«پیش از نامگذاریهای جدید، شهرستان بیجار که امروز در استان کردستان است را ولایت گروس میگفتند؛ گروسیان از طایفههای قومی قدیمی در تاریخ ایران با پیشینه نظامیگری و ریشهدار هستند. گروس از طوایف مختلف تشکیل شده که «بایندر» یکی از آنهاست. در ماجرای اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰، دو برادر در شرایطی که دستور عقبنشینی ارتش صادر شده بود، حماسه آفریدند؛ غلامعلی، برادر بزرگ، فرمانده نیروی دریایی ایران و یدالله، کفیل فرماندهی نیروی دریایی ایران در دریای خزر به فاصله یک روز در مقابله با انگلیسیها و روسها به شهادت رسیدند.
غلامعلی و یدالله فرزندان رئیس طایفه بایندر بودند. غلامعلی در سال کودتا و در ابتدای قرن پس از گذراندن دوره تحصیل در دارالفنون و بعد از آن مدرسه نظام فارغالتحصیل شد. ۲ سال بعد بهعنوان یک افسر جوان و جویای نام از آنجا که ولایت گروس زادگاهش نزدیک تاخت و تاز اسماعیل آقا سیمیتقو یاغی و شورشی معروف بود در جنگهای قوای دولتی برابر وی شرکت کرد. در نبردی موسوم به شکر یازی که جنگ بسیار سختی بود، بهعنوان فرمانده دسته آتشبار گارد، بالاترین نشان نظامی آن دوران یعنی «نشان ذوالفقار» را دریافت کرد. در سالهای خدمتش در دانشکده توپخانه پواتیه، فونتن بلو، دانشگاه جنگ پاریس و نیروی دریایی ایتالیا تحصیلات نظامی را به پایان رساند و پس از بازگشت بهعنوان فرمانده نیروی دریایی ایران برگزیده شد. برادر دیگر یعنی یدالله با درجه ناوسروانی در منطقه دریای شمال مقام کفالت (سرپرستی) نیروی دریایی را داشت. او نیز در ایتالیا همانند برادر بزرگتر تحصیل کرده بود.
در آن دوران با مدرن شدن ادوات نظامی، نیروی دریایی ایران چندین ناو در مرزهای دریایی شمال یعنی دریای خزر و آبهای جنوب، خلیج فارس و دریای عمان، با نامهای ببر، پلنگ، شهباز، سیمرغ، کرکس، شاهرخ و ناوچههای شاهین، چلچله، کارون، کهف و ناوچههای راهنما و گرگان خریداری کرده بود تا ضمن حضور نظامی در این مناطق که سالها بهدلیل ضعف دوره قاجار تقریبا در دست روسها در شمال ایران و انگلیسیها در آبهای جنوبی بود، اعمال حاکمیت خود در مرزهای آبی را برقرار کند.
در ماجرای اشغال ایران توسط قوای متفقین، کشور اتفاقا از دو جهت شمال و جنوب در دریا مورد حمله قرار گرفت. بر اساس روایت امیر دریادار دوم علیاکبر اخگر در گفتوگو با روزنامه ایران «ساعت ۴ صبح سوم شهریور سال ۱۳۲۰ در یک شب توفانی ناوچه گشتی نیروی دریایی به نام گرگان فعالیت ناوگان روسیه را در ۱۲ مایلی بندر انزلی گزارش میکند. ناوگان مزبور قصد ورود به بندرانزلی داشته که فرمانده نیروی دریایی در شمال، ناوسروان یدالله بایندر، بهدلیل ضعف امکانات قدرت دریایی در مقابل ناوگان شوروی تصمیم میگیرد که شناوری تعمیراتی را در دهانه ورودی به بندرانزلی غرق کند. این اقدام مانع ورود ناوگان روسیه به بندرگاه میشود و نیروهای متجاوز ارتش شوروی به ناچار با ۴۸ساعت تأخیر از طریق راه زمینی آستارا به طرف انزلی حمله و با بمباران هوایی تعدادی از کارکنان مدافع پایگاه دریایی را به شهادت میرسانند. در این حملات ناو سروان یدالله بایندر به همراه تعدادی از همرزمان خود در پایگاه دریایی انزلی به شهادت میرسند.»
در جنوب ایران نیز غلامعلی بایندر که هم فرمانده نیروی دریایی و هم فرمانده کل قوای نظامی جنوب ایران منصوب شده بود در سوم شهریور ۱۳۲۰، با حضور در قرارگاه گردان مرزی، عدهای را مأمور مقاومت در برابر مهاجمان کرده و خود که مسلح به یک قبضه تفنگ برنو بود به اتفاق سروان ولیالله مکرینژاد که معاون فرمانده گردان یکم هنگ ۸ توپخانه بود با اتومبیل و از راه خشکی عازم خرمشهر شد تا ستاد فرماندهی عملیات را در منطقه حفار (که از لحاظ نظامی موقعیت مناسبی داشت و بیش از ۲ قبضه توپ ۱۰۵م.م و گروهی سرباز در آنجا مستقر بودند) تشکیل دهد اما چند دقیقه بعد از حرکت، با نیروهای موتوریزه مهاجمین انگلیسی مواجه و حین مقاومت و جنگ و گریز با آنان در شرایطی که تلاش میکردند تا با استفاده از پستی و بلندیهای منطقه، خود را به نهر جاسبی برسانند با رگبار مسلسل متجاوزان انگلیسی در حوالی پاسگاهی نزدیک بیسیم خرمشهر به شهادت رسیدند. غلامعلی بایندر از افسرانی با روحیه ملی بود که کتاب خلیج فارس از تالیفات اوست.»
دیدگاه تان را بنویسید