«رامین» از ترس ابتلا به کرونا روزی حدود شصتبار دستهایش را میشوید. آنقدر دستهایش را شست که بعد از احساس ناراحتی در پوست، به پزشک مراجعه کرد و تشخیص، قارچ پوستی به دلیل شستوشوی زیاد بود. پزشک رامین دیروز به او گفت: «تو دویستمین نفری هستی که برای مشکل پوستی در این روزها مراجعه کردهای.» ساناز و سمانه هم مشکل مشابهی دارند؛ آنان در روزهای گذشته آنقدر دستهایشان را شستهاند و به کرونا فکر کردهاند که احساس میکنند از انجام کارهای روزانه ناتوانند.
مسئولان وزارت بهداشت میگویند تا دیروز ابتلای ٤٣ نفر به ویروس کرونا و مرگ هشت نفر تأیید شده است و با گذشت پنج روز از تأیید ورود ویروس کرونا به ایران، آنطور که از گفتههای برخی برمیآید، دچار وسواس ابتلا به کرونا شدهاند؛ این از میان حرفهای سعید نمکی، وزیر بهداشت خطاب به مردم پیداست: «وحشت بیهودهای که درباره کرونا در مردم ایجاد شده، وحشتی کاذب است. باید توجه کرد که بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید هم میزان مرگومیر و هم بیماریزاییاش بهمراتب از بیماری آنفلوآنزا کمتر است.»
اما مردم میگویند وحشتزدهاند و آنان که پیش از این، زمینه بیماریهای وسواس فکری و عملی داشتهاند، وسواسشان بیشتر شده است؛ این را تعدادی از روانپزشکان و روانشناسان هم در گفتوگو با «شهروند» تأیید میکنند. «الهام» یکی از این افراد است. او میگوید زمینه وسواس فکری داشته، اما نه خیلی شدید که دارو استفاده کند و تنها به چند جلسه روانکاوی اکتفا کرده است، اما همهگیری خبر کرونا وسواسش را شدت بخشیده تا جایی که رفتوآمدش را محدود به محل کارش کرده است. «وسواس فکری داشتم. هر خبر بدی حالم را بد میکرد، اما ماجرای کرونا این موضوع را تشدید کرد. قبلا یک دقیقه غذا را در مایکروفر گرم میکردم، اما حالا شده دو دقیقه و نیم تا اگر میکروبی هست از بین برود.» استفاده از مواد غذایی و خوراکی برای «الهام» سخت شده، حتی برای رفتوآمدش گزینه مترو را کنسل کرده است و در روزهای اخیر با اسنپ و تپسی رفتوآمد میکند. «ترجیح میدهم از جمع دور باشم. کارهای روزمرهام را محدود کردهام. سرِ کار هر نیمساعت دستهایم را میشویم و مدام دستکش در دست دارم. وسواسم تا جایی است که صبحها وقتی از خواب بیدار میشوم احساس دلپیچه و ... دارم و چنددقیقهای طول میکشد تا متوجه شوم دردهایم زمینه ذهنی دارد.»
به دلیل شستوشوی مکرر، اگزما بلای دستهای «مریم» شده و استرس مبتلا شدن باعث شده نتواند توصیههای پزشکش را رعایت کند. «خبر ایدز که آمد تنها استرس رفتن به دندانپزشکی داشتیم، اما حالا وسواس گرفتهایم و جرأت نفس کشیدن هم نداریم.» «مریم» هر پنجدقیقه دستهایش را میشوید و با الکل ضد عفونی میکند و دو روزی میشود که دچار اگزما شده است. «پزشک توصیه کرده از الکل کمتر استفاده کنم، اما چارهای نیست، کرونا تنها فرد را گرفتار نمیکند و خانوادهها هم درگیر میشوند. در روزهای اخیر، استرس کارهای روزمرهام را مختل کرده است. از داروخانه داروی ضد اضطراب گرفتهام و مصرف میکنم.» استرس و اضطراب تمام زندگی «محمد» را هم تحت تأثیر قرار داده است.«سلامت خانواده و عزیزانمان در خطر است. خود این مسأله استرس را تشدید میکند. پدر و مادرها سن بالایی دارند. بچهها هم هستند. الکل و مواد ضد عفونی هم سخت گیر میآید؛ همه اینها یعنی اضطراب. پزشک داروی ضد استرس داده اما افاقه نمیکند. به نظرم باید دوز بالا استفاده کنم.» «فرشته» هم میگوید خبرهای مربوط به کرونا پدرش را دچار وسواس شدید کرده است: «از وقتی تلویزیون اعلام کرد، با کسی دست نمیدهد. روزی صدبار بیشتر دستهایش را میشوید. درواقع کارهایی میکند که تا قبل از این، از او بعید بود.»
این شرایط را تعدادی از روانپزشکان و روانشناسان هم تأیید میکنند. مجید صادقی، روانپزشک به «شهروند» از تشدید اضطراب و استرس شهروندان میگوید: «ویروس کرونا مسألهای جهانی است و همین موضوع به تشدید اضطراب و استرس دامن میزند. در آنفلوآنزا که در برههای شایع شد، این اضطراب را داشتیم، اما به این میزان نبود، چون موضوعی مقطعی بود ولی جهانیشدن ویروس کرونا استرس را تشدید کرده است تا جایی که افرادی که زمینه اضطراب و استرس نداشتند، دچار این مشکل شدهاند.»
او معتقد است با این رویه اضطراب قربانیان بیشتری از کرونا میگیرد: «کرونا بیماری است که بعد از گذشت دورهای تبش فروکش میکند اما عوارض این اضطرابها و استرسها باقی خواهد ماند. نگرانی از مبتلاشدن خود و عزیزان وسواسهای فکری را افزایش داده و افراد دچار وسواس شستوشو شدهاند، نگرانی که در میان کادر پزشکی هم به چشم میخورد. ویروس کرونا و نگرانی از مبتلاشدن به آن سلامت روان جامعه را تحت تأثیر قرار داده، آن را دچار اختلال کرده و باعث شده احساس ناامنی در جامعه دامن زده شود.»
امیرحسین جلالی، روانپزشک هم به «شهروند» میگوید که ورود کرونا به ایران اختلالات انطباقی را تشدید کرده است. او بحران کرونا را دارای ویژگیای میداند که آن را از بعد روانشناختی منحصربهفرد کرده است. «در بحرانهای زنجیرهای سال ٩٨ تابآوری جامعه از بعد روانی، ذهنی و جسمی پایین آمده و جامعه دچار استرس، خشم و کلافگی شده است. در حالی که تلاشهایی برای مدیریت و فرماندهی متمرکز صورت میگیرد؛ با این حال استرس و اضطراب بالا را نمیتوان انکار کرد.» او ادامه میدهد: «آدمهای نگران و مضطرب گوش به زنگ اخبار میمانند و در بیشتر اوقات جذب اخبار منفی میشوند و آنها را باور میکنند. بهواقع ما در شرایط اجتماعی هستیم که هیجانات منفی در آن بالاست و باعث میشود بعضی از شهروندان رفتارهایی اتخاذ کنند.» این روانشناس زمینههای ژنتیکی استرس و اضطراب را هم دخیل میداند. «افرادی که قبل از این حوادث از مشکلاتی از این دست رنج میبردند با قرارگرفتن در چنین بحرانی مشکلاتشان تشدید میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید