ارسال به دیگران پرینت

هدیه نفتی روسیه به اوپک

جنگ قیمتی که عربستان در بازار نفت به راه انداخته است، پاسخی به امتناع روس‌ها به کاهش بیشتر تولیدات اوپک‌پلاس است. با این حال برخی مخالفت مسکو با کاهش تولید را «هدیه‌» روسیه به عربستان و اوپک می‌دانند؛ هدیه‌ای که در بلندمدت نتایج آن دیده خواهد شد.

هدیه نفتی روسیه به اوپک
 جنگ قیمتی که عربستان در بازار نفت به راه انداخته است، پاسخی به امتناع روس‌ها به کاهش بیشتر تولیدات اوپک‌پلاس است. با این حال برخی مخالفت مسکو با کاهش تولید را «هدیه‌» روسیه به عربستان و اوپک می‌دانند؛ هدیه‌ای که در بلندمدت نتایج آن دیده خواهد شد.

در نشست گذشته اوپک‌پلاس عربستان خواهان کاهش ۵/ ۱ میلیون بشکه دیگر از تولیدات این گروه شد، درحالی‌که روسیه تنها با تمدید توافق قبلی موافق بود و این اختلاف نظر نقطه‌ای برای شروع یک جنگ قیمتی دیگر در بازار نفت شد. جنگ قیمتی که در همین مدت‌کوتاه نتایج فاجعه باری به‌دنبال داشته است. قیمت نفت در عرض ۶ روز کاری بیش از ۲۸ درصد از ارزش خود را از دست داده و به سطوح سال ۲۰۱۶ رسیده است. چنین افت قیمتی برای فعالان بازار به خصوص تولیدکنندگان نفت که به قیمت‌ها وابسته هستند یک فاجعه بزرگ است. بسیاری از کارشناسان رها کردن بازار نفت به حال خود و دنبال کردن سیاست حفظ سهم بازار را یک سیاست شکست خورده از سوی عربستان می‌دانند که در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ بار دیگر تکرار شد. با این حال جان کمپ، تحلیلگر خبرگزاری رویترز نظری خلاف این دارد و بر این باور است که روسیه با امتناع از کاهش بیشتر تولید در واقع به اوپک و عربستان «لطف» کرده است. به گفته ستون‌نویس رویترز، مهم نیست افت قیمت‌ها در کوتاه‌مدت چقدر ناامیدکننده به‌نظر برسد، اما در بلندمدت این اتفاق به نفع اوپک و عربستان است. او سیاست عربستان در سال‌های ۲۰۱۴تا۲۰۱۶ را موفق می‌داند و معتقد است که راهبرد اوپک‌پلاس برای افزایش قیمت‌ها و متعادل کردن بازار نفت طی چند سال اخیر عمل نکرده است، چراکه سعودی‌ها درحالی این راهبرد را اکنون رها می‌کنند که هم قیمت‌ها در سطوح بسیار پایینی قرار دارد و هم سهم بازار خود را از دست داده‌اند.

راهبرد کنترل قیمت شکست خورده است

براساس یادداشت کمپ، اوپک به همراه عربستان سعودی در دهه گذشته بارها تولیدات خود را برای متعادل کردن بازار نفت کاهش داده، در سال‌های اخیر نیز این استراتژی را به همراه برخی کشورهای غیرعضو از جمله روسیه به کار برده است. اما در همین مدت قیمت نفت کاهش یافته است، درحالی‌که روسیه و عربستان سهم خود را نیز از بازار نفت به تولیدکنندگان خارج از این توافق به خصوص تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا واگذار کرده‌اند.

کمپ برای نشان دادن اینکه سهم بازار عربستان و روسیه از دست رفته، تولید این کشورها را با میزان تولید آمریکا مقایسه می‌کند. این کارشناس بازار نفت سال ۲۰۱۱ را به‌عنوان سال مبنا برای مقایسه تغییرات در میزان تولید در نظر گرفته است، چراکه در این سال بازار و تولیدکنندگان به اندازه کافی از رکود اقتصادی بزرگ فاصله گرفته و تولیدات آنها در سطح عادی جریان داشت. تولید نفت عربستان در فصل پایانی سال ۲۰۱۱ حدود ۷/ ۹ میلیون بشکه در روز بوده، درحالی‌که در این زمان به‌طور روزانه روسیه ۷/ ۱۰ میلیون بشکه و آمریکا حدود ۶ میلیون بشکه نفت تولید می‌کرده‌اند. ۸ سال بعد یعنی در سه ماه پایانی سال ۲۰۱۹ میزان تولید نفت عربستان تنها ۲ درصد یعنی کمتر از ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته، تولیدات روسیه نیز بیش از ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته است، درحالی‌که تولید نفت آمریکا ۸/ ۶ میلیون بشکه در روز معادل ۱۱۴ درصد رشد کرده است. با این رشد تولید در عرض ۸ سال آمریکا، عربستان و روسیه را پشت‌سر گذاشته و به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان بدل شده است. این کشور از ابتدای سال‌جاری میلادی در سطح ۱۳میلیون بشکه در روز نفت تولید کرده است، رقمی که هیچ‌گاه عربستان و روسیه به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکنندگان سنتی نفت به آن دست نیافته‌ا‌ند. کمپ تاکید می‌کند که اگر میزان تولید میعانات گازی را در این آمار لحاظ کنیم، شکاف در میزان تولیدات آمریکا با روسیه و عربستان بسیار بیشتر می‌شود. قیمت نفت نیز نه تنها نسبت به سال ۲۰۱۱ افت کرده بلکه در‌حال‌حاضر حتی کمتر از سطح آغاز توافق نفتی اوپک و کشورهای غیرعضو در اواخر سال ۲۰۱۶ است.

با این حال شاید ایرادی که بتوان به مقایسه‌ سطح تولیدات عربستان و روسیه با آمریکا که تحلیلگر رویترز انجام داده گرفت، این است که عربستان سال‌ها است به نقطه اوج تولیدات خود رسیده است. در واقع صنعت نفت این کشور برخلاف صنعت نفت شیل ظرفیت چندانی برای سرمایه‌گذاری و افزایش تولیدات ندارد. این موضوع تا حدودی درخصوص روسیه نیز صادق است. در واقع نمی‌توان گفت اگر تولیدات شیل در این مدت بیش از ۱۰۰ درصد رشد کرده، عربستان و روسیه نیز دارای توان افزایش شدید تولید بوده‌اند و سیاست کنترل قیمت مانع آن شده است.

سهم بازار یا قیمت؟

با این حال این کارشناس بازار نفت بر این باور است که کشورها یا اوپک توانایی چندانی برای کنترل بازار ندارند. عربستان به‌عنوان تولیدکننده نوسانی بازار نفت تنها در کوتاه‌مدت قدرت این را دارد که بین دو گزینه قیمت‌ بالا یا حفظ سهم بازار انتخاب کند. اما در بلندمدت و حتی میان‌مدت، این رشد تولیدات منابع جایگزین خارج از کنترل اوپک هستند که قیمت‎ها در بازار نفت را تعیین می‌کنند. او به اظهارات وزیر نفت اسبق عربستان، علی النعیمی در سال ۲۰۱۵ اشاره می‌کند و می‎نویسد: «النعیمی به درستی اعتراف کرد که هیچ‌کس نمی‌تواند قیمت‌ها را در بازار نفت تعیین کند؛ او نوسانات قیمت‌ها را کار خدا دانست.» با این حال تلاش اوپک و متحدانش برای کنترل بازار نفت و قیمت‌ها ادامه یافت، تلاشی که در نهایت به اعتقاد ستون‌نویس رویترز به شکست منتهی شد. به باور کمپ، کاهش تولید اوپک و اوپک‌پلاس بقای نفت شیل را تمدید کرده و خط پایان حیات این تولیدکنندگان را مدام به تعویق انداخته است. تولیدکنندگان شیل توانسته‌اند با کمک کاهش تولید اوپک‌پلاس، از روزهای رکود عبور کنند و به رشد تولیدات خود ادامه دهند.

کمپ با اشاره به اینکه عربستان سعودی در یک دهه گذشته در اکثر روزها از راهبرد کنترل قیمت حمایت کرده و نتیجه چنین راهبردی هم کاهش سهم بازار و عدم کنترل بر قیمت‌ها بوده، از راهبرد حفظ سهم بازار این کشور در دوره ۲۰۱۴ تا پایان ۲۰۱۶ این کشور و اجازه دادن عربستان برای نوسان طبیعی بازار و قیمت‌ها حمایت می‌کند. این درحالی است که بسیاری از کارشناسان افت قیمت نفت در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ را به‌عنوان نتیجه یک راهبرد اشتباه از سوی سعودی‌ها یعنی حفظ بازار می‎دانند که در نهایت وزیر نفت وقت عربستان یعنی النعیمی هزینه این راهبرد غلط را با از دست دادن شغلش پرداخت. در واقع به باور کارشناسان افت قیمت‌ها به‌دلیل رها کردن عربستان به حال خود بود و در نهایت نیز در برابر کاهش قیمت نفت نتوانست مقاومت کند و در پایان سال ۲۰۱۶ مجددا به سیاست کنترل قیمت بازگشت.

اما جان‌کمپ بر این باور است که افت قیمت‌ها در این دوران نتیجه اجتناب‌ناپذیر از افزایش شدید بهای نفت در سال‌های پیش از ۲۰۱۴ بوده که بازار را مجبور کرد در میانه‌های این سال با مازاد عرضه مواجه شود. او می‎گوید: «افت قیمت‌ها موجب شد که تنها دوره رکود در صنعت نفت شیل در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ رقم بخورد، درحالی‌که همزمان عربستان نیز راهبرد حفظ سهم بازار را به کار برده بود. اگر عربستان در آن سال‌ها در بازار نفت دخالت می‌کرد و با افت تولید اجازه نمی‌داد که قیمت‌ نفت کاهش یابد، احتمالا بازار در سال‌های ۲۰۱۵/ ۲۰۱۶ با مازاد عرضه شدیدتری مواجه می‌شد.»

کمپ برای نشان دادن اینکه چرا استراتژی عربستان سعودی در کنترل قیمت‌ها کار نکرده است، تولید نفت آمریکا را با رشد مصرف جهانی مقایسه می‌کند. رشد تولید شیل در آمریکا نه تنها تمام رشد تقاضا را در سال‌های ۲۰۱۴، ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ پوشش داده است، بلکه بیشتر از آن نیز بوده است. در سال ۲۰۱۲ نیز تقریبا رشد تولیدات آمریکا به اندازه رشد تقاضای جهانی نفت بوده و همچنین در سال‌ ۲۰۱۳ حدود دو‌سوم از رشد تقاضا را پوشش داده‌اند. تنها سال‌هایی که تولیدکنندگان آمریکا کمتر از نیمی از رشد تقاضای جهانی را پوشش داده‌اند در سال‌های ۲۰۱۵، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ بوده یعنی‌ سال‌هایی که رشد تولیدات شیل به‌دلیل افت قیمت نفت با رکود مواجه شده است.

بازار متعادل می‌شود

به باور این کارشناس بازار نفت، برای عبور از بحران کرونا ویروس که به شکل سریع و فزاینده‌ای رشد تقاضا در بازار نفت را تحت تاثیر قرار داده است، اول باید رشد عرضه متوقف و دوم باید تحرکی در سمت تقاضای بازار ایجاد شود. افت قیمت‌ها با پایین آوردن سرعت رشد تولیدات شیل در کنار تحریک رشد تقاضا، زمینه‌ متعادل شدن بازار و افزایش قیمت‌ها ایجاد خواهد شد. بنابراین کاهش بیشتر در تولیدات اوپک‌پلاس برای جلوگیری از انباشت شدن نفت در انبارها و افت قیمت‌، سیگنال‌های لازم را برای رشد مجدد بهای نفت از بین می‌برد. چراکه کاهش بیشتر در تولیدات اوپک‌پلاس ملزومات لازم را برای رشد تولیدات شیل فراهم می‌کند و همزمان مانع از تحریک رشد مصرف می‌شود و این دو هیچ‌کدام به اوپک برای رسیدن به هدف تعادل بازار نفت کمک نخواهد کرد. بنابراین به اعتقاد این کارشناس رویترز، تصمیم روسیه مبنی بر مخالفت با کاهش بیشتر در تولیدات اوپک‌پلاس، تصمیم به رها کردن قیمت‌ها برای نوسان طبیعی و متعادل کردن بازار نفت است. در بلندمدت این تصمیم درست است، هم برای روسیه، هم عربستان و هم کل اوپک.

با این حال باید در نظر گرفت آنچه موجب شد عربستان دفعه قبل راهبرد حفظ سهم بازار را به کنترل قیمت تغییر دهد، فشار اقتصادی ناشی از افت درآمدهای نفتی بود. در این سال‌ها این کشور نتوانسته چندان از وابستگی خود به درآمدهای نفتی بکاهد، درحالی‌که همزمان به‌دلیل کاهش ذخایر ارزی توان مالی آن برای مقابله با افت قیمت‌ها کمتر از سال‌ ۲۰۱۴ شده است. در این میان مسائل سیاسی و اقتصادی دیگری نیز پیش آمده که موجب افزایش نیاز سعودی‌ها به قیمت‌های بالای نفت شده است. به‌طور مثال ارزش سهام شرکت دولتی نفت این کشور که با وجود تمام انتقادات کارشناسان در بازار عرضه شد، به کمتر از قیمت عرضه اولیه آن رسیده است و این یک شکست بزرگ سیاسی و اقتصادی برای ولیعهد این کشور است. از سوی دیگر نیز با افزایش قدرت بن‌سلمان، تنش‌های منطقه‌ای این کشور نیز بیشتر شده، سعودی‌ها درحالی در سال‌های اخیر درگیر جنگ با یمن شده‎اند که همزمان باید برای جلب حمایت آمریکا در ماجراجویی‌های منطقه‌ای خود، باج بدهند. دنبال کردن این راهبردهای سیاسی و اقتصادی نیز تنها با افزایش قیمت‎ها و رشد درآمدهای نفتی ممکن است. از این رو هرچند به‌نظر می‌رسد سعودی‌ها با اعلام تولید بیش از ۱۲ میلیون بشکه‌ای نفت و کاهش شدید قیمت‌ها با قدرت به میدان جنگ قیمتی آمده‌اند، اما تمام این اقدامات در نهایت تنها برای راضی کردن سریع روسیه برای همراهی با اوپک و کوتاه کردن مدت زمان جنگ است.

 

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه