در گزارش فوق آمده است که هزینه مسکن بیشترین تاثیر را در هزینه زندگی تهرانیها داشته است. در بین اقلام مختلف، هزینه مسکن 455 دلار در ماه، حمل و نقل 2/47 دلار، غذا 204 دلار و سایر اقلام 121 دلار بوده است. متوسط هزینه زندگی در شهرهای منتخب جهان نشان میدهد که هزینه زندگی در تهران و اصفهان بالاتر از شهرهایی مثل استانبول و باکو است. بر اساس این گزارش، متوسط هزینه زندگی در برخی شهرهای جهان بدین ترتیب است: متوسط هزینه زندگی ماهانه در مشهد با احتساب هزینه زندگی: 478 دلار، اصفهان: 698 دلار، تبریز: 440 دلار، شیراز: 420 دلار، باکو: 589 دلار، تفلیس: 567 دلار، دوحه: 1804 دلار، دوبی: 1836 دلار، استانبول: 623 دلار، کییف: 740 دلار، نیویورک: 3246 دلار، شانگهای: 1263 دلار، لندن: 2625 دلار، سنگاپور: 2134 دلار، مسکو: 1006 دلار، لسآنجلس: 2669 دلار، سیدنی: 2271 دلار و برلین:1703 دلار.
شکاف عمیق بین درآمد و هزینه
وضعیت اقتصادی ایران این روزها تحت تاثیر سه عاملی که اکثر کارشناسان به آن اشاره میکنند یعنی افزایش تحریمها، سوءمدیریت داخلی و گسترش بیماری کرونا شکنندهتر و نحیفتر از قبل شده است. در چنین شرایطی که وضعیت شاخصهای اقتصادی چندان مطلوب نیست و هرچند گهگاه برخی آمارها از بهبود شرایط ماهانه خبر میدهند، اما آنچه در جامعه از سوی دهکهای پایین جامعه احساس میشود، به مراتب نشان از وارد شدن آسیبهای فراوان به معیشت آنها دارد، شکاف زیادی بین درآمد و هزینه ایرانیها به جز عده قلیلی که برخی فعالان کارگری از آنها با عنوان «ثروتمندان بیفرهنگ» نام میبرند، ایجاد شده است و این شکاف به این معناست که اقشار متوسط و پایین جامعه مجبور به حذف برخی کالاها از سبد خرید خود شدهاند و دیگر نمیتوانند پاسخگوی مخارج زندگی خود باشند. اخیرا آماری منتشر شده بود که نشان میداد اوضاع درآمد و هزینه خانوارهای شهری از این حکایت دارد که با متوسط درآمد 54 میلیونی در سال، میزان درآمد آنها حدود شش میلیون بیش از هزینههایشان است. اما کارشناسان همواره به به آمارهای اعلامی از سوی نهادها و سازمانهای دولتی واکنش نشان داده و ضمن اینکه خواستار این هستند که این گزارشهای آماری در دسترس آنها قرار بگیرد تا بتوانند تحلیلی واقعبینانه از شرایط اقتصادی ارائه کنند، معتقدند آمارها فاصله معناداری از واقعیات اقتصادی دارند. تورم بیش از 40 درصد در شرایطی که دستمزد کارگران در سالجاری بعد از مدتها چانهزنی و بازنگری مجدد به یک میلیون و 911 هزار تومان رسید، به معنای کاهش شدید قدرت خرید خانوار ایرانی است. کارشناسان میگویند تورم به معنای افزایش لجامگسیخته قیمتهاست و زمانی که قیمتها افزایش پیدا میکند و در نقطه مقابل درآمدها ثابت است، در این شرایط قدرت خرید مردم نیز به شدت پایین میآید. پیش از این و در اوج التهابات ارزی سال 97، فعالان کارگری هشدار داده بودند که قدرت خرید خانوار کارگری به نصف تقلیل یافته است که به دنبال آن میزان مصرف و پسانداز نیز تقلیل مییابد. اخیرا، فرامرز توفیقی- فعال کارگری- به «آرمانملی» گفته بود که «وضعیت معیشت در شهرستانهای کوچک به مراتب اسفناکتر از شهرهای بزرگ است. در حالی که پیشتر تصور میشد هزینهها و مخارج در شهرهای کوچکتر پایینتر است.» با افزایش هزینهها و نگرانی از گسترش فقر و به دنبال آن پیامدهای سوء اجتماعی ازجمله دزدی، خشونت و ... کارشناسان خواستار این هستند که جلسات اضطراری برای رسیدگی به اوضاع جامعه کار تشکیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید