معرفی کتاب عبور از سختیهای زندگی
دوباتن به مخاطبانش توضیح میدهد که چطور باید وقایع را برای دوستانمان، خانوادهمان و همکارهایمان تعریف کنیم و به چه طریقی باید راهمان را به سمت بهبودی بیابیم.
از تلاطم تا شکوفایی
کتاب عبور از سختیهای زندگی به قلم آلن دوباتن این بحث را مطرح میکند که چطور سلامت روانتان را بهبود ببخشید. آلن دوباتن این کتاب را با زبانی روان و سلیس به رشتهی تحریر درآورده و نیز راهنمایی کاربردی برای دست یافتن به سلامت عاطفی، بلوغ روانی و آرامش است. درونمایهی اصلی این کتاب رسیدن به شادی روانی است و همچنین کشف توازن بین روح و جسم، یافتن معنا و مفهوم در زندگی و راهی برای ایجاد ارتباط و رسیدن به خوشی.
دربارهی کتاب عبور از سختیهای زندگی
آلن دوباتن، نویسندهای که غالب نوشتههایش پرفروش میشوند و مباحث گستردهای را در برمیگیرند، در این اثرش از ناخوشاحوال شدن مینویسد؛ دربارهی سردرگم شدن و ناامید شدن و تصور این موضوع که باعث شدهایم خودمان و دیگران مأیوس شوند. اما کار آلن دوباتن همینجا تمام نمیشود و قرار نیست پیوسته آیهی یأس بخواند و از خوب شدن حال و به دست گرفتن افسار زندگی و رسیدن به خوشی نیز صحبت به میان میآورد. آلن دوباتن (Alain de Botton) در کتاب عبور از سختیهای زندگی: از تلاطم تا شکوفایی این نکته را واکاوی میکند که چطور میتوانیم با چالشهای گوناگون سهل و سخت ذهنی مقابله کنیم. نیز این بحث را مطرح میکند که چرا و چطور یک شخص ممکن است به اضطرابی طاقتفرسا یا به بیحالی کامل برسد؛ چطور میتواند با اتفاقات گذشتهاش کنار بیاید و درک کند که این اتفاقات چگونه به هویت فرد سروشکل میدهد. آلن دوباتن همچنین این نکته را بیان میکند که فرد چطور میتواند سطح تابآوری خود را تا حدی بالا ببرد که قادر باشد در کنار دشواریهای مختلف، عاقلانه و آگاهانه زندگی کند.
آلن دوباتن در هر بخش از کتاب عبور از سختیهای زندگی (A Therapeutic Journey: Lessons from The School of Life) به مباحثی مثل عشق، هنر، آزادی، امید و معضلات موجود میپردازد. دوباتن در هر یک از این بخشها با استفاده از لحن طنز و مجموعهی از مقالات، این موضوعات را یکبهیک واکاوی میکند. نویسنده علاوهبر لحن طنز، با زبانی خودمانی و همراه با همدلی دست به قلم برده و از تجربههای شخصی خودش مثال آورده است تا به این صورت، مخاطبان اثرش احساس رابطهی نزدیکی با او داشته باشند.
آلن دوباتن در این کتاب به بررسی بحران ذهنی و فروپاشی روانی و دوران بهبودی از این اتفاقات میپردازد. کتاب عبور از سختیهای زندگی که لحنی پرمهر دارد و به خواننده آگاهی میدهد، منبعی تسلیبخش است که میتواند در لحظات تنهایی و اندوه همهی ما یار و یاورمان باشد. نویسنده در این کتاب که طرحی کلی برای تحمل اندوه روحی و روانی است، راهوچاه سازگاری با رنج و بیماری ذهنی را نشان خوانندگانش میدهد. دوباتن به مخاطبانش توضیح میدهد که چطور باید وقایع را برای دوستانمان، خانوادهمان و همکارهایمان تعریف کنیم و به چه طریقی باید راهمان را به سمت بهبودی بیابیم. کتاب عبور از سختیهای زندگی: از تلاطم تا شکوفایی در اساس راجعبه رستگاری است؛ یارویاوری ارزشمند در تنهایی برآمده از بیماری روحی و روانی.
همانطور که پیشتر گفته شد، دوباتن در هر بخش بهصورت جداگانه به مباحث مختلفی میپردازد: در فصل نخست کتاب به مبحث «معضل» میپردازد. نویسنده در این بخش میگوید که ما هر روز سرکار میرویم و بعد با دوستانمان گفتوگو میکنیم و غذا میخوریم، اما بهلحاظ روحی تعادل کامل نداریم و متوجه نیستیم که زندگی همان قدر میتواند برای دیگران هم عذابآور باشد و نمیدانیم که مستحق آرامش در زندگی هستیم. دوباتن این موضوع را بیان میکند که نمیفهمیم درگیر اضطراب مزمن هستیم. ازاینرو، رفتهرفته دچار فروپاشی روانی میشویم. آلن دوباتن مدعی میشود که کتابش مأمنی است با حیاطی مملو از گیاههای روانشناختی که میتوانید آنجا بنشینید و از آنها تغذیه کنید و به آرامش برسید. در فصل دوم به مقولهی عشق میپردازد؛ اما نه آن عشقی که اکثر ما در نظر داریم و میشناسیم. نویسنده از عشقی بااصالتتر صحبت میکند، مانند عشقی که هنگام دیدن کودکی محتاج فشردن دست ما، احساس میکنیم. آلن دوباتن در این فصل به موضوعات دیگری از قبیل یادگیری ابراز محبت، عطوفت و اشتیاق نیز میپردازد. او میگوید محبت کردن به دیگران با مغایرتهایی شروع میشود که در بطن جهان امروزی و مدرن وجود دارد، و این مغایرتها حقیقتاً ناراحتکننده هستند. سپس از عطوفت حرف میزند که از اجزای مهم عشق است.
نویسنده مدعی است که غالباً به عطوفت بیتوجهی میشود؛ زیرا حس همدردی در خودش دارد. بعد به سراغ بحث اشتیاق میرود و میگوید اولین چیزی که بین دو عاشق شکل میگیرد، اشتیاق است. همین که لحظهبهلحظه به او فکر میکنیم و دلمان برایش پر میکشد، نشانهی اشتیاق است. ولی وای به روزی که از میزان این اشتیاق کاسته بشود؛ در این لحظه است که رابطه بهتدریج وارد قهقرا میشود و سبب فرسایش عشق میشود.
آلن دوباتن در فصل سوم موضوعی جالب و قابلتوجه را بیان میکند: هنر. او اینچنین مدعی میشود که با هنر میتوان سهمگینترین روانپریشی را از پا درآورد. هنر، در معنا و مفهوم اصیل خود، با الهاماتی که دارد و حتی با بیان غم و تراژدی، نمیگذارد که قلبمان مقابل سنگ و سخت شدن کمر خم کند. نویسنده حتی برای تکمیل توصیههای خود، پیشنهاد رفتن به گالریهای هنری جمعوجوری را میدهد که هدفمند و اصیل هستند و ذهن بیننده را تا مدتها درگیر میسازند. نویسنده در فصل چهار و پنجم نیز از آزادی و امید صحبت میکند و این مباحث را از جوانب مختلف و موشکافانه مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب عبور از سختیهای زندگی: از تلاطم تا شکوفایی را مریم تقدیسی به فارسی برگردانده و انتشارات کتابسرای نیک آن را چاپ و منتشر کرده و در اختیار شما علاقهمندان به آثار فلسفی و روانشناختی قرار داده است.
دربارهی مجموعهی کتابهای مدرسهی زندگی
آلن دوباتن در سال 2018 موسسهای به نام «مجموعهی مدرسهی زندگی» را تاسیس کرد. اکنون این موسسه در شهرهای بزرگ دنیا، مانند ملبورن، آمستردام، پاریس، برلین، استانبول، لندن و... شعبه دارد. او در این موسسات اساتید برجسته و مجربی را در حوزههای روانشناسی و فلسفه، به کار گرفته که به مسائل و معضلات روزمرهی انسان مثل کار، تعامل، روابط و... میپردازند.
مدرسهی زندگی یک برند جهانی به شمار میرود و با بیش از 5 میلیون مشترک در یوتیوب، حدود 343 هزار دنبالکننده در فیسبوک، بیش از 183 هزار دنبالکننده در اینستاگرام و 160 هزار دنبالکننده در توییتر با سرعت بالایی در حال رشد است.
نکوداشتهای کتاب عبور از سختیهای زندگی
آلن دوباتن، یکی از نویسندگان آگاهیبخش در زمینهی فرهنگ معاصر. (جان گرِی، New Statesman)
کار اعجابانگیزی که این کتاب با شما میکند این است که باعث میشود بفهمید مصیبتی را که دارید تحمل میکنید و هویتی که دارید، مدرکی دال بر نالایق بودنتان نیست. بلکه درواقع گواه این است که فقط انسان هستید. (استیون بارتلت، نویسنده)
کتابی مناسبتر و دقیقتر از این اثر را نمیتوان بهراحتی پیدا کرد. (Glamour)
کتاب عبور از سختیهای زندگی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به دنبال این هستید که شخصیتتان را عمیقتر درک کنید و از علاقهمندان به کتابهای آلن دوباتن هستید، این کتاب بیتردید برای شخص شماست.
در بخشی از کتاب عبور از سختیهای زندگی: از تلاطم تا شکوفایی میخوانیم
اکثر ما در بخش عمدهای از زندگیمان به دنبال چیزی نبودهایم که بهاندازهی «دلایل» ادامهی زندگی، خاص و رسمی به نظر برسد. امید را بدیهی میپنداریم. صبح هدفمند و جهتدار بیدار میشویم، درحالیکه ذهنمان مشغول فلان و بهمان معضل است، ولی عملکرد هستی را بهعنوان یک کل هرگز زیر سؤال نمیبریم.
بعد حالتهای دیگری از راه میرسند، حالتهایی ذاتاً مأیوس و سردرگم. حس میکنیم زندگیمان روی زمین مملو از رنج و تردید است. تلی از شکستها و بدبیاریها، از کوچک و بزرگ، ارادهمان را برای تحملِ بیشتر تضعیف میکند. واکنش غیرارادی زیستن از ما میگریزد. دیگر بیدارشدن فایدهای ندارد، مِیلی به خوردن نداریم، درحالیکه لیوان آب را پر میکنیم در خیالاتمان غرق میشویم، دلمان نمیخواهد به هیچجا سفر کنیم و کسی نیست که بخواهیم با او حرف بزنیم. درونمان میجوشد و میخروشد، ولی روحمان جای دیگریست.
در حزنی که سراپایمان را فراگرفته دیگر به خودمان زحمت لباسپوشیدن یا دوشگرفتن نمیدهیم، چرا باید سر کار برویم یا کلمهای به زبان بیاوریم- یا اصلاً نفس بکشیم. هیچیک از اینها بههیچوجه بدیهی به نظر نمیرسند. در پارک به اطرافمان نگاهی میاندازیم، به والدین و فرزندانشان، بازنشستهها و حیوانهای خانگیشان یا هواپیمایی که از آسمان عبور میکند و حیرتزده میاندیشیم کدام نیروی فریبنده و اسرارآمیز کل این نمایش متفرعنانه را به اجرا درآورده است.
البته در هنگام هدفمندی و خوشبینی هم لزوماً درک آگاهانهای از دلایل علاقه به زندگی نداریم. دلایل خود را داریم ولی نیازی نمیبینیم تشخیصشان بدهیم. آنقدر همهچیز در کنترل ماست و تعدادشان آنقدر زیاد است که دیگر لزومی نمیبینیم در آنها کندوکاو کنیم. فکر میکنیم این خودِ زندگیست که دوستش داریم و ازاینرو تکتک اجزای آن را تحسین نمیکنیم: مثلاً سلامتی یا دوستانمان، خوشنامی یا امید به ارتقا.
ولی هنگامی که یأس و افسردگی بر وجودمان چنگ میاندازد، دیگر نمیتوانیم آنچه را قابلیت دارد سرزندهمان کند بدیهی فرض کنیم.
باید یاد بگیریم به آنچه بهطور غیرارادی خو گرفته بودیم آگاهانه و موشکافانه بیندیشیم. باید بهدقت در دلایل بودنمان کندوکاو کنیم. باید از خود بپرسیم سالهای آینده را قرار است چطور پشتسر بگذاریم، یا با وجود درد و رنج زندگی، اصلاً چرا باید به خود زحمت زیستن بدهیم، که البته این پرسشها شامل حال افراد آگاه نمیشود.
دیدگاه تان را بنویسید