سنت کریسمس، اگرچه ریشههای اصلی آن در مسیحیت و فرهنگ رومی است اما ردپای تمدن ایرانی در سنت کریسمس بهطور مستقیم به تأثیر فرهنگی و تاریخی ایرانیان در سنتها و آیینهای مناطق مختلف جهان بازمیگردد. اگرچه کریسمس بهعنوان جشن تولد عیسی مسیح بیشتر با مسیحیت شناخته میشود، اما عناصر و نشانههایی در آن وجود دارد که میتوان آنها را به سنتها و اسطورههای ایرانی مرتبط دانست.
یکی از برجستهترین نشانههای ارتباط تمدن ایرانی با کریسمس، داستان سه مغ یا سه دانشمند ایرانی( در سنت مسیحی مشهور به کاسپار، ملیکور و بالتازار) است که در متون مسیحی، بهویژه در اناجیل، از آنها یاد شده است. این افراد، با دنبالکردن ستارهای، برای دیدار با عیسی نوزاد به بیتلحم رفتند و هدایایی نظیر طلا، کندر، و مرّ آوردند.
مغ به کاهنان زرتشتی اشاره دارد که در دوران ایران باستان به علوم ستارهشناسی و حکمت شهرت داشتند. این روایت، نشاندهنده نقش دانشمندان ایرانی در شکلگیری آیینها و اسطورههای مربوط به کریسمس است.
جشنهای مرتبط با انقلاب زمستانی (۲۱ دسامبر) در تمدنهای باستانی، از جمله ایران، جایگاه ویژهای داشتهاند.
ایرانیان باستان در طولانیترین شب سال (شب یلدا) گرد هم میآمدند تا پایان تاریکی و آغاز طولانیتر شدن روزها را جشن بگیرند. مفهوم «پیروزی نور بر تاریکی» در یلدا، شباهت زیادی به جشن کریسمس دارد که با میلاد عیسی مسیح بهعنوان «نور جهان» مرتبط است. محققان معتقدند که احتمالاً این سنتها از طریق تماسهای فرهنگی و مذهبی، به جشنهای رومی ساتورنالیا و سپس به آیینهای مسیحی راه یافته است.
درخت سرو از دیگر نشانههای تاثیر فرهنگ ایرانی است. ایرانیان باستان در جشنهای خود، بهویژه در ارتباط با جشن میثرایسم (مهرپرستی)، درخت سرو را بهعنوان نماد جاودانگی و زندگی گرامی میداشتند. این سنت بعدها به شکل درخت کریسمس در آیین مسیحی دیده میشود.
-مهرپرستی در امپراتوری روم، از ایران وارد شد و تأثیر قابلتوجهی بر سنتهای رومی و مسیحی گذاشت. تزئین درخت و استفاده از شاخههای سبز در جشنها، احتمالاً از این آیین ایرانی سرچشمه گرفته است.
سنت هدیهدادن در کریسمس، که به داستان سه مغ مرتبط است، در فرهنگ ایرانی نیز ریشه دارد. در جشنهای ایرانی، بهویژه نوروز، دادن هدیه (عیدی) یکی از رسوم اصلی بوده است و این سنت ممکن است از طریق تعاملات فرهنگی به سنتهای مسیحی منتقل شده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید