مصطفی داننده :
مردم از ترس کرونا، ماسک به چهره زدهاند. مردم نگران مرگ هستند. کرونا ترس هم دارد به ویژه لحظهای که کرونا گرفتهها مثل بوکسورهایی که مشت آخر را میخورند، به زمین میافتند.
خیلی از کشورها از جمله ایران، آسمان و زمین خود را به روی چینیها بستهاند که مبادا لای آن چمدانهای رنگی بستهای کرونا وارد کشورشان شود. حق دارند کرونا ترسناک است.
این کارها حداقل برای ما چندان جواب نمیدهد چون ما پیش از این کرونا گرفتهایم. روح و وجدان ما جلوتر از چینیها کرونا گرفته است.
سریال «کُت جادویی» یادتان هست؟ رامبد جوان، جوان ساده دل و زحمت کشی بود که کُتی که جیبهایش همیشه پُر پول است و هرگز تمام نمیشود به او به ارث رسید. پولهای بیشمار این کُت اخلاق «عماد» این داستان را عوض کرد و او تبدیل به یک دیو تمام معنا شد.
پول برای خیلی از ما بدتر از کرونا است. ویروس پول شاید به تن ما کاری نداشته باشد اما حسابی وجدانمان را میکشد.
این ویروس متاسفانه فراگیر شده است. بر عکس کرونا خود را نشان نمیدهد و همه به آن عادت میکنند. عادت میکنند که «بد» باشند. عادت میکنند خوبیها و انسانهای خوب را نبینند و فقط عاشق کسانی باشند که پول دارند.
برخی راننده تاکسیها باقی پول خرد مشتری را نمیدهند که آخر شب تمام این پول خردها، پول دندان گیری شود. نانوا از چانه نان خود کم میگذارد تا آخر شب به سود بیشتری برسد. فروشنده دروغ میگوید تا جنس ایرانی خود را به عنوان فرانسوی به مشتری خود بیندازد.
از سیاستمدارها هم که نگویم بهتر است که خود مثنوی هفتاد من است.
دچار این کرونای پول شدهایم. جیبهای پر پول احترام دارند و جیبهای خالی نه. الان آدمهای خوب کسانی هستند که بیشتر در پول غرق هستند و وجدانشان سالهاست خاموش است. برای برخی پدر و مادرها دامادی عزیز است که خانهاش از پول فرش شده است.
انسانیت سیری چند؟ تا از انسانیت و آدم خوب بودن حرف میزنید، سینه سپر میکنند که انسانیت را سرکوچه ببر و ببین میتوانی یک کیلو گوشت بخری؟!
بدا به حال ما که برخی از معلمها که باید در مدارس به فرزندان این سرزمین سبک زندگی کردن را بیاموزند هم دچار این ویروس شدهاند. به دانش آموزان درس نمیدهند تا آنها مجبور شوند به صورت خصوصی به آنها مراجعه کنند، کلاس خصوصی بگیرند و این معلمها به پول بیشتر برسند.
بهانه تمام این رفتارها هم این است. همه دزدی میکنند ما چرا نکنیم؟ اگر از مردم پول اضافه نگریم، چگونه زندگی کنم؟ با این تورم مگه میشه خوب بود؟
مشکلات اقتصادی، اخلاق و انسانیت را به قربانگاه میبرد.
حال آنهایی که در این جامعه ویروس زده به دنبال خوب ماندن هستند. حسابی بد است. آنها هر روز تنها تر میشوند. در جامعه بیمار، آدمهای خوب« بیعرضه» خطاب میشوند. با عرضه کسی است که مال مردم را میخورد و حق دیگران را زیر پا میگذارد.
کرونا دیر یا زود به پایان خود میرسد اما داستان جامعه ما هر روز و هروز به مسیر غمبارتری میافتد. چه وجدانها که به پای پول قربانی میشود و فعلا هیچ پادزهری هم برای آن اختراع نشده است و کسی هم پیدا نمیشود بیمارستانی هزار تخته خوابی برای آن بسازد.
وضعیت امروز ما دراماتیکتر از چین و کشورهای درگیر کروناست. ما هم مثل کرونا گرفتهها ماسک میزنیم اما ماسک ریا و تزویر.
دیدگاه تان را بنویسید