«اینجا به اقیانوس میماند، اقیانوسی کف تهران، بَرِ خیابان مصطفی خمینی، راسته ماهیفروشهای سرچشمه. ماهیفروشهایی که البته فقط شیر و کپور و قزلآلا ندارند و در بساط بعضی از آنها همهجور جانور دریایی پیدا میشود؛ از صدف و خرچنگ گرفته تا هشتپا و شاهمیگو یا همان لابستر؛ جاندارانی که مصرف همه آنها از نظر شرعی حرام است. اینجا خیلیها کوسه هم دارند، همان کوسههای خلیجفارس و دریای عمان که صیدشان ممنوع است و ۱۷ گونه از آنها نیز در معرض خطر انقراض قرار گرفتهاند. ظاهرا از نظارت دولتی هم خبری نیست؛ چراکه خیلی از فروشندگان بازار سرچشمه فیلهکوسهها را خیلی راحت جلوی چشم مشتری گذاشتهاند. در این راسته، باله کوسه هم پیدا میشود؛ محصولی که البته مشتریان خاص خود را دارد.
لابسترها را داخل تشتهای پرآب کنار میگوها چیدهاند و کنار هم قرار گرفتن هیکل درشت و شاخکهای بیرونزده از آب لابسترها و چنگالهای درهمفرورفته میگوها، صحنه چندشآوری را خلق کردهاست. اینجا بازار بهجتآباد است، یکی از ترهبارهای معروف مرکز پایتخت در حوالی میدان هفتتیر که در میان غرفههای عرضه گوشت و مرغ و میوه آن، چند ماهیفروشی بزرگ هم پیدا میشود. انواع ماهیها را در ظرفهای یونولیتی داخل یخچالهای درون مغازه چیدهاند؛ از کیلکا و کولی و کفال شمال گرفته تا حلوا و سرخو و سنگسر جنوب. مغازههایی که لابستر یا میگو نیز دارند، آن را بیرون یخچال درون تشتهای بزرگی جلوی چشم رهگذران قرار دادهاند. مغازهدارهای بازار بهجتآباد متفقالقول میگویند که این لابسترها همگی در خلیجفارس صید شدهاند، اما با وجود این قیمتشان از کیلویی۱۸۰ تا ۲۶۰ هزار تومان نوسان دارد.
از مغازهداری درباره وزن شاهمیگوها سوال میکنیم و او پاسخ میدهد سنگینی هر لابستر با توجه به سن و سال آن به ۵۰۰ تا ۷۰۰ گرم میرسد.
این ماهیفروش همچنین توضیح میدهد که هر لابستر فقط یک نفر را سیر میکند و به این صورت هر وعده لابستر برای لاکچریبازهایی که به این جاندار دریایی خاص علاقه دارند، بین ۱۰۰ تا ۲۰۰هزار تومان آب میخورد. از ماهیفروش سراغ کوسه، خرچنگ و هشتپا را هم میگیریم که با پاسخ منفیاش مواجه میشویم. بعد از او، از دیگر مغازهداران این راسته نیز درباره این جانداران دریایی پرسوجو میکنیم و سرانجام، با دست خالی از این بازار خارج میشویم. فقط یکی از فروشندهها ما را راهنمایی میکند و میگوید این موجودات را میتوانیم در راسته ماهیفروشهای بازار سرچشمه پیدا کنیم.
باله کوسه با تخفیف ویژه
کف خیابان خیس آب است و در این بیآبی مملکت، جریان دائمی آب در راسته سرچشمه از پای آکواریومهای بزرگ به داخل جویهای داخل خیابان توی ذوق میزند. داخل این آکواریومها انواع و اقسام ماهیها ریخته و علاوه بر آن، تعدادی ماهیهای دریایی و پرورشی نیز درون و بیرون یخچالهایشان نیز چیدهشدهاند. اما نکته اینجاست که در برخی ماهیفروشیهای این راسته، لابهلای ماهیهای چیدهشده درون ظرفهای پلاستیکی، تکههای کوچک و بزرگ فیله کوسه نیز به چشم میخورد.
مغازهداری فیله کوسه را کیلویی ۴۵هزار تومان میفروشد و هرچه از او میپرسیم این گوشت کدامیک از انواع کوسههاست، هیچ نمیداند. فقط خیالمان را راحت میکند که این کوسه متعلق به آبهای جنوب کشور خودمان است و از جایی وارد ایران نشده. ماهیفروش دیگری نیز برای فیلهکوسه کیلویی ۵۵ هزار تومان قیمت گذاشتهاست. او هم نوع کوسه را نمیشناسد و اصلا کاری به این حرفها ندارد. سراغ باله کوسه را از این مغازهدار میگیریم که جواب میدهد: «باله کوسه خیلی سخت پیدا میشود، هر کسی ندارد، چون برای تهیه نیمکیلو باله باید بالههای هفت - هشت تا کوسه را از بدنشان جدا کنند.»
با این حال برای تهیه باله کوسه ناامید نمیشویم و سراغ آن را از مغازههای دیگری میگیریم تا این که بعد از پرسوجو از پنج ماهیفروشی راسته سرچشمه، فروشنده را در مغازه ششم پیدا میکنیم. مغازهداری که هنوز بالههای دو تا از کوسههایش را جدا نکرده و جالب این که کوسهها را با بالههایشان در تشتهای پلاستیکی کاملا جلوی چشم گذاشته است. وقتی از فروشنده باله کوسه درخواست میکنیم، سریع چاقویش را برمیدارد و بیمعطلی شروع میکند به بریدن بالههای کوسه. این ماهیفروش البته فقط چهار باله کوسه را از تن صاحبان نگونبخت آن جدا میکند و وقتی وزن آنها را میکشد، میبینیم که همین چهار باله حدود ۶۰۰ گرم وزن دارند.
اکبر بالههایش را کیلویی صد هزار تومان میفروشد و تاکید دارد این کوسهها همه متعلق به خلیج فارس هستند. از او درباره جانوران دریایی دیگر مثل هشتپا، خرچنگ، لابستر و صدف هم سوال میکنیم که او در پاسخ میگوید: «اینجا هر چیزی که بخواهید، برایتان پیدا میکنیم، فقط باید از قبل به من سفارش بدهید.» آنطور که این ماهیفروش تعریف میکند، بیشتر مشتریان باله کوسه و دیگر جانداران دریایی خاصش را چشمبادامیهای ساکن ایران بهخصوص کارمندان سفارتخانههای این کشورها تشکیل میدهند. او البته توضیح میدهد باله کوسه را کیلویی ۲۰۰ هزار تومان به آنها میفروشد و به خاطر هموطن بودن برای ما تخفیف ویژه قائل شدهاست.»
اقیانوسهای کوچک سرچشمه
ساعت که از ۹ شب میگذرد، ابتدا خواربارفروشیها، بعد موتورسازیها و رفتهرفته ماهیفروشهای راسته سرچشمه مغازههایشان را تعطیل میکنند. با این حال، هنوز چراغ روشن چند مغازه از دور به چشم میخورد و ما نیز سراغ صدف دریایی را از مغازهدارها میگیریم. ظاهرا این جانور دریایی در بساط هیچکدام از این فروشندهها پیدا نمیشود اما همگی نشانی مغازهای را میدهند که به قول خودشان اقیانوسی است از جاندران دریایی مختلف.
نشانی این اقیانوس کوچک را از ماهیفروشهای راسته سرچشمه میگیریم و کوچه به کوچه به دنبال آن میگردیم. داخل یکی از کوچههای فرعی، از انتهای کوچه نور چراغ روشن یک ماهیفروشی از دور به چشم میخورد. وارد مغازه که میشویم، میبینیم بر خلاف ماهیفروشهای دیگر نه خبری از ماهی است و نه تشت، آکواریوم، یخچال یا سایر ظروف نگهداری جانداران دریایی.
این ماهیفروشی خالی از ماهی، متعلق به پیرمردی است خسته و خمور با ریشهای وز و دندانهای زردشده. پیرمردی که قد کوتاه و هیکل خمیدهاش او را داخل صندلی مدیریتیاش جمع کرده و کتی نه چندان نو نیز به تن دارد. در کنار او نیز پیرمردی دیگر با موهای بلند سفیدرنگ، ریشی تراشیده و سبیلی نهچندان پرپشت روی یک صندلی چوبی قدیمی نشستهاست.
