سفر رئیس جمهور به نیویورک
برای ما در ایران و اهالی هارتلند انرژی و مهد تمدن و تاریخ سیاست جهان در خاورمیانه همیشه پرالتهاب، روزهای پرتلاطم و ابربحرانی سپری میشود که حساسیت این دور از برگزاری جلسه سران مجمع عمومی سازمان ملل متحد را دوچندان کرده است و بهخصوص نگاهها بیش و پیش از همیشه به هیئت و کاروان ایرانی معطوف است که اینبار در رأس و هرم خود یک چهره تازه را میبیند که قرار است صدای متفاوت از دولت جدیدی باشد که در اوج شرایط بحرانی منطقه و در حاشیه تحولات بینالمللی حساس و تعیینکنندهای همچون انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، عنان امور را در دست گرفته و میخواهد طرحی نو دراندازد و از این سفر آوردهای محسوس و ملموس برای ایران و ایرانی رقم بزند. بهنوعی میتوان گفت همه چیز دست به دست هم داده تا این سفر را واجد عنوان «سفر تاریخی» کند.
اما با همه این اوصاف، آنچه که پیش از این سفر مهم و تعیینکننده، بروز و ظهور رسانهای داشته و افکارعمومی را به خود معطوف ساخت؛ تعداد و کیفیت هیئت همراه رئیسجمهوری در سفر نیویورک بود. مخالفان و منتقدان دولت با رواج شایعات پردامنه و تبلیغات ایذایی چنین جلوه دادند که قرار است چند ده نفر به انضمام اعضای خانواده مسعود پزشکیان، رئیس دولت را در سفر به نیویورک همراهی کنند و به پیوست آن غوغایی راه انداختند که چه نشستهاید که بیتالمال خرج خوشگذرانی و سفر اعضای خانواده رئیسجمهوری به نیویورک شده است.
این تبلیغات چندروزه چنان پربسامد بود که حتی برخی از حامیان دولت نیز در شبکههای اجتماعی بدان پرداختند و زبان به نقد و گلایه گشودند تا آنکه یوسف پزشکیان در پستی در شبکه اجتماعی ایکس حضور خود در سفر نیویورک را تکذیب کرد. بالاخره یکشنبهشب و با پرواز هواپیمای رئیسجمهوری به سمت نیویورک مشخص شد که ۱۲نفر وی را در این سفر همراهی میکنند و نهتنها خبری از حضور پسران رئیسجمهوری نیست که هیئت همراه رئیس دولت از نظر تعداد، همسان با سفر رئیس دولت اصلاحات به نیویورک رکورددار جمعوجورترین هیئت همراه در سفر نیویورک است.
به هر تقدیر، هم مخالفان دولت در حاشیهسازی پیرامون سفر و هم موافقان آن در پررنگ کردن و مانور روی تعداد هیئت همراه، بهنوعی دچار کجسلیقگی و غلبه حاشیه بر متن شدند. نمونه آنکه بر فرض حضور هیئت ۱۰۰نفره همراه رئیسجمهوری در بدترین حالت هزینه چند ده هزار دلاری برای آن متصور است. این در حالی است که بنابر تخمینها تا چند سال پیش ضررهای مستقیم و غیرمستقیم تحریمهای ظالمانه بر کشور و اقتصاد ایران چیزی بالغ بر ۲۰۰۰میلیارد دلار برآورد میشود.
طرفه آنکه مهمترین دستاورد و زمینهسازی متصوره پیرامون سفر رئیسجمهوری به نیویورک، ایجاد رخنه در ساختار و سازمان این تحریمهای ظالمانه با بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی عمومی و رسانهای تا مذاکرات و رایزنیهای تیم تازه دستگاه دیپلماسی و جلوه و نمودی است که رئیس دولت تازه در اولین سفر مهم بینالمللی خود در این سطح، به منصه اجرا میگذارد.
حال به جای آنکه از مخالف تا موافق به این مهم معطوف باشند و در راستای منافعملی زمینههای ارتقا و تصاعد ظرفیتهای این سفر در افکارعمومی داخلی و خارجی را مهیا کنند، بر سر تعداد مسافران و بودن این و آن منازعه و مجادله میکنند. این سفر به دلایل متعدد همانگونه که اشاره رفت، میتواند واجد عنوان «سفر تاریخی» باشد و بهرغم همه فشارهای داخلی و خارجی و التهابات منطقهای، در راستای منافعملی یک تکانه مهم ایجاد کند و رئیس دولت هم به نظر میرسد که سختافزاری و نرمافزاری پتانسیل و ظرفیت تحقق بهینه آن را دارد تا این سفر همانند برخی ادوار گذشته به بیانیهخوانی صرف منتهی نشود و خروجی مقبول و مطلوبی داشته باشد که البته ما هم در داخل میتوانیم با عبور و گذار از حاشیهها و توجه به خیر جمعی و منافعملی در این مسیر با همدلی و اتفاقنظر و بسترسازی در قالب پیشنهادهای راهگشا و کاربردی، تسهیلکننده باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید