ارسال به دیگران پرینت

حسرت بزرگ بازیگر «پایتخت» در زندگی

هدایت هاشمی، بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون درباره بزرگ‌ترین دریغ زندگی خود، یعنی کشته شدن سهراب توسط رستم گفت قصد دارم فیلمی بسازم که رستم و سهراب در پایان آن به هم برسند.

حسرت بزرگ بازیگر «پایتخت» در زندگی
 هدایت هاشمی، بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون درباره بزرگ‌ترین دریغ زندگی خود، یعنی کشته شدن سهراب توسط رستم گفت قصد دارم فیلمی بسازم که رستم و سهراب در پایان آن به هم برسند.

برنامه دورهمی شب گذشته(پنجشنبه ۲۲اسفند) میزبان هدایت هاشمی، بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون بود در این برنامه که  اجرای آن را مهران مدیری بر عهده داشت، هدایت هاشمی درباره مسائلی از قبیل مطالعه، بزرگ‌ترین حسرت زندگی خود، تیم مورد علاقه و خوشبختی صحبت کرد.

 درابتدا مهران مدیری اعلام کرد که امروز تولد هدایت هاشمی است و قصد داشته تا برای او کیکی تهیه کند اما به دلیل رعایت مسائل بهداشتی مرتبط با کرونا از انجام این امر خودداری کرده است.

هدایت هاشمی درباره نحوه وارد شدن به عرصه بازیگری گفت:«من مانند بسیاری از هم نسلان خودم در کانون‌های پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار خودم را شروع کردم. یک بچه کوچک بودم که با فضای کتاب و کتاب‌خوانی آشنا شدم و استادم، محمد گودآسیایی به من تئاتر آموزش می‌دادند. در کودکی چند تئاتر هم بازی کردم اما بعد به سمت فوتبال حرکت کردم و تا زمان سربازی در همان مسیر ماندم و سپس وارد دانشگاه شدم.»

هاشمی درباره تیم فوتبال مورد علاقه خود گفت :«من ابومسلمی تیر هستم.»

او نام‌های مختلف این تیم را برشمرد و گفت:« ابومسلم در جام تخت جمشید، قبل از انقلاب با همین نام بازی کرد. همیشه با نام گربه سیاه تیم‌های پرسپولیس و استقلال همیشه مطرح بود و بعد از انقلاب هم در تمام دوره‌های لیگ آزادگان با همین نام فعالیت می‌کرد بعدا به سیاه جامگان تغییر نام داد . متاسفانه این تیم با اینکه بسیار بازیکن ساز و قوی بود، اما چون از لحاظ مالی از جانب شهر مشهد حمایت نشد هنوز هم در لیگ‌های پایین بازی می‌کند و اوضاع مناسبی ندارد.»

اوس موسی سریال «پایتخت»از دلیل حضور نیافتنش در فصل پنجم و ششم این سریال گفت:« برای فصل پنجم چون مادرم به رحمت خداوند رفته بود دچار مشکل روحی شدم و امسال هم به دلیل برخی درگیری‌های شخصی و مشکلاتم از این فصل خداحافظی کردم.»

او درباره ازدواج مجدد خود گفت:« من دوبار ازدواج کردم و از ازدواج آخرم پنج سال می‌گذرد. ماجرا از این قرار بود برادرم، علی هاشمی، تصمیم گرفت تا یک کاری را بسازد در آن کار از یک شاگرد قدیمی من به نام مهشید ناصری دعوت شد تا در کار حضور پیدا کند.

در آن نمایش موجبات آشنایی مجدد ما فراهم شد و من اولین بار ی که من به ایشان پیشنهاد ازدواج دادم؛ ایشان گفت شما همیشه برای من یک استاد بودید و من تا به حال به این فکر نکردم که می‌توانم به شما به چشم یک همسر نگاه کنم. 

از آنجایی که همسر من روانشناس است از او خواهش کردم تا یک فرصت مجدد به جفتمان بدهد تا ببینیم می‌توانیم به یک دیدگاه مشترک برسیم یا خیر.»

این بازیگر درباره وضعیت رانندگی خود گفت:«من اصلا راننده خوبی نیستم، ۴۵سالم است و تازه در سن چهل سالگی گواهینامه گرفتم و کلا هم رانندگی خوبی ندارم. ماشین خریدم برادرانم سوارش می‌شدند و من کنارشان می‌نشستم و به همین دلیل برادرم هادی به من می‌گوید آقای خان! چون هیچ وقت پشت فرمان نمی‌نشینم. اما به جای آن نقشه خوان بسیار خوبی هستن و پیش از اینکه برنامه‌هایی مانند ویز یا گوگل مپ بیاید من خودم یک گوگل مپ بودم.»

مهران مدیری در امتداد حرف هدایت هاشمی گفت: «پس دقیقا مانند هم هستیم، من گاهی اوقات آدرس خانه خودم را هم گم می‌کنم.»

این بازیگر درباره اینکه تا کنون حسادت کرده است یا خیر گفت:«حسادت نکردم اما بسیار غبطه خوردم، غبطه در اصل باعث می‌شود که انسان سعی کند اگر موقعیت مناسبی پیدا کرد بسیار در آن درخشان عمل کند.»

هاشمی در پاسخ به سوال شکمو هستی؟ گفت: «خیر، قبلا بودم اما حالا نیستم چون اگر در ۴۵سالگی شکمو باشم استایلم به هم می‌ریزد.»

مدیری در پاسخ گفت: «اگر هستی ایرادی ندارد، بگو من خودم شکمو هستم اما استایلم اینگونه است.»

هاشمی هم در پاسخ گفت: «بله، اتفاقا بسیار خوش هیکل و خوش تیپ هستید. هنگام آمدن خانمم به من گفت از آقای مدیری بپرس ببین کت و شلوارهایش را از کجا می‌گیرد ما هم یک دست برای تو بگیریم.»

هاشمی در پاسخ به سوال سخت‌ترین کار دنیا چیست؟ گفت:«از نظر من سخت‌ترین کار دنیا، کاری است که انجام دهنده آن را دوست ندارد.»

این هنرمند درباره بزرگ‌ترین دریغ زندگی خود گفت:« اخیرا من به یه برنامه فردوسی خوانی گوش می‌کنم و متوجه شدم یکی از بزرگ‌ترین دریغ‌های زندگی من تا به امروز این است که همیشه دوست داشتم رستم و سهراب به آن درگیری نهایی نرسند و سهراب به دست رستم کشته نشود و دوست دارم یک فیلمی بسازم که رستم و سهراب به هم برسند و این تراژدی را تبدیل به ملو درام کنم. این اتفاق در تمام فیلم‌های پست مدرنی که در دنیا ساخته می‌شود می‌افتد.»

 

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه