نیروی نظامی هر کشوری آخرین هسته سخت آن کشور است که در برابر حوادث واقعه کارساز است. این هسته سخت در درون خود نباید بشکند و دچار تفرقه شود.
تاکنون نام چند نامزد نظامی برای ریاستجمهوری مطرح شده است. ذات سیاست و انتخابات با منازعه و مناقشه آمیخته است. قصه از هماکنون آغاز شده است و کاندیداها یا به فساد متهم شدهاند یا به تخلف. بقیه داستان را میتوان پیشاپیش چنین روایت کرد: نامزدها ناچار از خودنمایی هستند تا توجه عموم را بهسوی خود یا به تنور انتخابات جلب کنند. لفاظیها بهتدریج آغاز میشود. ابتدا بیشتر به شوخی و نمایش شبیه است اما هیچ نمایشی کاملا از واقعیت بریده نیست. استفاده از نظامیان برای گرمکردن تنور انتخابات اساسا گزینه خطرناکی است.
رفتهرفته لحنها تندتر میشود. آنها هوادارانی پیدا میکنند. موج اختلاف هواداران همواره تندتر از رقیبان اصلی است، چون بوی کباب برای برخی ولع بیشتری میآورد و طاقت از کف میدهند. «بازی منافع» که در هندسه اجتماعی جای دارد به قالبسازیهای نظامیان میرود و در آنجا شکل میگیرد. سرکنگبینِ تبلیغات انتخاباتی صفرای اختلاف میافزاید. «ایمان سربازان» با خودمدیرپنداری و خودحقپنداری درهم میآمیزد.
افشاگریهای راست و دروغ بالا میگیرد. اعتماد مردم به نیروهای مسلح کاهش مییابد. اختلاف بازهم بالا میگیرد و در یک دور باطل دوباره از جامعه به نیروی مسلح کشیده میشود. بدنه نیروی نظامی چندپاره میشود. روز انتخابات بههرحال یک نفر انتخاب میشود و البته فاجعه آغازی دوباره مییابد.
کشمکشهای پیشاانتخابات به کینههای پس از انتخابات تبدیل میشود. نیروی پیروز درگیر اجرا و اداره میشود، روزبهروز در پراگماتیسم اجرائی گرفتار میشود و سکولاریسمی بیهویت از درون نیروهای نظامی سر برمیآورد. ادعاهای ارزشی از سوی رقیبان کینهورز دیروزی علم میشود و دور اختلاف شدت میگیرد. شبکههای اجتماعی طرفداران با شبکههای ارتباطی نظامیان گره میخورد... .
فعالیت سیاسی یک حق است و از آنان نباید سلب شود اما خبرهای چند روز گذشته زمینه این هشدار را پدید میآورد که: دعوای انتخابات را به درون نیروهای مسلح نکشانید. شوخیاش هم خطرناک است. دوباره تکرار میکنم: روی سخن این نوشتار با برخی مسئولان محترم نظامی است که این روزها خبرساز شدهاند. مراقبت کنید!
دیدگاه تان را بنویسید