سقوط بیسابقه قیمت نفت در هفته گذشته، خبرساز شد. اوپک درحالیکه این روزها باید جشن 60سالگی خود را برگزار میکرد، یکباره دچار سکته شده است. رقابت عربستان و متحدان نفتی آن با روسیه و متحدانش در زمین اوپک، شرایط را برای این سازمان سخت کرده است. اوپک که در سالهای اخیر با همراهی تولیدکنندگانی مانند روسیه پس از سالها انفعال، در مسیر اوج قرار گرفته بود، زودتر از آنچه پیشبینی میشد، از سوی همین کشورها رودست خورد و اعتبارش را یکباره از دست داد؛ بهگونهایکه حتی اعضای مؤثر آن از ترس مرگ، در حال خودکشی هستند. اعضای اوپک بهویژه عربستان سعودی که بزرگترین تولیدکننده اوپک به حساب میآید و در سالهای اخیر در پرتو نزدیکی به روسیه، برای جذب آن به اوپک تلاش زیادی انجام داد، این روزها حال خوشی ندارند. عربستانه در پرتو سیاستهای بلندپروازانه شاهزاده سعودی، حساب ویژهای روی درآمدهای نفتی باز کرده، یکباره رشتههای خود را پنبهشده میبیند. کسری بودجه بالایی اقتصاد این کشور را در سال جاری میلادی تهدید میکند؛ بههمیندلیل فقط دو روز بعد از اجلاس شکستخورده 178 اوپک، با افزایش تولید نفت و نادیدهانگاشتن زودهنگام همه تعهدات نفتی خود، زمینه سقوط بیسابقه قیمت نفت را به زیر 30 دلار موجب شد. این حرکت همان خودکشیکردن از ترس مرگ است. عربستان و متحد سنتی او یعنی امارات البته سیاست و تدبیر مدیریت بحران جدایی از روسیه را هم نداشتند.
این دو کشور به جای اتخاذ سیاستهای فعال در همراهکردن روسیه یا تکیه دوباره بر اعضای اوپک و ایجاد وحدت نظر در این سازمان، سادهترین و درعینحال بدترین راه یعنی رقابت منفی با روسیه را در قالب افزایش تولید در پیش گرفتند که نتیجه فوری آن سقوط قیمت نفت بود. البته عربستان و متحدان نفتی آن تاکتیک رقابت با روسیه را هم با تکیه بر بلوف آغاز کردند. آرامکوی عربستان و امارات افزایش عرضه نفت خود را با تکیه بر آزادکردن ذخایر نفتی در هفته گذشته کلید زدند و نه افزایش تولید. شواهد متقنی وجود دارد که این دو کشور فاقد توانمندی لازم برای افزایش تولید بیش از سطح کنونی هستند.
دیگر کشورهای اوپک هم شرایطی بهتر از عربستان ندارند. شاید ایران و تا حدودی ونزوئلا به دلیل تحریمهای آمریکا و پایینبودن سطح تولید نفت آنها، دغدغه و نگرانی زیادی به خاطر تأثیر منفی بزرگ بر اوضاع اقتصادی خود ندارند؛ اما آنها هم قطعا دغدغه اعتبار فرزند پا به سن گذاشته خود؛ یعنی اوپک را دارند. شاهد این دغدغه هم هماهنگی دیپلماتیک ایران در نشستهای اوپک با سیاستها و برنامههای این سازمان و حمایت از اوپکپلاس بود؛ هرچند در بسیاری مواقع ایران در مقابل برخی تحریفات اعضا برای گرهزدن بیشتر سرنوشت اوپک به کشورهای نفتی غیراوپک مثل روسیه ایستاد و مانع از بلندپروازیها و بازیهای بیقاعده امثال عربستان با اعتبار اوپک شد که نمونه آن در اجلاس 177 اوپک بود. این تلاشها در حالی است که سبد نفتی ایران با تحریمهای آمریکا خالی است و هیئت ایرانی با بهرهگیری از ظرفیت اعتباری خود جای خالی بشکههای نفتی را در نشستهای اوپک پر کرده است؛اما سؤال این است که اوپک تاوان چه چیزی را اینگونه میدهد؟ در ظاهر همه تقصیرات بر دوش کرونا است؛ ویروسی که علاوه بر انسانها، قاتل بزرگ قیمت نفت هم محسوب میشود؛ اما شاید اوپک و اعضای آن بهنوعی قدردان این ویروس هم باید باشند که باعث شد مشکلات، نواقص و معایب پدیدهای به نام اوپکپلاس یا حضور میهمانی به نام روسیه که با سرعت به دنبال دردستگرفتن فرمان ماشین اوپک بوده، زودتر عیان شود. البته دیر یا زود این مشکلات عیان میشد؛ اما هرچه این مسئله به تأخیر میافتاد، اوپک باید بیشتر برای اعتبار خود هزینه میداد. اولین نشانههای گسستن پیوند میان اوپک و روسیه در ماه آوریل آینده که موعد پایانیافتن توافق کاهش 1.7 میلیون بشکهای است، ظاهر میشد. گویا روسیه دیگر نمیخواست سیاست راهبردی کاهش تولید را با اوپک ادامه دهد.
از نگاه نگارنده، اصل همکاری روسیه با اوپک برای کنترل بازار نفت، قابل دفاع و حمایت است. اوپک برای نگهداشتن خود در بازار جهانی نفت و مقابله با سیاستهای نفتی برخی کشورها مانند آمریکا، نیازمند همراهکردن کشورهای عمده تولیدکننده نفت مانند روسیه است. اگر این ارتباط و همراهی، پایدار باشد، بسیار خوب است؛ اما نه اوپک سازوکار مشخصی برای این مهم دارد و نه روسها در عمل علاقهای به این همراهی به صورت طولانیمدت دارند. اصولا روسیه نمیتواند به عضویت اوپک درآید یا مناسبات دائمی و پایداری را با اوپک ایجاد کند؛ چون فاقد منافع ماهوی و درازمدت مشترک با اوپک و اعضای آن است. ساختار اقتصادی و توسعهای آن و جایگاه نفت و درآمدهای نفتی آن در اقتصاد این کشور هم با اعضای اوپک متفاوت است. البته روسها با هوشمندی و درایت در پنج سال اخیر به اوپک نزدیک شده و به کنترل بازار نفت و ایجاد تعادل در قیمت در این بازار پرداختند و بهرهبرداری لازم اقتصادی و سیاسی خود را نیز بردند. این سخن به معنای سوءاستفاده روسیه از اوپک نیست؛ چراکه هر کشوری متناسب با منافع ملی خود، رفتارها و مناسبات خود را تنظیم میکند. اوپک هم در طول این سالها به لحاظ تعادل قیمت نفت زیان نکرد؛ اما بحث این است که اوپک ناخواسته، همه تخممرغهای خود را در سبد روسیه گذاشت و این رفتار هوشمندانهای نبود.
روسها در دوره پوتین نگاه راهبردی و چندوجهی به نفت خود دارند. در سالهای اخیر، دولت روسیه درآمد خوبی را از قیمتهای متعادل نفت کسب کرد و سرمایهگذاریهای لازم را هم انجام داد؛ اما گویی الان وجه سیاسی نفت برای روسیه در عرصه بینالمللی بهویژه در تقابل با آمریکای ترامپ، بر وجه اقتصادی و درآمدی آن ارجح است و این مهم شاید با کاهش قیمت نفت محقق میشود؛ اما واقعیت این است که روسها هم دستکم در حوزه اقتصادی و در شرایط کنونی، نفعی از بازی خود با اوپک نخواهند برد.
عربستان و متحدان نفتی آن در اوپک و در مقابل روسیه، بازی باخت – باختی را در زمین اوپک راه انداختهاند که علاوه بر باخت طرفین، زمینه باخت اوپک را هم به همراه دارد. اوپک در شرایطی که پا در 60 سالگی میگذارد، نیازمند بهرهگیری از تجربه و قدمت خود و اتخاذ تصمیمات جاافتاده و متناسب است؛ هرچند با رفتاری که اعضای آن دارند، شاید این مهم محقق نشود؛ اما کرونا و سقوط بیسابقه قیمت نفت درس عبرتی برای این بازیگر نفتی است.
دیدگاه تان را بنویسید