مهمترین مسئله که توکلی هم در نامه خود به قالیباف به آن اشاره کرده، سابقه کم بذرپاش بود؛ درحالیکه طبق قانون رئیس دیوان محاسبات باید 20 سال سابقه خدمتی داشته باشد. اما بذرپاش گفته که در حوزه اجرائی نیز در ۲۰ سال گذشته مسئولیتهای مختلفی تجربه کرده؛ اما توکلی با استناد به قانون اعلام کرده که اینها سابقهتراشی است.
از همان یکی، دو روز گذشته حامیان بذرپاش در رسانهها و شبکههای اجتماعی تبلیغات گستردهای به نفع او آغاز کردند. لطفالله فروزنده و اسدالله عباسی هم از دیگر چهرههای اصولگرای محتمل برای ریاست دیوان بودند؛ اما در نهایت از بذرپاش عقب ماندند. این در حالی بود که نام بذرپاش و دو اصولگرای دیگر روز دوشنبه در میان نامزدهای اعلامشده برای این سمت دیده نمیشد.
علیرضا شهبازی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه، دوشنبه از انتخاب گزینههای نهایی دادستانی دیوان محاسبات خبر داده و گفته بود: در نشست روز گذشته این کمیته غلامرضا اسداللهی، کامیار، محسن نجفیخواه و عیسی مقدمیزاد را بهعنوان نامزدهای دادستانی تعیین کرد که به کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس معرفی خواهند شد. اما در نهایت مجلسیان ترجیح دادند به بذرپاش رأی بدهند. بذرپاش 27ساله بود که به مدد حمایت احمدینژاد وارد عرصه قدرت و مدیریت شد، آن با هم نشستن بر صندلی یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی.
او متولد محلهای به نام علیآباد در نازیآباد است. در گزارشی آمده است که مذهبیهای این محله شهید منصور بذرپاش را به یاد میآورند و قدیمیترها او را دیدهاند؛ اما میگویند فرزند شهید سالهاست پا به محله قدیمی نگذاشته است! مهرداد بذرپاش در دهه 80 رئیس بسیج دانشگاه صنعتی شریف بود. همان زمان با محمود احمدینژاد پیوند خورد و با او به شهرداری تهران و بعد به ریاستجمهوری رفت و بهعنوان مشاور جوانان رئیسجمهور فعالیت کرد، بعد مدیر سایپا و رئیس سازمان ملی جوانان شد. او بعدها عضو شورای راهبردی شبکه سه شد و با انتخابات مجلس نهم، نمایندگی را هم تجربه کرد. اصولگرایان زمانی تلاش میکردند که بذرپاش را به مدیریت شرکت ارتباطات سیار برسانند. بعد از جدایی از احمدینژاد در زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام مشغول شد. یکی از مدیران زیرمجموعه توسکا بود.
او از زمان احمدینژاد روزنامه وطن امروز را منتشر میکند که اگرچه این روزها به مدیرمسئولی فرد دیگری اداره میشود؛ اما این نزدیکی همچنان وجود دارد تاجاییکه تیتر گوشواره سمت چپ دیروز وطن امروز «بذرپاش بخت نخست دیوان محاسبات» بود.
هشدار توکلی به قالیباف
احمد توکلی ، رییس هیات مدیره سازمان مردم نهاد دیده بان شفافیت و عدالت، در نامه ای به رییس مجلس یازدهم نوشته بود: وقتی برادرانه به آقای بذرپاش تذکر داده شد که جنابعالی 20 سال سابقه کار ندارید و سابقهتراشی نیز در شأن شما نیست و مصلحت آن است که داوطلب نشوید تا اعتراضات برانگیخته نشود، گفت که من در سال ۱۳۷۸ در تأسیس فلان پژوهشگاه نقش مهمی داشتم و بعدا در بسیج دانشجویی سمت فرماندهی داشتم.
درحالیکه سابقه کار در عرف و متون حقوقی معنای روشنی دارد که رکن آن بیمهشدن در مشمولین قانون کار است و غیر آن و داشتن حکم استخدامی در مشمولان قوانین استخدامی دولتی است. البته کسر حق بیمه، در سازمان امور اداری و استخدامی کشور هم ملاک محاسبه سابقه خدمت است؛ درحالیکه برای بسیجیان چنین امتیازی مطلقا در نظر گرفته نشده است. قانون فرماندهی در بسیج دانشجویی و هر تشکل دانشجویی دیگر را اشتغال نمیشمارد و تنها برای جبران زحمات دانشجو کسر خدمت سربازی دارد. در ارتباط با بخش دولتی، ماده ۱۰۵ قانون مدیریت خدمات کشوری سابقه خدمت را آن قسمت از خدمات کارمند میداند که در حالت اشتغال تماموقت انجام شده باشد. تبصره ۳ ماده ۱۴۴ قانون استخدام کشوری مضمون مشابهی دارد. بند پ ماده ۱ آییننامه اجرائی ماده ۱۴۷ قانون استخدام کشوری، منظور از خدمات تماموقت را مشخص میکند.
رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری هم که برای همه لازمالاتباع است، تأکید دارد که اشتغال غیررسمی در دستگاههای اجرائی تنها اگر تماموقت باشد، جزء سابقه خدمت محسوب میشود. در ارتباط با مشمولان قانون کار، سنوات خدمت افراد اصولا از زمانی که مشمول قانون کار شناخته شدهاند، مبنای محاسبه قرار خواهد گرفت و در طبقهبندی مشاغل «برای احتساب تجربه بخش غیردولتی ارائه گواهی سابقه کار با قید تاریخ شروع، استمرار، خاتمه و عنوان شغل مورد تصدی» همچنین «ارائه لیست یا سیاهه ریز حقوقی سنوات خدمت معتبر و تأییدیه پرداخت کسور بازنشستگی یا سهم بیمه» ارائه گردد. حتی تجربیات کسبشده در مؤسسات خارج از کشور نیز در صورتی بهعنوان سابقه محسوب میشود که «در مشاغل تخصصی بوده و به طور تماموقت و در مقابل دریافت دستمزد حاصل شده باشد».
توکلی در ادامه نوشته است: «علاوهبراین کمیته محترم توجه کرده است که تجربه و تحصیلات علمی آقای بذرپاش با دیوان محاسبات که بازرسی مالی و حسابرسی کل نظام دیوانی را برعهده دارد، چه تناسبی دارد؟ ممکن است بگویند قانون دراینباره حرفی نزده است، عقل هم ساکت بوده است؟ آیا عقل میپذیرد که اینچنین مسامحههایی باعث شود کسانی بر کرسی صدارت دیوان تکیه زنند که بزرگترین سازمان نظارتی را همچنان ناکارآمد اداره کنند، تا منابع مردم مظلوم کشور به جای آنکه یکی از مصارفش مثلا، سرپناهساختن برای گرسنگان بیسرپناه حاشیهنشین تهران باشد، صرف کاخهای افسانهای برخی از صاحبمنصبان و مسئولان ناپاکدست و شکمباره در لواسانات گردد؟».
دیدگاه تان را بنویسید