ارسال به دیگران پرینت

دلالی ،کاسبان تحریم و توسعه

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «تصویری از وضعیت اقتصادی کشور، چالش‌ها و راهکارها»، اوضاع اقتصادی کشور را بررسی کرده و در بخشی از این گزارش به تأثیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران پرداخته است.

 دلالی ،کاسبان تحریم و توسعه

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «تصویری از وضعیت اقتصادی کشور، چالش‌ها و راهکارها»، اوضاع اقتصادی کشور را بررسی کرده و در بخشی از این گزارش به تأثیر تحریم‌ها بر اقتصاد ایران پرداخته است. با توجه به راهبردهایی که مرکز پژوهش‌های مجلس در پژوهش خود ارائه کرده است، آیا ایران به درستی در مسیرهایی که کارشناسان می‌گویند، حرکت می‌کند؟ تحریم‌کنندگان در برنامه‌های خود موفق بوده‌اند؟ محمد بحرینیان در گفت‌وگو با «شرق» عنوان می‌کند تحریم‌کنندگان همان‌طور که در کتاب نفیو آمده است، بخش تولید را به‌طور مستقیم هدف قرار داده‌اند. او می‌گوید که برای پیشبرد اهداف اقتصادی در مذاکرات، نیروی حرفه‌ای نداریم. به عبارت بهتر، مذاکره‌کننده اقتصادی‌ای نداریم که بتواند منافع کشور را در بزنگاه‌ها تأمین کند. از سوی دیگر، مدیران ما به دلیل آنکه اهلیت حرفه‌ای ندارند، صرفا در پس پژواک حاصل از تحریم‌ها پنهان می‌شوند. تحریم‌ها فقط 30 درصد بر اقتصاد ایران تأثیر دارد و مشکل می‌آفریند؛ 70 درصد بقیه ناشی از تصمیمات نادرستی است که در کشور گرفته می‌شود. مشروح گفت‌وگو با محمد بحرینیان، پژوهشگر توسعه، در ادامه می‌آید.

  چرا آمریکا حلقه تحریم‌ها را تنگ‌تر کرده است و هدفش از این تحریم‌ها چیست؟

درباره شرایط اقتصادی ایران باید بگویم که اصلا اعتقادی ندارم شرایط به خاطر تحریم‌ها نامناسب است؛ زیرا در گفته‌های نفیو هم این قضیه کاملا مشخص است و عملکردهایی که داشته‌اند نیز نشان می‌دهد که خطا در تصمیمات مسئولان کشور کم نبوده است. نمی‌خواهم ساده‌لوحانه با تحریم‌ها برخورد بکنم و بگویم تحریم اثری ندارد؛ این خیلی ساده‌لوحی است که بگوییم تحریم بر اقتصاد ایران اثری ندارد، اما بزرگ‌کردن و پژواک درست‌کردن از واژه تحریم، دلایل دیگری دارد. من اثر تحریم را به لحاظ کارشناسی، عملی و تجارب 50‌ساله‌ام در کار تولید و اقتصادی که با آن آشنا هستم، بیشتر از 30 درصد نمی‌بینم. به لحاظ بررسی کارشناسی و نظر شخصی‌، این مسئله را مطرح می‌کنم. ممکن است کسانی بگویند که تحریم‌ها صد درصد بر اقتصاد ایران اثر داشته است. ناتوانی و ناکارآمدی اقتصادی کشور ناشی از عملکرد تصمیم‌گیران اقتصادی است؛ آنها هستند که این شرایط را به ‎وجود آورده‌اند. تحریم‌کنندگان به دلیل اشتباهات بسیار اساسی‌ای که در حداقل 20 سال گذشته در کشور گرفته شده است، کاملا در کارشان موفق بوده‌اند. آنها در زمینه اقتصاد، در کارشان موفق بوده‌اند، اما اینکه بگوییم مشکلات اقتصادی بر اثر تحریم بوده، درست نیست.

 یعنی معتقدید نفیو روند تصمیم‌گیری‌های غلط اقتصادی ایران را بررسی کرده است و بر اساس سیاست‌های غلطی که ما در کشور داشتیم، مسیر تحریم‌ها را تعیین کرده است؟

البته برنامه‌ریزی برای تحریم‌ها از سوی یک نفر انجام نمی‌شود؛ گروهی هستند که روی این مسئله کار می‌کنند. نفیو این روندها را مکتوب و روی چند عامل به‌طور ویژه تکیه کرده است. بررسی شرایط کشور نشان می‌دهد که به‌ویژه در دو دولت اخیر، تصمیم‌گیران در حوزه اقتصاد کاملا در زمین طراحی‌شده تحریم‌کنندگان بازی کرده‌اند. این تصمیمات سبب شده که توانمندی‌های سیاسی و  امنیتی یا قدرت سیاسی و امنیتی کشور تحت تأثیر اشتباهات اقتصادی قرار بگیرد و این بخش‌ها را هم به ضعف بکشانند. به‌صراحت به این قضیه اعتقاد داشته و فاکتورهای بسیار متعددی هم برای این مسئله دارم. معتقدم تصمیم‌گیران اقتصادی کشور در دو دوره گذشته باید در یک دوره دانشگاهی شرکت کنند و کتاب هنر تحریم‌های نفیو را که مرکز پژوهش‌های مجلس نیز آن را ترجمه کرده است، به‌عنوان درس یاد بگیرند. دولت آمریکا برنامه‌هایی را که تحریم‌کنندگان ریخته بودند، دقیقا اجرائی کرده است.

 تحریم‌کنندگان بیشتر کدام قسمت از اقتصاد ایران را هدف قرار دادند؟

هدفشان کاملا واضح بود؛ گفتند هدف اصلی تحریم‌ها، مشاغل حوزه تولید و خود حوزه تولید کشور بوده است. در سه جا به‌صراحت اعلام کرده‌اند که ما و دوستان اروپاییمان، کاملا تجربه داشتیم که ایرانی‌ها و مسئولان دولتی ایران قادر نیستند هماهنگی در دستوراتشان به‌ وجود آورند. این برای کشور ما درد است. طراحان تحریم به‌صراحت گفته‌اند که ما می‌خواستیم ارزهای آنها را برای کالاهای لوکس بیرون بکشیم. بعد که بررسی می‌کنیم، می‌بینیم مسئولان می‌گویند هر سال 32 تا 33 میلیارد دلار برای واردات ارز تخصیص داده‌ایم. برای چه این ارز را تخصیص داده‌اید، در‌حالی‌که در شرایط تحریم هستیم؟ چه کسی باید در این رابطه تصمیم بگیرد؛ آیا باید برای واردات مازراتی بگذارید ارز خارج شود؟ آیا برای واردات چوب‌بستنی باید ارز تخصیص بدهید؟ چه کسی این مسئله را گفته است؟ این نشان می‌دهد که تصمیمات گرفته‌شده ناشی از ناتوانی و ناکارآمدی حاکم بر متولیان امر بوده است؛ البته اگر‌ نخواهیم احتمالات دیگر را در نظر بگیریم. در‌حال‌حاضر خوشبختانه قوه قضائیه دارد فعالیت می‌کند و در این دادگاه خیلی چیزها در حال روشن‌شدن است. ما این دسته از مسائل را در نظر نمی‌گیریم. بررسی تصمیمات گرفته‌شده در کشور نشان می‌دهد در بسیاری از موارد، بی‌مایگی، بد‌سوادی و ناآگاهی منجر به در‌پیش‌گرفتن برخی از رویه‌ها شده است. بی‌مایگی، بد‌سوادی و ناآگاهی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی ما بیداد می‌کند. این مسائل کاملا مشخص است. آیا تصمیم‌گیران نمی‌توانستند متوجه شوند که استخراج نفت دنیا زیاد شده است؟ اگر نمی‌توانستند آینده‎نگری کنند که جای تعجب دارد. اصلا رویه‌های فعلی را قبول ندارم. اگر تصمیم‌گیران نمی‌توانستند آینده‌نگری کنند، حق نداشتند بر مسندی که برای تصمیم‌گیری اقتصادی وزارتخانه‌ها نشسته‌اند، بنشینند و باید نسبت به ترک این مسندها اقدام کنند.

 در بررسی‌هایی که انجام داده‌اید، چند درصد ارز کشور به کالاهای لوکس اختصاص یافته است؟

اقدام بسیار ارزنده بانک مرکزی در انتشار لیست ارزی که دومین اقدام تاریخی بود که در کشور انجام شد، به نظر من نشان‌دهنده اشتباهات کامل و مسلم در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی ایران بوده است. سابقه این تصمیمات غلط، -اگر نخواهم به سفرنامه شاردن استناد کنم که حدود 350 سال پیش از ایران بازدید کرده بود و محتویات آن حیرت‌انگیز است- دست‌کم از 120 تا 130 سال قبل شروع شده است. من معتقدم که این تصمیم‌گیران اقتصادی کشور حتی یک صفحه از سفرنامه شاردن را نخوانده‌اند که بفهمند چه اشتباهاتی در تصمیم‌گیری‌های آنها به ‌طور دائم و مزمن در کشور انجام شده است. حتی در سال‌های اخیر هم به سفرنامه «لرد کرزن» اکتفا نمی‌کنم. مجبورم به همین اواخر یعنی از دو سال پیش که کتاب نفیو آمده است، استناد کنم و بگویم تصمیمات نادرست زیادی گرفته شده است. به نظر من ما در بخش سیاسی برجام خیلی خوب عمل کردیم. این بخش خدشه‌هایی دارد؛ اما خدشه آن خیلی کمتر از بخش اقتصادی است. دلیل این موفقیت، سوای اینکه نظام پشت این مسئله بود، اهلیت حرفه‌ای وزیر امور خارجه کشور این شرایط مثبت را برای کشور رقم زد.

 منظور از نداشتن اهلیت حرفه‌ای چیست که برای کشور مشکل‌ساز شده است؟

اگر نگاهی به قراردادهای فوتبال بیندازید، به‌خوبی متوجه نداشتن اهلیت حرفه‌ای می‌شوید. این قراردادها فریاد می‌زند که افرادی که در بستن آن مشارکت داشته‌‎اند، برای این کار اهلیت نداشتند. دانش مذاکره نداشتند و دانش زبان خارجی را هم نداشتند. اگر در بخش سیاسی برجام موفق شدیم، سوای یکپارچه‌شدن کشور، مقامات اعم از سیاسی و امنیتی هم پشت سر قضیه ایستادند تا شرایط مذاکره سیاسی به نحوی که دیدیم، به وجود آید. آن قرارداد از نظر من به لحاظ اهلیت حرفه‌ای، سیاسی و امنیتی که مذاکره‌کنندگان سیاسی کشور داشتند، در حوزه خود بسیار موفق بود؛ اما فاجعه در زمینه اقتصاد رخ داده است که 120 سال است زبان مذاکره را بلد نیستیم.

 مشکلات مذاکرات اقتصادی برجام چه بود؟

در بخش اقتصادی، اصلا برجام را قبول ندارم. قراردادهای نفتی که بسته شد، یکی از مشکلاتش این است که اصلا نمی‌دانستند شرایط اقتصادی را چگونه باید در قراردادها لحاظ کنند؛ زیرا برای مذاکره‌کنندگان فقط اهلیت سیاسی و اهلیت امنیتی در نظر گرفته شده بود و توجهی به مسائل اقتصادی نداشتند. ضعف در مذاکرات اقتصادی بعدا سبب شد که ما در کجاها بیچاره شویم؟ توتال ایران را ترک کرد. سینوپک به‌راحتی از ایران رفت. قراردادهای خودرو بسته شد و ارزهای زیادی از کشور خارج شد. بلد نبودند مذاکره کنند. نمونه‌های مجسم این نابلدی را در قراردادهای سرمربی خارجی برای تیم‌های فوتبال هم می‌توان دید که رفتارهای آنها چه مسائلی برای این کشور به‌ وجود آورد. اصلا افرادی که این توافق را کردند، اشراف به شیوه نوشتن قرارداد داشتند؟ عجیب است که این موارد (خطاهای رخ‌داده در اقتصاد ایران) در کتاب یک اجنبی که خودش جزء برنامه‌ریزان تحریم بوده است، به‌صراحت گفته شده است. صراحتا می‌گویم که 99 درصد مسئولان دولتی کشور، اصلا به نکاتی که در کتاب نفیو نوشته شده است، توجه نکرده‌اند؛ در غیر‌این‌صورت به شیوه دیگری تصمیم‌گیری می‌کردند.

نمی‌خواهم ساده‌لوحی بکنم و بگویم تحریم تأثیری در اقتصاد ایران نداشته است. این گزاره نادرست است؛ اما پژواک درست‌کردن از تحریم، به نظر من مخفی‌شدن پشت چند مسئله است. اول بد‌سوادی و بی‌مایگی دانش؛ دوم، ندانم‌کاری و احتمال سوم هم شاید همین مطلب دادگاه‌های اقتصادی باشد. روی آن نمی‌توانم قضاوت دقیقی بکنم.

  اگر قرار باشد مذاکره اقتصادی انجام شود، بهتر است روی کدام شاخه‌های صنعتی برای جذب سرمایه‌گذاری فعالیت کنیم؟

اصلا فرض بگیریم اکنون همه مسائل ما با آمریکا و غرب حل شده است. نه فقط با غرب؛ بلکه با ژاپن، چین و حتی هند و ترکیه هم همه مسائل ما حل شده و می‌خواهیم مذاکره کنیم. باز هم فرض خاص کنیم که صرفا بخواهیم با آمریکا صحبت کنیم. تاریخ بیش از 120‌ساله کشور نشان می‌دهد که به جز دوره‌هایی خاص و افرادی خاص، هیچ شخص دیگری توانایی مذاکره اقتصادی نداشته است. وقتی چنین نیروهایی را نداریم، اشتباهات پشت اشتباهات رخ می‌دهد و ملت و کشور با مشکلات اساسی مواجه می‌شوند. ما نه‌تنها این نیروها را نداریم؛ بلکه نمی‌خواهیم بپذیریم که بلد نیستیم مذاکره کنیم. نمی‌خواهیم به کلام بیاوریم که نمی‌دانیم. مولا علی (ع) یک سخن گوهر‌بار را 1400 سال پیش برای ما روشن کرده است. در نهج‌البلاغه می‌گوید «انسانی که جمله نمی‌دانم را به کار نمی‌برد، به هلاکت دچار می‌شود». ما نمی‌دانیم چگونه مذاکره کنیم. مدام فریاد می‌زنند اشتغال، می‌گویند اشتغال ایجاد کردیم. برخی اشتغال‌های ایجاد‌شده مثل پیک‌موتوری هنر است؟ کارشناسان با‌شرافت این کشور توضیح داده‌اند که همین وارداتی که در گمرک دپو می‌شود و به کشور صورت می‌گیرد، چه تبعاتی برای کشور دارد. کارشناسان دیگری گفته‌اند که افرادی هستند که در جریان همین واردات دست دولت را در بزنگاه‌ها در پوست گردو می‌گذارند. پس این مشکلات چگونه باید حل شود. چه کسی باید در این زمینه تصمیم بگیرد. می‌خواهیم پوپولیستی و عوام‌گرایانه کار کنیم؟ ممکن است این سؤال پیش بیاید که ما ناامید هستیم. نه این‌گونه نیست. قاطعانه می‌گویم که کشور از لحاظ اقتصادی مسئله لاینحل ندارد. به‌صراحت می‌گویم همین حالا در مقابل تحریم‌های آمریکا آن 30 درصد اثری که به اقتصاد ایران تحمیل می‌شود، قابل تحمل است و 70 درصد مابقی مشکلات با اصلاح قابلیت تصمیم‌سازان حل خواهد شد؛ ولی نه قوه مجریه و نه مقننه، اهلیت حرفه‌ای برای حل این مسئله ندارند.

 با فرض اینکه افرادی را که اهلیت حرفه‌ای دارند، برای مذاکره بیاوریم. کدام شاخه‌های تولیدی هستند که می‌توانیم برای آنها در مذاکرات امتیاز کسب کنیم؟

مسئله این است که یک نفر نمی‌تواند جواب این سؤال را بدهد. نظام تصمیم‌گیری اقتصادی کشور باید مستقل از قوه مجریه و قضائیه باشد. این دو قوه باید مجری سیاست‌های یک نهاد فراقوه‌ای باشند. در نهاد فراقوه‌ای هم افراد انتصابی نمی‌توانند هیچ کاری بکنند. افراد انتخابی توسط نخبگان کشور در زمینه اقتصاد و دانشکده‌های فنی در زمینه حقوق و جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و مدیران اجرائی سالم کشور باید در کنار هم قرار گیرند. باید تحصیل‌کردگان دولتی کنار هم بنشینند و خرده‌دانش‌هایشان را کنار هم بگذارند و نقشه راه ترسیم کنند. هر کس ادعا کند که من رستم دستان هستم و همه چیزها را می‌دانم، دروغ گفته است و اصلا قابلیت انجام این کار را ندارد. خرده‌دانش‌های نخبگان باید کنار هم قرار گیرد، استخراج شود و ببیند که در کدام قسمت‌های تولیدی باید ورود کرد و برای آن مذاکره انجام داد.

 نکته تکمیلی دارید؟

خوشبختانه دیدم در روزنامه «شرق» کاری را شروع کرده‌اند. روی ارزهای دریافتی مطالبی نوشته‌اند. انتشار این آمار، اقدام قابل تحسین بانک مرکزی است اما تعجب من از بانک مرکزی این است که حین اینکه اقدامش ستایش‌آمیز است، چرا به گزارش کارشناسان خود که دارای اهلیت حرفه‌ای در زمینه نظام بانکی هستند، توجهی نکرده و به آن مراجعه نکرده است. اگر به خلاصه تحولات اقتصادی بانک مرکزی که در سال 1391 منتشر شده است، مراجعه کنیم و زعمای تصمیم‌گیر اقتصادی به این گزارش مراجعه می‌کردند باز هم برای شرایط فعلی راه حل داشتند. بچه‌های نخبه این کشور دو سال قبل از نفیو گفته‌اند که هدف اصلی تحریم‌ها، حوزه تولید این کشور است. نفیو هم این را صراحتا گفته است. بعد با داشتن این اطلاعات از تصمیم‌گیری‌های مدیران دو دولت گذشته تعجب نمی‌کنید؟ یعنی فکر می‌کنید ما در این کشور ارز کم داشته‌ایم؟ ما در کشور ارز کم نداشته‌ایم. بر اساس گزارشات خود که مستند به آمارهای موجود است، می‌گویم ارز کم نداشته‌ایم. اگر آمار مستند غلط است، به ما ارتباطی ندارد. بر اساس آمارهای رسمی کشور بررسی کردیم و اطلاعات نشان می‌دهد که از سال 85 به بعد به هیچ وجه کمبود منابع ارزی نداشتیم. حتی در سال 96 بیش از 478 میلیارد دلار به طور مستقیم منابع حاصل از صادرات (ناشی از اتلاف منابع طبیعی کشور) را در اختیار داشتیم بنابراین پول کم نداشتیم. اشکال در ناتوانی تصمیم‌گیری اقتصادی است. رهبر هم مرتبا در این زمینه، خودشان هشدارهایی داده‌اند. این قضیه به این شکل قابل حل نیست. ما کاملا می‌توانیم در مقابل تحریم‌ها بایستیم. لزومی هم ندارد که به روی دنیا چنگ بزنیم. می‌توانیم روی مواضع خود بایستیم و مواضع حق‌طلبانه داشته باشیم اما با روش‌های دیگری باید عمل کنیم. من فکر نمی‌کنم با برخی از مدیران فعلی راه به جایی ببریم. برخی از این دوستان بیش از 30 تا 35 سال است که در نظام تصمیم‌گیری هستند. اگر می‌شد تصمیمات آنها باید قبلا اثر می‌کرد.

 

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس با عنوان «تصویری از وضعیت اقتصادی کشور، چالش‌ها و راهکارها»، ضمن بررسی روند تشدید تحریم‌ها از سال 97  تاکنون، نیم‌نگاهی هم به نحوه اعمال و اثرگذاری تحریم‌های بین‌المللی بر ایران داشته است. بر اساس نظر کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس، تحریم‌های آمریکا علیه اقتصاد ایران در میان‌مدت و چه بسا بلندمدت پایدار خواهد ماند. این کشور تحمیل زیرساخت‌های حقوقی مرتبط با تحریم‌ها و ماهیت غیرزمان‌دار آنها را پیگیری خواهد کرد. همچنین اعمال تحریم‌های به طور مشخص مالی، برای ایالات متحده کاری ساده خواهد بود به همین دلیل در دستور کار این کشور باقی خواهد ماند. تحولات بازارهای انرژی نیز خلاف منافع ایران پیش می‌رود. در این گزارش آمده است که آمریکا بخش‌های کلیدی، ارزآور و البته آسیب‌پذیر اقتصاد ایران را تحت تحریم قرار داده است و تا زمانی که اصلاحات اساسی در اقتصاد ایران انجام نشود، گذر زمان به نفع ایران نخواهد بود. به اعتقاد کارشناسان مرکز پژوهش‌ها در حال حاضر تحریم یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های اقتصاد ایران است که معمولا در روند سیاست‌گذاری و قانون‌نویسی به این پارامتر بی‌توجهی می‌شود. این در حالی است که در برقراری روابط بین‌المللی، تعیین شرکای تجاری، انتخاب صنایع اولویت‌دار کشور و تعیین روش حمایت‌ از آنها، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، نحوه حمایت از کسب‌وکارهای جدید، تسهیل فعالیت برون‌مرزی بخش‌های ارزآور اقتصاد ایران و... باید به شرایط تحریمی کشور توجه ویژه شود. در این گزارش همچنین به این نکته اشاره شده است که برای مقابله با تحریم نیازمند برنامه فعالانه بلندمدت هستیم و گام اول در این برنامه باید کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور و گام دوم خروج از محدوده تحریم‌پذیری باشد. باید تاکتیک‌های دورزدن تحریم به‌تدریج و در بعضی بخش‌ها، جای خود را به استراتژی تقابل علنی با تحریم بدهند. لازمه این تغییر زیربنایی، خروج از محدوده تحریم‌پذیری است.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه