ارسال به دیگران پرینت

نیکوکاری فریب‌کارانه در شرایط بحران

هرچه بیشتر از بحران جهانی همه‌گیری کرونا می‌گذرد، چهره زشت بی‌عدالتی اجتماعی نمایان‌تر می‌شود.

نیکوکاری فریب‌کارانه در شرایط بحران

شرق- هرچه بیشتر از بحران جهانی همه‌گیری کرونا می‌گذرد، چهره زشت بی‌عدالتی اجتماعی نمایان‌تر می‌شود. ابتدا این‌طور تبلیغ می‌شد که ویروس کرونا، ثروتمند و فقیر، دارا و ندار، صاحب‌منصب و بی‌منصب نمی‌شناسد و همه آحاد جامعه را بدون تبعیض و افتراق، گرفتار می‌کند. ظواهر امر نیز با دمیده‌شدن در بوق و کرنای ابتلای چند نفر از زعمای قوم در مناطق تازه‌آلوده، به این افسانه دامن زد که ویروس مرز طبقاتی بین فرودستان و فرادستان را خواهد شکست و همه را به یک اندازه تهدید خواهد کرد. ولی در واقع چنین نشد و از پیش هم معلوم بود که چنین نخواهد شد. ساختار نظام بهداشتی- درمانی در تمامی دنیا، منطبق با نظام سرمایه‌داری بوده و بر اساس نابرابری دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی بنا گذاشته شده است. اگر ویروس کرونا در ابتدا چند صاحب‌منصب فرادست را مبتلا کرد و با تبلیغات فراوان درشت‌نمایی شد، به علت بی‌احتیاطی ابتدایی ناشی از ناباوری به درجه سرایت و خطر ابتلای به این ویروس بود. کما‌اینکه پس از مدتی معلوم شد ویروس بیشترین کشتار را در میان افراد فرودست در مناطق پرجمعیت فقیر از نظر مالی و فرهنگی می‌گیرد. یک نمونه پژوهش در این مورد که آثار این بی‌عدالتی را نشان می‌دهد، مرگ‌ومیر بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در محلات فقیرنشین و پرجمعیت سیاه‌نشین در نیویورک بود که امکانات بهداشتی حداقلی داشتند. قربانیان بسیار دیگر این همه‌گیری را در میان کارکنان و خدمات‌رسان‌های کم‌مواجبی در بخش بهداشت و خدمات اساسی شهری می‌توان دید که امکانات حفاظتی و بهداشتی کافی نداشتند یا در خانه سالمندان پر‌جمعیتی زندگی می‌کردند که از امکانات اولیه رعایت اصول بهداشتی محروم بودند. 

از قرن‌ها پیش، جوامعِ بر بنیاد نابرابری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، تلاش کردند صاحبان ثروت و مکنت را وادارند تا به خاطر عشق به بشریت، اخلاق انسان‌دوستانه و نیکوکارانه (فیلانتروپی)، بخشی از دارایی‌های هنگفت خود را در راه منافع جمع به خدمات اجتماعی اختصاص دهند؛ ولی همیشه این سؤال مطرح بوده که آیا این نوع اختصاص سرمایه و پول برای اهداف خیرخواهانه عمومی و به‌اصطلاح بشردوستانه از طرف سرمایه‌داران بزرگ، راهی برای فریب‌دادن افکار عمومی و در واقع برای تثبیت نظام غیر‌عادلانه و نابرابر ظالمانه سرمایه‌داری نبوده است؟ سوزان روزنتال در مقاله سال ۲۰۱۵ خود در مجله سوسیالیست‌ریویو، کوشش نیکوکارانه (فیلانتروپی) را هنر فریب سرمایه‌داری می‌داند. برای مثال، کمپانی مایکروسافت بیل گیتس، ثروتمندترین مرد دنیا با ۵۵ میلیارد دلار دارایی در سال ۱۹۹۸، به علت اعمال غیرقانونی و انحصارگرایی بی‌رحمانه، مورد نکوهش قرار گرفت؛ اما چهار سال بعد، وقتی او بنیاد نیکوکارانه‌‌ای را راه‌اندازی کرد، به‌عنوان خیرخواهی نیکوکار (فیلانتروپیست) ستایش شد. او هم‌اکنون نیز به‌عنوان چهره قهرمان مبارزه با ویروس کرونا، در جایگاه میهمان برجسته دستگاه‌های تبلیغاتی تلویزیونی‌ای مانند سی‌ان‌ان، خودنمایی می‌کند. بدیهی است که در این شرایط خطیر، افکار عمومی در مقابل نقش این افراد در جامعه گیج‌تر شود؛ آیا این ثروتمندان افرادی حریص و گرگ‌صفت هستند یا فرشتگانی کمک‌رسان و خیرخواه بشریت؟ عده‌‌ای از متفکران چپ بر این باور هستند که سرمایه‌داری با تولید این گیجی و سرگردانی، به فریب و کنترل اکثریت فرودست دامن می‌زند؛ چون نمی‌تواند همیشه چهره خشن و بی‌رحمی در مقابل فرودستان از خود نشان دهد، بلکه لازم است قدرت خود را نشان دهد و به همه بفهماند که هر وقت لازم بداند، می‌تواند از در ملاطفت برون آید و با شل‌کردن کیسه ثروت خود، کمی هم برکات اجتماعی را بر همگان ارزانی بدارد. شاید به همین دلیل است که از قرن هجدهم به بعد، سرمایه‌داران به سوی کارهای نیکوکارانه رو می‌آورند تا طبقات فرودست را مجاب کنند که آنها نیت خیر دارند و صلاح بشریت را در تداوم انباشت ثروت می‌دانند. اندرو کارنگی، غول فولاد آمریکا، در کتاب انجیل ثروت (۱۸۸۹) می‌گوید ثروتمندان می‌توانند اعتراضات مردمی و اجتماعی را با اعانه و خیریه‌دادن متوقف کنند. او با بالا‌بردن دستمزدها و سطح زندگی کارگران مخالف بود؛ زیرا معتقد بود سود را کاهش می‌دهد. کارنگی ترجیح می‌داد شرایط و امکاناتی تولید کند تا اشخاص مهارت بیشتری به دست بیاورند؛ البته فقط به این خاطر که این مهارت‌ها سود بیشتری برای او به همراه بیاورد. او به ثروتمندان توصیه می‌کرد به‌جای پول‌دادن به دولت، بنیاد‌های خیریه و نیکوکاری به وجود آورند که بتواند جامعه را به سوی سودآوری بیشتر و حمایت بازار هدایت کند. جی.‌دی راکفلر، غول نفتی، می‌گوید از وضع اقتصادی مردم، شر برنمی‌خیزد، بلکه وضع سلامتی و موضع اخلاق عمومی شر تولید می‌کند؛ به همین منظور، مؤسسه پژوهش‌های پزشکی راکفلر در سال ۱۹۰۱ و بنیاد راکفلر در سال ۱۹۱۳ بر پا می‌شود. اثربخشی این دکترین سرمایه‌داری را می‌توان در اوج خشم مردم نسبت به قتل‌عام اعتصاب کارگران معدن لدلو در کلرادو دید که راکفلر هم در آن دست داشت؛ اما در همان دوران، روزنامه‌ها راکفلر را به خاطر کارهای نیکوکارانه‌ و مؤسساتی که بر پا کرده بود، مورد تفقد قرار دادند و سزاوار جایزه نوبل دانستند. کتاب مردان پزشکی (پزشکی و سرمایه‌داری) که ریچارد براون در سال ۱۹۷۹ نوشته است، نشان می‌دهد سرمایه‌دارانی مانند لیلاند استنفورد، جان هاپکینز، اندرو کارنگی و  جی.‌دی راکفلر، از راه برپایی مؤسسات نیکوکارانه (فیلانتروپی)، اطمینان حاصل کردند که مؤسسات آموزشی، علمی و پزشکی حامی سرمایه‌داری باقی خواهند ماند. راکفلر از طریق این مؤسسات، کوشش کرد پزشکی علمی باشد که زیست‌شناسی بریده از جامعه را ریشه بیماری‌ها می‌داند. به این ترتیب، این مؤسسات کوشش می‌کنند مسائل اجتماعی وارد علم پزشکی نشود. مؤسسات راکفلر از آن به بعد نیز سیاست پزشکی در سایه زیست‌شناسی و منفک از شرایط اجتماعی را پیش بردند. به همین علت نیز مدت‌ها اصلاح نژاد در صدر سیاست بهداشتی این مؤسسات پرقدرت قرار گرفت. در همین راستا، بنیاد راکفلر، کارنگی و هاریمن در سال ۱۹۱۰ به چارلز داونپورت، پروفسور بیولوژی هاروارد، پول دادند تا درباره ارثی‌بودن فقر و نابرابری، مدارک به‌اصطلاح علمی جمع کند. در سال ۱۹۳۵ حدود ۲۰ هزار نفر در آمریکا به علل مختلف از‌جمله ضریب هوشی پایین، عقیم می‌شدند. بنیاد راکفلر، حتی در سیاست اصلاح نژاد ۱۹۳۳ نازی‌ها نیز شرکت داشته است. واکنش بنیاد راکفلر، پس از اعتراض‌های سال‌های ۶۰ تا ۷۰ نیز تأکید بر حفظ موضع مسئولیت فردی برای حفظ سلامت است. هنوز علم زیست‌شناسی و پزشکی چنین سرنوشتی دارند که مؤسسات نیکوکاری سرمایه‌داری برای آن رقم زده‌اند. امروزه بحران کرونا این شرایط را آشکارتر کرده است؛ به همین علت می‌بایست نگران علم بین‌رشته‌‌ای مغزپژوهی نوپای گرفتار سرمایه بود. شاید از طریق گسترش مغزپژوهی اجتماعی انتقادی بتوان حداقل زمینه‌های نظری رهایی انسان از چنگال ایدئولوژی سرمایه‌داری را فراهم کرد و تلاش کرد پزشکی و زیست‌شناسی با علوم اجتماعی و انسانی دیگر پیوند بخورد. 

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه