ارسال به دیگران پرینت

روزهای خون‌ریزی داخلی کتاب و فرهنگ

در میان خبرهایی مانند شهادت سردار سلیمانی و شلیک موشک ایرانی به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد و سقوط هواپیمای اوکراینی و جان‌باختن ده‌ها انسان بی‌گناه، شاید خبر تعطیلی یک کتاب‌فروشی قدیمی، چیزی بی‌اهمیت جلوه کند. یک کتاب‌فروشی قرار است تعطیل بشود، مهم نیست؛ اما اشتباه نکنیم اگر شهادت سردار سلیمانی و جان‌باختن مسافران پرواز اوکراینی زخم‌هایی خون‌افشان‌اند، تعطیلی «کتابخانه طهوری» نشان‌دهنده ‌خون‌ریزی داخلی کتاب در ایران است. سیداحمدرضا طهوری، مدیر کتابخانه طهوری، در گفت‌وگویی با ایرنا گفته است «دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم و بهمن ۱۳۹۸ را پایان راه کتابخانه خود می‌دانم».

روزهای خون‌ریزی داخلی کتاب و فرهنگ
در میان خبرهایی مانند شهادت سردار سلیمانی و شلیک موشک ایرانی به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد و سقوط هواپیمای اوکراینی و جان‌باختن ده‌ها انسان بی‌گناه، شاید خبر تعطیلی یک کتاب‌فروشی قدیمی، چیزی بی‌اهمیت جلوه کند. یک کتاب‌فروشی قرار است تعطیل بشود، مهم نیست؛ اما اشتباه نکنیم اگر شهادت سردار سلیمانی و جان‌باختن مسافران پرواز اوکراینی زخم‌هایی خون‌افشان‌اند، تعطیلی «کتابخانه طهوری» نشان‌دهنده ‌خون‌ریزی داخلی کتاب در ایران است. سیداحمدرضا طهوری، مدیر کتابخانه طهوری، در گفت‌وگویی با ایرنا گفته است «دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم و بهمن ۱۳۹۸ را پایان راه کتابخانه خود می‌دانم».  
این خبر را سرسری نخوانیم. کتابخانه طهوری 66 سال پیش به همت سیدعبدالغفار طهوری شروع به کار کرد. او عمدا نام نشر و فروشگاه خود را کتابخانه گذاشت، نه کتاب‌فروشی. کتابخانه طهوری از محترم‌ترین و معتبرترین دفاتر نشر و کتاب‌فروشی‌های تهران است که همه این سال‌ها روبه‌روی دانشگاه تهران دوام آورد. حالا سیداحمدرضا طهوری به ایرنا گفته است «کتابخانه‌ای که از جنگ جان سالم به در برده، در جنگ کتاب و کاغذ با همه‌چیزفروش‌ها، به فروش گذاشته است. چندان که خود می‌گوید دیگر نمی‌تواند ادامه بدهد و بهمن ۱۳۹۸
را پایان راه کتابخانه خود می‌داند.... می‌گوید دیگر جانی برای جنگیدن ندارم و می‌خواهم انتشارات را حفظ کنم، ولی چرخ‌های کتابخانه این‌گونه نمی‌گردد». 
بازار فرهنگ در ایران و از همه مهم‌تر بازار کتاب در ایران دچار خون‌ریزی داخلی است و کسی نمی‌بیند. کسی نمی‌خواهد ببیند که بازار نحیف نشر و کتاب و کتاب‌خوانی چگونه دارد آرام‌آرام جان می‌دهد. بعد از آنکه به‌تدریج تمرکز کتاب‌فروشی‌ها از خیابان «شاه‌آباد» که بعدها بخشی از خیابان جمهوری شد، به روبه‌روی دانشگاه تهران منتقل شد، اصطلاح «روبه‌روی دانشگاه تهران» برای هرکس که اهل کتاب بوده است، مرادف شد با کتاب و کتاب‌خوانی. هنوز هم خیلی‌ها هستند که اگر غروب یک روز دلشان گرفت، با قدم‌زدن روبه‌روی دانشگاه و نگاه به ویترین کتاب‌فروشی‌ها و شاید خرید یکی، دو کتاب، دلگشایی کنند. کتابخانه طهوری، بی‌اغراق، بخشی از شناسنامه «روبه‌روی دانشگاه تهران» و کتاب و نشر مدرن در ایران است. از آن کتاب‌فروشی‌هایی است که هر وقت می‌گفتیم روبه‌روی دانشگاه، نام آن را هم به‌خاطر می‌آوردیم.  
کتابخانه طهوری، به کار بازاری روی نیاورد و اصالت را به تفنن و کاسب‌کاری واگذار نکرد. حالا کتابخانه طهوری بعد از 66 سال، در برابر وضعیت آشفته و ویران اقتصاد کتاب تاب تحمل از کف داده است. خون‌ریزی داخلی فرهنگ و کتاب این کتاب‌فروشی اصیل و ریشه‌دار و محترم و معتبر را از پا درآورده است. کسی هم عین خیالش نیست. اصلا چه اهمیتی دارد. نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نه دستگاه‌های اقتصادی دولت، نه مجلس و نه هیچ‌جای دیگر نه فکر و نه برنامه و نه همتی برای این خون‌ریزی داخلی کتاب در ایران ندارند. تیراژها روز‌به‌روز کمتر و کمتر می‌شوند. ناشران و کتاب‌فروشی‌ها روزبه‌روز لاغرتر و نحیف‌تر می‌شوند. کتاب‌خوان‌ها روزبه‌روز کمتر می‌شوند. کتاب‌ها روزبه‌روز گران‌تر می‌شوند. ممیزی و سانسور هم که مثل همیشه عرصه را تنگ‌تر می‌کند؛ اما اصلا اهمیتی دارد؟
بحران قیمت کاغذ در کنار تورم فزاینده، هزینه تمام شده کتاب را به شدت بالابرده است. در این میان نشر ‌‌تنها مانده است. کتاب تنها مانده است. بعضی ناشران با روی آوردن به کتاب‌های 
عامه‌پسند سعی می‌کنند بخشی از مشکلات خود را حل کنند. برخی کتابفروشی‌ها با چند‌منظوره کردن کتابفروشی خود تلاش به مقاومت دارند ولی اینها جز مسکن‌های کوتاه‌مدت نیستند. سلول حیاتی فرهنگ، کتاب است. اقتصاد کتاب و نشر در ایران زیر بار فشار اقتصادی مضمحل شده و بیمار است.
کتاب و فرهنگ دچار خون‌ریزی داخلی است. اگر خون‌ریزی داخلی را نفهمید و از آن جلوگیری نکنید، وقتی فاجعه را درمی‌یابید که مریض به کما رفته و جانی برایش نمانده است.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه