این گوشهای از دلمشغولیهای اسماعیل خلج است؛ یکی از طلایهداران تئاتر اجتماعی ایران که روز ۲۲ آذر ماه ۷۶ ساله میشود.
خانواده تئاتر او را با نمایشنامههای درخشانش میشناسند؛ بزرگترها خاطرات بسیاری از حضور گرم و تاثیرگذارش روی صحنه تئاتر یا مجموعه تلویزیونی «سایه همسایه» دارند و نسلهای بعدی هم نقش آفرینیهای او را از قاب تلویزیون یا بر پرده نقرهای سینما دیدهاند.
او هم این روزها مانند دیگر مردم خانهنشینی اختیار کرده ولی امیدوار است با بهتر شدن شرایط، باز هم به تئاتر بپردازد.
خلج که سال گذشته نمایش «جمعهکشی» خود را بعد از چندین دهه روی صحنه برد، حالا به اجرای دو نمایشنامه درخشان دیگرش میاندیشد؛ «گلدونه خانوم» و «حالت چطوره مش رحیم». دو نمایش همراه که دهه ۵۰ تماشاگران را حیرتزده کردند. تماشاگران مشتاقی که برای تهیه بلیت این نمایشها در صفی طولانی منتظر میماندند.
او البته کلا به گفت و گوی طولانی تمایل ندارد و کوتاه و مختصر بخشی از ایدههایش را برای اجرای این دو نمایش توضیح میدهد و آرزوی خود را برای جهانی مهربانتر و روزگاری بدون کرونا بیان میکند.
او میگوید: اگر قرار به اجرای دوباره «گلدونه خانوم» و «حالت چطوره مش رحیم» باشد، هیچ چیزی را عوض نمیکنم و عین همان متن اول را روی صحنه میآورم. حتی در جایی که درباره قیمتها صحبت میشود، همان قیمتهای دهه ۵۰ را میگذارم.
و در ادامه توضیح میدهد: هم میخواهم آن دوره تاریخی با تمام ویژگیهایش روایت شود و هم اینکه هنوز هم آن آدمها هستند و زندگیشان به همان اندازه دشوار است. تازه شاید شرایط برای آنان سختتر هم شده باشد.
خلج در سالروز تولدش آرزو میکند کرونا دست از سر جهان و جهانیان بردارد و مردمان همه دنیا از شر آن رها شوند.
او میگوید: هر چه دوری و نامهربانی است، به خاطر این کروناست و با رفتن آن، مردم هم مهربانتر میشوند.
او اضافه میکند: آرزویم این است که هر کسی که آرزوی بر حقی دارد، به آن برسد!
خلج سخن خود را این گونه به پایان میبرد: تولد من ۲۲ آذر سال ۱۳۲۴ است. فردا وارد ۷۶ سالگی میشوم و تا یک سال بعد هر کس سنم را بپرسد، همین را میگویم.
او در دوره نوجوانی و در دبیرستان مشق تئاتر را با رضا بابک و صادق هاتفی آغاز کرد، گروهی مدرسهای تشکیل دادند و به صورت خودآموز اجرای تئاتر را آغاز کردند. او بیشتر به نگارش متن و بازی روی صحنه روی آورد.
خلج در سالهای بعد، با تشکیل گروه تئاتر «کوچه» زندگی مردمان تهیدست را مورد توجه قرار داد و این چنین است که او را صدای طبقه اجتماعی فرودست میدانند که روزگار بر آنان سخت گرفته و زندگی چندان با آنان مهربان تا نکرده است.
اسماعیل خلج در کارنامه هنری خود نگارش نمایشنامههایی همچون «پاتوغ»، «پانداز»، «جمعه کشی»، «گلدونه خانوم»، «حالت چطوره مش رحیم»، «قمر در عقرب»،«صغری دلاک»، «شبات»، «از نو شکفتن و مرگ»، «باجه»،«مستانه» و ... را دارد.
بازی در فیلمهایی مانند «پوران»، «ایران برگر»،«پذیرایی ساده»،«یک تکه نان»، «همیشه پای یک زن در میان است»، «بیداری رویاها»، «پابرهنه در بهشت» و ... و نیز مجموعههای تلویزیونی «سایه همسایه»،«این شرح بینهایت»، «مرده متحرک»، «اغما»، «خانه بی پرنده»، «راه و بیراه»، «جلالالدین» بخشی دیگر از فعالیتهای هنری اوست.
دیدگاه تان را بنویسید