته های مختلف آن را اعلام کردیم اما متاسفانه کسی به آن توجه نمی کند.

وی خاطرنشان کرد: در اوایل شیوع بیماری اغلب رسانه‌ها درک درستی از شرایط نداشتند و به سراغ متخصصانی رفتند که حرف‌های دقیقی را مطرح نکردند و احوالی که باید اعدام می‌شدند اعلام نشد برخی از رسانه‌ها دچار هیجان زدگی شدند و در اطلاع‌رسانی دقیق عمل نکردند.

*استفاده از نظرات افراد غیرکارشناس!

این اپیدمیولوژیست تصریح کرد: در تیم مشاوره وزارت بهداشت بیش از آنکه متخصصان اپیدمیولوژی حضور پیدا کنند از متخصصان حوزه درمان استفاده می‌شود اما مشکل اساسی ما در حال حاضر بحث پیشگیری است و ما از نیروی انسانی متبحر به درستی استفاده نمی کنیم باید توجه داشته باشیم که موضوع بیماری سیاسی و جناحی نیست و یک مقوله جهانی است که باید با آن برخورد درست شود رویکردهای ما در مقابله با اپیدمی از یک چارچوب مشخص برخوردار هستند و متاسفانه یکی از نامناسب ترین رویکردها را انتخاب کن کردیم و فقط تلاش کردیم روند شروع بیماری را با ارائه توصیه به مردم کنترل کنید.

* بسیاری از سازمان‌های دولتی از ماسک استفاده نمی‌کنند

به طور مثال ما اعلام کردیم که استفاده از ماسک باید اجباری باشد اما متاسفانه بسیاری از سازمان‌های دولتی از ماسک استفاده نمی‌کنند و اگر نگاه اجمالی به تردد های مردم بیاندازیم ۳۰ درصد مردم از ماسک استفاده نمی‌کنند و این احساس را دارند که مسأله جدی نیست و ما شرایط جامعه را به شکل کاذب عادی‌سازی کرده‌ایم و بهانه تجمع مردم را فراهم کرده‌ایم.

*باید استراتژی را تغییر دهیم

این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی یک تیم ورزشی در برنامه‌های خود موفق نمی‌شود استراتژی خود را تغییر می‌دهد، لذا لازم است در سیاست‌های خودمان تغییر ایجاد کنیم به دلیل اینکه امروز کشور ما از لحاظ مرگ و میر به رتبه دوم دنیا رسید، متاسفانه نگاه وزارت بهداشت پزشک محور و درمان محور است و مراکز تحقیقاتی ما طی سال‌های اخیر حالت نیمه تعطیل به خود گرفتند؛ ما باید از بضاعت‌های موجود به درستی استفاده کنیم. 

*سو استفاده سودجویان از بازار کرونا

وی با بیان اینکه اظهارات درباره تولید واکسن تا پاییز تصورات غلطی است گفت: نباید به مردم امید کاذب دهیم، همچنین نباید بدون هیچ گونه تحقیقی اعلام کنیم که ۲۰ میلیون ایرانی مصون شده‌اند، متاسفانه در برخی مواقع هم می‌بینیم که برخی پزشکان با تبلیغ برخی داروها به دنبال ایجاد تقاضای القایی هستند. برخی نیز اعلام می‌کنند ماسک نانو بخرید! این افراد به دنبال سودجویی هستند و برخی افراد از این اوضاع سو استفاده می‌کنند، مردم باید در این زمینه هوشیار باشند و رسانه‌ها نیز کمک کنند حرف مستند از غیرمستند جداسازی شود.

*طرح ترافیک اولین اولویت کنترل بیماری کرونا نیست

وی درباره برخی اظهارات درخصوص اثرات زیاد طرح ترافیک در کنترل بیماری توضیح داد: مشکل افزایش آمار مبتلایان فقط مختص به تهران نیست، هرچند لغو طرح ممکن است تا حدودی به کاهش مبتلایان کمک کند اما این موضوع اولویت اول نیست و نباید با آدرس غلط دادن تلاش کنیم مشکلات را به سایر سازمان‌ها ارتباط دهیم؛ فاصله‌گذاری اجتماعی و نحوه رعایت پروتکل‌ها باید با تحقیق صورت گیرد، تحقیقی که در شهر تهران انجام دادیم نشان داد که بیشترین شیوع بیماری در مناطق شرقی تهران بوده که موضوع طرح ترافیک در این نقاط مطرح نیست، و تاکنون شواهد مستندی نیز وجود ندارد که بتوانیم اعلام کنیم طرح ترافیک اولین اولویت کنترل بیماری کرونا است.

*وارد موج دوم نشده‌ایم

وی گفت: در حال حاضر وارد موج دوم بیماری نشدیم بلکه در پیک دوم بیماری قرار داریم، وقتی اپیدمی وارد جامعه‌ای می‌شود می‌تواند افراد مختلفی را مبتلا کند، سرعت انتشار کرونا بالا است و وقتی از نقطه‌ای شروع می‌شود به قله‌ای می‌رسد و پس از دو هفته روند کاهشی می‌گیرد که این موضوع در کشور ما رخ داد و وقتی با کاهش مواجه شدیم این تصور در ما ایجاد شد که بیماری کنترل شده است. اپیدمی وقتی خاموش می‌شود و پس از خاموشی اپیدمی طغیان مجدد داشته باشد که به دلیل تغییر در ساختار بیولوژیک ویروس باشد اما اکنون این اتفاق در کشور ما رخ نداده و اپیدمی خاموش نشده است. کشور ما تا کنون دو پیک بیماری را تجربه کرده و کشورهای اروپایی یک پیک را تجربه‌اند.

حال با اوج گیری شدن بیماری و پر بودن تخت‌های بیمارستان‌ها باید دید ستاد ملی مقابله با کرونا طی روزهای اخیر چه تصمیمات جدیدی را اتخاذ خواهد کرد و آیا بیمارستان‌هایی که طی روزهای گذشته از مدار پذیرش مبتلایان خارج شده بودند باز هم اقدام به پذیرش بیماران خواهند کرد؟ وسرانجام باید منتظر ماند و دید نتیجه نامه‌نگاری وزیر بهداشت به مسوولان چه خواهد شد ودر صورت لغو مجدد طرح ترافیک در شهر تهران برنامه وزارت بهداشت برای کنترل بیماری در سایر استان‌ها چیست؟

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه