معرفی کتاب فلسفه آسیب پذیری
اگر از دوستداران کتب فلسفی هستید و تابهحال از خودتان پرسیدهاید که چرا به این جهان آمدهاید و اینجا چه میکنید، تردیدی نیست که خواندن این کتاب برایتان جذاب و لذتبخش خواهد بود.
در باب این زندگی شکننده
تاد می در کتاب فلسفه آسیب پذیری به مخاطب میآموزد که چطور میتواند به رنج و عذابها دید مثبتی داشته باشد. او همچنین راه جدیدی پیش پای ما میگذارد تا طور دیگری به بودنمان در این جهان فکر کنیم؛ تفکر تازهای که به ما اطمینان خاطر میدهد رنج و درد شکست و ناکامی جسمانی و روحی نیست، بلکه بخش قدرتمند و ضروری خودِ زندگی است.
دربارهی کتاب فلسفه آسیب پذیری
تاد می در کتاب فلسفه آسیب پذیری بر روی این نکته پافشاری دارد که برجستهترین و بیتردید، ابتداییترین علت ما در زندگی، پایاندادن به رنج و عذاب است. او از بزرگانی مانند بودا و مارکوس اورلیوس صحبت به میان میآورد؛ شخصیتهایی صبور و خویشتنداری که در مقابل مشقتها و دشواریهای جهان هستی خم به ابرو نمیآورند و با آرامش کامل به زندگیشان ادامه میدهند. تاد می (Todd May) با بهره از اندیشهها و اسلوب این اشخاص، به ما میآموزد که همین مسیر را در زندگی پی بگیریم. نویسنده در کتاب فلسفه آسیب پذیری (A Fragile Life) سؤالاتی مطرح میکند مانند این که آیا زندگی عاری از هرگونه رنج و درد، آرمانی نیست؟ آیا این زندگی همانی نیست که همهی ما به دنبال آن هستیم؟ اما تاد می پاسخ منفی به این سؤالات میدهد. تاد می در این کتاب بحثبرانگیز اما دلسوزانه، با بررسیهای تأثیرگذاری که از زندگی و مصیبتهایش میکند، به ما نشان میدهد که آسیبپذیریمان، تواناییمان در رنجکشیدن، درواقع یکی از مهمترین جوانب انسانی است.
تاد می کتاب را با این حقیقت تلخ اما ساده شروع میکند که رنج و عذاب امری بدیهی است. او خاطرنشان میشود که ما در سطحیترین حالت ممکن به لحاظ جسمانی متحمل درد و رنج میشویم، مانند پادرد یا کمردرد. اما رنجهای دیگری هم هستند که روی روح ما خط میاندازند، مانند توهینهایی که میشنویم و اختلاف نظراتی که در زندگی پیش میآید. برنامههای رویهم تلنبار شده و شرایط غیرمنتظره، از دوراهیهای اخلاقی گرفته تا درد و اندوه بهخاطر مسائل احساسی، نیز روح ما را آزرده میکنند. حتی اندیشیدن به مرگ خودمان و این مسئله که قرار است فقط یکبار زندگی کنیم، ما را به سمت رنجی بیپایان سوق میدهد.تاد می در کتاب فلسفه آسیبپذیری اذعان میدارد که فلسفههایی مثل بودیسم، تائویسم، رواقیگری و حتی اپیکوریسم (لذتگرایی)، قرنهاست که در مسیر زندگی انسان مفید بودهاند؛ زیرا اندیشمندان این فلسفهها چگونگی گذشتن از رنج و مصیبت را یاد دادهاند.
تاد می راجعبه ارزشهای بالای این فلسفهها و دربارهی روشهایی که این اندیشهها میتوانند ما را به سمت زندگی بهتر سوق بدهند، صحبت میکند. اما یک مشکل اساسی و مشترک بین تمام این فلسفهها را نیز آشکار میسازد. مانند این موضوع که فکر میکنیم آسیبناپذیر بودن پدیدهای جدا از اتفاقاتی است که در جهان روی میدهند و این موضوع باعث میشود از چیزهایی که تجربه میکنیم، فاصلهی زیادی بگیریم . تاد می در کتاب فلسفه آسیبپذیری استدلال میآورد که بیشتر ما بهجای اینکه در پی آسیبناپذیر بودن باشیم، دوست داریم کمتر ناراحت و رنجیدهخاطر بشویم و بیاموزیم که چطور از این رنج و عذاب در زندگیمان استفاده کنیم و آن را بپذیریم.
کتاب فلسفه آسیب پذیری برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از دوستداران کتب فلسفی هستید و تابهحال از خودتان پرسیدهاید که چرا به این جهان آمدهاید و اینجا چه میکنید، تردیدی نیست که خواندن این کتاب برایتان جذاب و لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب فلسفه آسیب پذیری: در باب این زندگی شکننده میخوانیم
جسم ما، مانند ذهن بدنمندمان، فناپذیر است. ما تعارضات اخلاقی و شانس اخلاقی داریم. در زندگیمان مسیرهایی را پی میگیریم که راههای بدیل را حذف میکنند. و در آخر همگی میمیریم.
برای همین است که رنج میکشیم: جسمی، روانی، اخلاقی و معنوی. برای بسیاری از ما تصور اینکه رنج نکشیم و بتوانیم در برابر درد و فقدان شکیبا باشیم مطلوب است. این امر تازهای نیست و احتمالاً قدمتش به اندازۀ حیات انسانها باشد. برخی معتقدند همین باعث شکلگیری دینباوری شده است. خدایان (یا خداوند) برای توضیح آنچه مرموز و خطرناک بود به کمک انسانها آمدند. پیروی از احکام الهی یا مددجویی از خداوند به انسان اطمینان میداد که از بدترین رنجها در امان میماند. زندگی پس از مرگ مرهمی بر زخم مرگ شد. البته هستند کسانی که با این نظر مخالفاند. آنها معتقدند دینباوری ساختۀ انسان نیست و در واقع برگرفته از امری الهی و ربانی است. اما برای مردمی که همینجا و اکنون، در جهان سپنجی، رنج میکشند آنچه مهم است سعادت اخروی نیست؛ میخواهند در همین دنیا از رنج رها شوند.
تنها راه نجات از رنج این نیست که انسان خودش را به دوا و دارو ببندد. در فلسفه هم رویکردهایی هستند که راهکارهایی ارائه دادهاند. برخی از این رویکردها ادعا کردهاند که میشود به رنجها پایان داد، هرچند مشکل است. بودیسم، تائوئیسم، رواقیگری و احتمالاً اپیکوریسم پیشقراولان این دیدگاههای فلسفیاند. بسیاری اصرار دارند که بودیسم فلسفه نیست و در اصل دین است. در بودیسم زندگی پس از مرگ در شکل کارما وجود دارد و در طول تاریخ، خدایان بسیاری نیز در این سنت ظهور کردهاند (همین در مورد تائوئیسم هم صادق است)، اما برای بسیاری از باورمندان به آن، خصوصاً در غرب، کارما و الوهیت مسئله نیست. بودیسم را میتوانیم رویکردی فلسفی در ارتباط با رنج در نظر بگیریم، بدون مسائل دینی.
دیدگاه تان را بنویسید