در تاریخ جنگها و به ویژه جنگ جهانی دوم، ورزش تحت تاثیر دو طرف قرار گرفته است و طرفین رقابتهای ورزشی معمولا پیروزی در میدان ورزشی را برابر با پیروزی در میدان جنگ تلقی نموده اند و با همه تلاشهایی که سازمانهای ورزشی تاکنون در غیرسیاسی کردن ورزش و عدم پیوند زدن آن به اختلاف بین دولت و حتی ملتها و میادین جنگ نمودهاند ولی موفق به عملی نمودن این نگرش نشدهاند .
از سوی دیگر ورزش میتواند کاهنده آلامِ مردم و احیایِ غرور ملی یک ملت شکست خورده باشد. نظیر بازی تیم ملی فوتبال آرژانتین و انگلیس پس از نبرد فالکلند. در نبرد فالکلند؛ انگلیسیها، آرژانتینیها را شکست دادند. اما برد تاریخی آرژانتین در برابر تیم ملی فوتبال انگلستان، غرورِ خدشه دار شده مردم آرژانتین را احیا کرد.
همچنین پس از باخت ایران به آرژانتین در جام جهانی فوتبال 2014 و شادی و ابراز رضایت مردم ایران از بازی مناسب تیم ملی فوتبال ایران در برابر آرژانتین، احمد نادری پژوهشگر انسانشناس با تشبیه بازی فوتبال به جنگ، در تحلیل خوشحالی مردم ایران بعد از باخت تیم ملی در مقابل آرژانتین گفت: «مردم ما احساس میکردند که بعد از حملات کوبندهی دشمن زنده ماندهاند. فوتبال فرصت ظهور و بروز احساسات ملیگرایانه و عرصهی ایجاد انسجام ملی و البته سبب تحریک احساسات عمومی (منفی یا مثبت) است ... بازیهای ملی سمبل ارتشهای مدرنی هستند که بصورت نمادین با یکدیگر جنگ میکنند و چون عرصهی هویتیابی و تعریف واحدهای سیاسی و به تبع آن اجتماعی تا اطلاع ثانوی دولت-ملتهاست؛ بنابراین تیمهای ملی همیشه با احساسات ملیگرایانه مردم خودشان بدرقه میشوند. صحنهی بازیهای ملی - مخصوصا در جامجهانی که مهمترین رویداد جنگ بینالمللی احساسات است- صحنهی بروز ناسیونالیسمهای رمانتیک است. در این بین اگر قرار باشد تیمهایی با یکدیگر بازی کنند که از قبل هم کشورهای آنها درعرصههای سیاسی و نظامی با یکدیگر مشکل داشتند، این بازی از جنبههای مختلف اهمیت پیدا میکند.
مهمترین اهمیت آن این است که شهروندان هر دو کشور، با تیم ملی همذاتپنداری (و همتاپنداری) کرده و خود را پشتیبان جبهه و نیروی کمکی جنگی که البته سمبلیک است، اما به اندازهی جنگ واقعی اهمیت دارد میپندارند.
گاهی نیز ورزش آغازی برای صلح و مذاکرات دوستانه به شمار میرود. نظیر دیپلماسی «پینگ پنگ» بین چین و آمریکا که پوششی برای مذاکرات بین آمریکا و چین پس از سالها منزاعه و درگیری لفظی بود. دیپلماسی پینگ پنگ به گفتگوهای پنهانی ایالات متحده آمریکا و چین در اواسط دهه ۱۹۷۰ گفته میشود. در آن زمان دو کشور هنوز روابط سیاسی با یکدیگر نداشتند و برای انجام مذاکرات برگزاری یک تورنمنت پینگ پنگ را بهانه کردند. در مارس ۱۹۷۱ چینیها که گفتگوهایی را با آمریکاییها شروع کرده بودند تیم ملی پینگ پنگ آمریکا را به پکن دعوت کردند. در این تیم تعدادای از دیپلماتها نیز حضور داشتند که مخفیانه با مقامات چینی گفتگو کردند. این مذاکرات سرانجام به سفر پنهانی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت ریچارد نیکسون به پکن در ژوئیه سال ۱۹۷۱ انجامید.
منبع:
جهانفر، رضا (1401). مطالعه جامعه شناختی نقش ورزش و سازمانهای ورزشی در جنگ. رساله دکتری. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
دیدگاه تان را بنویسید