در پی مسدود شدن بیش از ۲۰ محور مواصلاتی در طول حدود ۴۸ ساعت گذشته که به دلیل بارش سنگین برف و کولاک اتفاق افتاده بود، نارضایتیهای بسیاری از طرف مردم که در این جادهها گیر کرده بودند، صورت گرفته بود.
یکی از شهروندان در گفتوگو یی آنچه که بر او گذشت را اینگونه توضیح داد:
حوالی ساعت ۱۵ جاده چالوس؛ مسیر شمال به جنوب
ارتباط با اپراتور اطلاعات راه ها : مسیر جاده چالوس باز است؟ امکان تردد از چالوس به تهران هست؟
اپراتور : بله مشکلی ندارد! گزارشی به ما ندادند!
او ادامه داد: از مرزن آباد به سمت کندوان حرکت کردیم؛ پس از عبور از عوارضی و بزرگراه، مسیر جاده چالوس را به سمت تهران طی کردیم. ترافیک از همین حوالی شروع شود و برخی از ماشینها که از جنوب به شمال میآمدند به رانندگان خط مقابل توصیه میکردند که برگردید چراکه حداقل ده کیلومتر ترافیک است و پس از آن نمیتوانید بروید و باید برگردید.
این مسافر با بیان اینکه تماس دوباره با سامانه ۱۴۱ بینتیجه بود، گفت: مسیر را دور زدیم و نیم ساعت مدام با تلفن ۱۴۱ تماس گرفتیم. منشی مردی با صدای نخراشیده توصیههای بلااستفادهای کرد. بلاخره پس از چند بار زنگ زدن، صدای شنیده شد که میگفت جاده چالوس و هراز مسدود است، از فیروزکوه بروید.
او صحبتهایش را اینگونه ادامه داد: انگار نه انگار یک ساعت قبل خودش به ما گفته بود جاده چالوس باز است! حدود چهار هزار دستگاه خودرو در دو طرف جاده چالوس نرم نرمک میروند که اکثر آنها خانواده هستند و به هر دلیلی در جادهاند و باید به مقصد برسند. به سمت مرزنآباد برگشتیم، اما پلیس مسیر را بسته است و کسی نمیتواند از چالوس به تهران برود! با چانهزنی، ترافیک و دعوا بالاخره به آزادراه رسیدیم، ترافیک است، ۱۰ دقیقه منتظر رسیدن به کابین پرداخت عوارض شدیم و از ما دوباره طلب عوارض میکند که به او گفتیم دور زدهایم و پاسخ داد که هر طور صلاح میدانید.
وی اضافه کرد: به سمت فیروزکوه رفتیم و بالاخره با گذشتن از شهرستانهای نور، رویان، محمودآباد و کنارگذر قائمشهر به گدوک رسیدیم که با ترافیک و بارش برف همراه بود. ساعت حوالی ۱۹ با آرامش و بدون عجله در یخبندان به مسیر ادامه دادیم. یک پلیس پیاده بدون کلاه گفت دور بزنید، رفت و به کسی هم کاری نداشت، کسی هم به تک جمله او توجهای نکرد. مسیر باز بود و از چندین واحد راهداری و پلیس گذشتیم تا به دامنه گدوک رسیدیم. سه تونل مانده به گردنه گدوک مسیر قفل شد.
این مسافر گفت: خودروها در جاده میلغزیدند و آهسته آهسته رو به جلو به سمت فیروزکوه حرکت کردیم، از تونل دوم که خارج شدیم، چشم چشم را نمیدید و ماشینها مانند اسکی روی جاده حرکت میکردند و از برخورد و سقوط میترسیدند. گریدر راهداری شانه راست جاده را تیغ میزد و به ترافیک که برخورد میکرد از شانه چپ حرکت میکرد. خوشحال شدیم میتوانیم پشت آن ادامه مسیر دهیم. ۱۰ دقیقه طول کشید که راننده خندان گریدر در شانه چپ جاده در مسیر مخالف به داخل تونل رفت.
او ادامه داد: ساعت ۲۱ شد، رانندگان مبهوت پشت هم چسبیده بودند و ساعتها بود که هیچ خبری نیست، ساعت ۳ بامداد، ۴ بامداد، ۶ بامداد و... بالاخره یک ماشین پلیس از روبهرو سر رسید و بدون هیچ امکاناتی گفت: بروید! نیم متر برف نشسته! گریدر نتوانست مسیر را باز کند، سواری چطور میتواند در این جاده به مسیر ادامه دهد! یک شاسیبلند اُریب در جاده سر خورد، پلیس فداکار از راننده خواست پیاده شود تا او خودرو را از بحران بیرون بکشد اما سر خورد چراکه کوچکترین حرکت در یخچال گردنه گدوک خسارت به بار میآورد. پلیس ناتوان، ماشین را به صاحبش داد و رفت!
وی گفت: با هر زحمتی و با هل دادنهای فراوان به داخل تونل آخر رسیدیم، از حجم خودروها دو کامیونت و سه سواری توانستند وارد شوند، بچهها ناامید از زندگی و با ۱۵ ساعت معطلی این سوال در ذهنشان به وجود آمد که آیا راهداری نمیخواهد؟ نمیداند؟ عمدی است؟ از طریق رسانهها مشکل مطرح شد، پاسخ دادند: جاده باز است و تردد در آن جریان دارد! جریانی از طوفان، یخ، بوران و برف، ماشین نمیتواند تکان بخورد، زنجیر چرخ هم بیمعناست! بعد از توقفی یکساعته برای خروج از بحران حرکت کردیم اما مسیر قفل بود. دور زدیم و دوباره وارد تونل شدیم! دمای داخل تونل منفی ۸ درجه بود، گوشهای را انتخاب کردیم. به بسیاری از مسئولان، وزرا، نمایندگان مجلس، رسانهها پیام دادم. ساعت حوالی۳ بامداد است، در فاصله ارسال پیامکها حوالی ساعت ۶ یک امدادگر پیاده از ته تونل سر رسید! شیشه را پایین کشیدم تا به او بگویم اگر کمکی میخواهد در خدمتم، تشکری کرد و رفت و در برف و بوران گم شد!
او با بیان اینکه چند نفر از آنهایی که پیام من را دریافت کردند، قول پیگیری دادند اما خبری نشد، گفت: در ساعت حدود ۱۱ یک کامیون نمکپاش سر رسید و بلافاصه پشتش حرکت کردم! در مسیر چند کامیون راهداری و آمبولانس دیده میشد، به هر زحمتی بود تا حوالی ساعت ۱۲ به فیروزکوه رسیدم! مدیر شبکه سه تماس گرفت و گفت نماز صبح پیامک شما را دیدم و برای وزیر راه ارسال کردم اما پاسخ داد راهداران دیشب حضور داشتند! مسیر باز است... تشکر کردم. بچههایم که گفتگوی ما را شنیدند بهت زده به هم نگاه میکردند! گفتم مسیر طولانی است شاید جای دیگری بودند! اما هیچ کس نبود و اگر باک بنزین ما پر نبود، پتو و خوراکی نداشتیم، صبر و تحمل نمیکردیم و داخل تونل پناهگاه نمیگرفتیم، چه اتفاقی میافتاد؟
این مسافر در پایان گفت: بالاخره به فیروز کوه رسیدم، حداقل ۲۰ کیلومتر ترافیک بود، مردم یخ زدهاند! آیا نمیشد مسیر را از ابتدا مسدود کرد؟ نمیشد سرنوشت آن ماشین چپ شده، آن پراید یخ زده، آن کامیون مانده در یخ و گل، آن ماشین له شده را جور دیگر نوشت؟ هواشناسی مقصر است یا راهداری یا پلیس یا مردم!؟ سرنوشت را باید از سر نوشت!
در پی بروز این اتفاقات و گلایههای متعدد شهروندان پیگیریهای بسیاری انجام دادیم. یکی از مسئولان وزارت راه و شهرسازی در پاسخ به خبرنگار ایسنا اینگونه پاسخ داد که متاسفانه سازمان هواشناسی پیشبینیهای درست و به موقعی انجام نداد و برخی از ناهماهنگیهای استانی و بین دستگاهی سبب شد تا محورهای درگیر برف و کولاک دیر بسته شوند و مردم بسیاری با مشکل مواجه شوند.
وی افزود: در چنین شرایطی باید همه دستگاههای متولی از راهداری، پلیسراه، هواشناسی و غیره با یکدیگر هماهنگ باشند و به سرعت در مقابل چنین رخدادهایی واکنش سریع نشان دهند تا مردم دچار مشکل نشوند و در این اتفاقات نیز باید به محض اینکه سامانه بارشی به زنجان و قزوین رسید جادههای شمالی کشور مسدود میشد.
این مقام مسئول با بیان اینکه پلیس راه در چنین شرایطی باید خودروش اقدام میکرد و جادهها را میبست، اظهار کرد: با این وجود و علیرغم درخواست سازمان راهداری، جادهها به دلیل ناهماهنگیهای استانی و بین دستگاهی دیر مسدود شد و همین مساله باعث شد تا مردم در این محورهای یخ زده گیر کنند. در این میان نیز برخی از مردم با اصرار پلیس را متقاعد میکردند تا بتوانند از این مسیرهای مسدود شده سقوط کنند. مشکلی هم که برای یکی از اتوبوسهای مسیر چالوش اتفاق افتاد به همین دلیل بود.
او اعلام کرد: با برخی از مسئولانی که در حوزههای شهرستانی و استانی تعدد کردند یا مدیریت ضعیفی داشتند برخورد لازم صورت گرفته است اما هماهنگیها باید بهگونهای باشد که دیگر چنین مشکلاتی به وجود نیاید.
دیدگاه تان را بنویسید