سراغ صدف دریایی را که میگیریم، پیرمرد اول جواب مثبت میدهد و پیرمرد دوم نیز سوار بر یک بالابر به زیرزمین مغازه میرود. جایی که انگار تمام اجناس این مغازه را آنجا جمع کردهاند. او دو سه دقیقه بعد با کیسهای پر شده از چند صدف دریایی بالا میآید. بعد هم صدفها را روی ترازو میگذارد و تراوز نیز وزن صدفها را درست یک کیلو نشان میدهد. ۵۰ هزار تومان میپردازیم و سراغ هشت پا و فیله کوسه را از مغازهدار میگیریم. آنها نیز میگویند از هر دو جانور، بهترین نوعش را در بساطشان دارند و به ترتیب آنها را ۱۵۰ و ۱۰۵ هزار تومان میفروشند. پیرمردها همچنین ادعا میکنند اگر بخواهیم خرچنگ، ماهی مرکب و ستاره دریایی را نیز یکروزه گیر میآورند.
هر دو مغازهدار به حرامگوشتبودن این جانوران
اذعان دارند، ولی تاکید میکنند که خرید و فروش آن جرم سنگینی نیست و فقط گاهی ممکن است ماموران وزارت بهداشت از آنها ایراد بگیرند. یکی از پیرمردها توضیح میدهد: «ماموران بهداشتی معمولا وقتی میبینند جنسهای غیرمجازمان وزن کمی دارد، خیلی گیر نمیدهند. البته آنها میگویند اگر هم از این جانوران میآورید، فقط به رستورانها و هتلهای مورد تایید ما بفروشید و به مردم عادی ندهید.»
صدفها را برمیداریم و از ماهیفروشی خارج میشویم. اما حرف آخر پیرمرد فکرمان را حسابی مشغول میکند.
همین که برخی ماهیفروشان بازار سرچشمه بدون ترس از نظارت، انواع جانداران دریایی حرامگوشت را عرضه میکنند و حتی بر کوسههایی که صیدشان ممنوع است، چوب حراج میزنند. جالب این که همگی تاکید دارند هم کوسهها و هم دیگر جانداران دریایی غیر مجازشان متعلق به آبهای جنوب کشور هستند. یعنی نه تنها براساس هشدارهای بسیاری از کارشناسان محیط زیست، این جانداران دریایی از سواحل خلیج فارس و دریای عمان به کشورهای شرق آسیا قاچاق میشوند، بلکه مطابق ادعای ماهیفروشان تهران ته مانده لنجهای قاچاقبر نیز به بازار آزاد داخل کشور راه مییابد. این وسط هم سازمانهای نظارتی نه توان آن را دارند که با قاچاق گسترده این جانداران دریایی در آبهای جنوب برخورد کنند و نه برایشان مهم است که بر خرید و فروش خرد آنها در بازارهای داخلی نظارت کنند.
حکم شرعی مصرف کوسه و دیگر آبزیان
«مصرف گوشت تمام حیوانات آبزی به استثنای ماهیان پولکدار و میگو حرام است.» این خلاصهای از حکم شرعی فقه شیعه درباره مصرف جانداران دریایی است. این نکته را نیز از زبان یکی از مسؤولان پاسخ به سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری میشنویم. او در پاسخ به استفتای خبرنگار جام جم میگوید: «در بین آبزیان، فقط مصرف ماهی و میگو حلال است، بنابراین حیواناتی مانند لاکپشت، خرچنگ، لابستر، هشتپا و صدف دریایی حرامگوشت هستند.»
به اعتقاد اکثر مراجع اصولا مصرف بخشهای مختلف گوشت ماهیانی که پولک داشته باشند، حلال است و اگر یک ماهی پولک نداشته باشد، مصرف بخشهای مختلف آن حرام است. بر این اساس چون کوسه پولک ندارد، مصرف باله و فیله آن حرام است.»
دیدگاه تان را بنویسید