این کارگردان سینما در متنی تحت عنوان «هنر، رسانه و «سینما آن لاین» که اختصاصا در اختیار ایسنا گذاشته آورده است: « رویای باستانی « آینه جادو»که در آن همه جا را میتوان دید، شنید و بر همه چیز می توان اثر گذاشت کم و بیش با اینترنت و فناوری دیجیتال تحقق پیدا کرده و با رویت پذیر شدن زندگی های فردی و جمعی در قاب تلفن های دستی و انواع صفحه های نمایش کوچک و بزرگ، دنیایی ساخته شده که در آن قدرت توزیع میشود و رابطه فرد و جمع در صورت بندی های تازهای قرار می گیرد. فرد و جمع، شخص و سازمان، حقیقی و حقوقی و... تعابیری متفاوت از چالش «حریم فردی» و «حوزه عمومی» هستند که فناوری دیجیتال و رسانه اینترنت ان ها را بر مناسبات و تعاریف تازهای استوار کرده است.
«فرد» انسانی، دستاورد «هنر»یِ ِاثر گذار تولید میکند و«رسانه»با انتشاری وسیع، آن را در فضای «جمع»ی فراگیر میکند. مادامیکه مناسبات فرد با جمع صورتبندی تعاملی و تعادلی دارد و طرفین بر یکدیگر غلبه و سلطه نمیجویند و رسم همکاری و مشارکت برای تولید کالای مرغوب و رقابت پذیر غالب است، رسانه و هنر در مسیر همراهی و تقویت یکدیگر عمل میکنند. هنر به رسانه، اثرگذاری میبخشد و رسانه برای هنر فراگیری ایجاد میکند. اما غلبهجویی فرد بر جمع و سلطه طلبی جمع بر فرد رابطه فرد و جمع ، شخص و سازمان و هنر و رسانه را مخدوش میکند و به انزوای هنر و پژمردگی رسانه منجر میشود.
امروزه قدرت و ضعف منظومههای هنری و رسانه ای در تعین جایگاه کشورها مهم و نقش انها در تاثیر گذاری بر مناسبات داخلی و خارجی ملت ها بارز و شاخص است . میزان ازادی هنرمندان در الهام گرفتن از واقعیت های مبتلابه و جاری جامعه و همچنین نوع نظارت رسانهها بر روند امور و عملکرد انها در اخبار و اطلاع رسانی و گزارشگری و تبلیغ همه از جمله موضوعاتی هستند که بر کم و کیف اثر گذاری و فراگیری منظومه های هنری رسانه ای ملت ها تاثیر مستقیم می گذارند.
توجه به هنر سینما و دانایی سینمایی شاید از مهمترین عواملی بوده است که در قرن بیستم و طی دهه های اخیر در شکل گیری منظومه های هنری رسانه ای وقلمرو فراگیری و اثر گذاری ان ها تاثیر اشکار داشته است. در ایران بروز ازادی های رسانه ای در بعد از انقلاب و شکوفایی هنر سینما در این دوران زمینه ساز این امید شد که اینده ای موفقیت امیز در انتظار منظومه هنری رسانه ای ایران است ؛ اما با وقوع بحران های بزرگی مثل کودتا، درگیریهای مسلحانه ، تحریم و جنگ اوضاع دگرگون شد و سنگین شدن فضای سیاسی و اجتماعی به گرایشات ارتجاعی فرصت داد تا به زمینه سازی برای تضعیف هنرها و محدودسازی های رسانه ای بپردازند و دامنه اقدامات ان ها تا همین امروز مانع از جان گرفتن منظومه هنری رسانه ای کشور و توان مقابله موثر ان با منظومه های حریف و رقیب منطقه ای و جهانی شده است. بی اعتنایی به ظرفیت های نمایشی اینترنتی و شبکه های «ان لاین» و «وی او دی» و دوری جستن تلویزیون از خرید و نمایش فیلم های ایرانی و همچنین خودداری از معرفی و تبلیغ موثر برای انها ، ضمن انکه در کاهش کیفیت این فیلم ها موثر بوده و به افزایش گرایش ان ها در بازتولید کلیشه ها دامن زده، موجبات تضعیف منظومه هنری رسانه ای کشور را نیز فراهم اورده است.
مگر این بنیان گذار جمهوری اسلامی نبود که میگفت «بدترین فیلم ایرانی از بهترین فیلم خارجی بهتر است » و به این ترتیب بر لزوم حفظ و تقویت جریان تولید فیلم در داخل کشور اصرار میورزید؟ اکنون چرا تلویزیون فضای نمایشی «آنلاین »و «وی او دی »را به مردم معرفی نمیکند و برای فیلمهای ایرانی معرفی و تبلیغات فراگیر و اثرگذار پخش نمی کند؟ اساسا بر فیلمهایی که در شبکه «آن لاین »به نمایش درمیآیند چه میگذرد؟ فهرست فیلمها کدام است؟ مخاطبان هر فیلم چقدر است؟ چند درصد مخاطبان بلیت میخرند و چند درصد ان ها مشتریان بازارهای سیاه هستند؟ چرا بعضی میپندارند که رونق نمایش خانگی مغایر رونق نمایش فیلم در سالنهای سینماست؟ مگرسروسامان گرفتن نمایش خانگی و ایجاد گردش مالی پُرثمر و مستمر به افزایش تولید نمیانجامد؟ مگر افزایش تولیدفیلم بر امکان انتخاب سالنها اضافه نمیکند؟ تبدیل شدن سالن به ویترین سینما و برگزیدن پرآوازه ترین فیلمها و تنظیم به صرفهترین سانس بندی ها به کجای سالنهای نمایش ضرر میزند؟ اگر سینمای خانگی رونق پیدا کند و جنگهای گلادیاتوری صاحبان فیلم و دفاتر پخش برای دستیابی به فرصتهای نمایش تخفیف پیدا کند این ، به ضرر سالنهای سینماست؟ آیا بعضی ترجیح میدهند که سینمای ایران در بازار نمایش خانگی به رونق و امنیت دست پیدا نکند تا همچنان برای مخاطبان محدود به پایتخت و ده پانزده شهر دیگر در پشت درهای سالن سینما بست بنشیند و التماس کند و به دنبال فرصتی اگرچه اندک برای نمایش فیلم های خود اشک بریزد؟ آیا محدود ماندن آمار تولید به همین بازار حقیر و پا در گل ماندن ان در باز تولید کلیشه ها و درجا زدن در چرخه تکرار و کسادی و ورشکستگی اکثریت فیلم ها ، همه آن چیزیست که مدیران دولتی و مسئولان صنفی به دنبال آن هستند؟ و اکنون آیا صف طویل صاحبان فیلم همچنان باید به انتظار بماند تا روزی که کرونا پایان بگیرد و ترس مردم بریزد و کم کم به سالنهای سینما برگردند تا فیلم های ایرانی بار دیگر به فرصت های دست و پا شکسته برای نمایش دست پیدا کنند؟ یا ما نیز همچون همه سینماگران در هر جای دیگری از این جهان باید از فرصت و ظرفیت نمایش خانگی بهرهبرداری بهینه کنیم و با مخاطبسازی و ایجاد امنیت و برقراری شفافیت تحولی تاریخی برای جریان سرمایهگذاری و تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران رقم بزنیم؟
اکنون که محصولات ترکی و اروپایی و آمریکایی و آسیایی و هندی بازار دیداری وشنیداری ما را چه رسمی و چه غیرسمی به تسخیر درآورده اند ، تنها گذاشتن سینمای ایران و آثار تولید شده یک ساله ان با گیشه های کرونا زده و در پشت درهای بسته سالنهای سینما نشان از چه دارد؟ در شرایطی که منظومههای هنری و رسانهای رقیب و حریف با محصولاتشان در بازارهای «آن لاین » و«وی او دی» و سایتهای اینترنتی وتلویزیونهای کابلی و شبکههای ماهوارهای میتازند و در حالیکه به کسب درآمد برای اثار خودشان مشغول هستند داراییها و مخاطبان سینمای ایران را نیز به تاراج میبرند ، ما مشغول کدام اولویتها هستیم و برای چه اموری تلاش میکنیم و برای چه برنامههایی هزینه صرف میکنیم؟ شبکههای نمایش «آنلاین»ما چگونه اند و در چه نسبتی با تولیدات داخلی به سر میبرند ؟ چرا شهرداریها نمایش«آنلاین »و «وی او دی »ایرانی را در همه شهرها تبلیغ نمیکنند و پوستر دهها فیلم پرآوازه زمین مانده ایرانی را در میادین و روی پلها و در و دیوار شهرها به مخاطبان معرفی نمیکنند؟ افزایش میلیونی مخاطبان برای نمایش خانهگی ایرانی و آثار هنری و رسانهای داخلی چه کسانی را خوشحال و چه جریاناتی را غمگین می کند؟
برای ایران ما جز عبور از انحصارها ، آزادکردن نیروها، فعال کردن ظرفیتها، هموار کردن مسیرها و دامن زدن به تولیدات مرغوب و رقابتپذیر راه دیگری به سوی آینده روشن وجود ندارد .
در طرح انجمن تهیهکننده /کارگردانها برای راهاندازی «شورای صنفی نمایش آنلاین» -که همچنان مسکوت و معطل مانده - و سروسامان دادن به بازار نمایش خانگی مقدمهای آمده که با نقل بخشی از آن به مطلب خود خاتمه میدهم.
«....بیرون آمدن جریان تولید فیلم از انحصار نمایش در سالنهای سینما که عمده بازار آن محدود به تهران و تعدادی مراکز استان و شهرستان است و خواه ناخواه سلیقهای ویژه را بر جریان تولید تحمیل میکند ؛ قطعا میتواند منشأ تحولی تازه در سینمای ایران باشد و انتخاب موضوع فیلمها، ترکیب عوامل سازنده و لحن و بیان آثار سینمای ایران را تحت تأثیر قرار دهد و آن را از چرخه باز تولید کلیشهها و در جا زدن در تولید گونهها تکراری خلاص کند؛ مشروط بر آنکه از آغاز همه جوانب کار سنجیده شود و نقشه راه حساب شدهای برای راهاندازی این بازار تازه طراحی شود. از جمله ویژگیها بازار «آن لاین» سینما در ایران که لازم است شورای مربوطه در صدد تحقق آن باشد میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱-مسلما اولین نکته در این مسیر زیرساخت اینترنتی پرسرعت و کم هزینه است که باید خارج از هر گونه انحصاری مستقیما در اختیار سینمای ایران قرار بگیرد و بتواند فیلمهای ایرانی را در هر کجای بازار داخل و خارج کشور به صورت «آنلاین» و «وی او دی» در اختیار مخاطبان قرار بدهد و بهای بلیت را مستقیما به صاحبان آثار بازگرداند.
۲-امنیت این بازار نکته مقدماتیتری است که باید برای آن چارهاندیشی کرد و حتیالمقدور ایمنی فیلمها را از قاچاق در بازار سیاه و از سرقت در سایتهای داخلی و تاراج توسط ماهوارههای خارجی بیمه کرد.
۳-چارهاندیشی برای معرفی و تبلیغ این بازار و فیلمهای آن شاید از مهمترین مواردی است که باید به آن اشاره کرد ؛ چرا که کار اصلی بازار سازی و جذب مخاطب برای آن فقط با معرفی فراگیر و تبلیغات اثرگذار ممکن میشود. اختصاص پلها، بیلبوردها و مانیتورهای شهری در تهران و شهرستانها و همچنین کار تبلیغاتی مشخص در شبکههای مجازی و ایجاد رابطه متقابل و فعال بین مخاطبان و سازندگان آثار از جمله ضرورتهایی است که بدون توجه و صرف وقت و هزینه برای انجام آن نتیجه چندانی از کل این پروژه به دست نمیآید.
۴-اطلاع رسانی شفاف و آمار دقیق و به روز از ضرورتهای دیگری است که این شورا باید به تحقق آن همت بگمارد. فیلمهای در دست تولید، فیلمهای آماده عرضه و فیلمهای در حال نمایش از ابتدا تا انتها از حیث موضوع، ترکیب عوامل سازنده، روند ساخت و آمادهسازی و بالاخره اکران و آمار لحظه به لحظه فروش و کسب درآمد باید در معرض دید و اطلاع مخاطبان باشد تا مقدمات بازارسازی به معنای تولید انواع فیلم برای انواع مخاطب و شفافسازی گردش مالی در این بازار تحقق پیدا کند.
۵-تهیه فهرست فیلمها، پیشبینی نوبتهای نمایشی ، در نظر گرفتن ملاحظات گونهای، طراحی بستههای نمایشی و ابداع شیوههای معرفی و تبلیغ مناسب برای مجموعه فیلمها و بستههای نمایشی و هریک از فیلمها
۶- رسیدگی به وضعیت موسساتی که فعلا داوطلب نمایش «آنلاین »و «وی او دی»فیلمها هستند و مراقبت از انعقاد قراردادهای منصفانه و ناظر به تقویت و توسعه این بازار برای فیلمهای ایرانی
۷-تنظیم مناسبات سینمای اکران در سالن و سینمای آن لاین از جمله تقدم و تأخر و توازی نمایش فیلمها به نحوی که هر دو بازار در ارتباطی سازنده قرار بگیرند و به کار تقویت و توسعه یکدیگر بیایند...»
دیدگاه تان را بنویسید