تاثیر حکیم ابوالقاسم فردوسی بر ادبیات ایران و جهان
ابوالقاسم فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان فارسی دچار ضعف و آشفتگی بود و او از ادامه و قوت این آشفتگی جلوگیری کرد.
25اردیبهشت در تقویم رسمی کشور مزین شده به روز بزرگداشت "حکیم سخن فردوسی بزرگ". شاعری که بزرگترین تاثیر را در شعر و ادبیات داشت. برخی فردوسی را بزرگترین سرایندهٔ پارسیگو دانستهاند که از شهرت جهانی برخوردار است.
طبق اطلاعات موجود فردوسی آغاز زندگی را در روزگار سامانیان سپری کرد. فردوسی دهقان و دهقانزاده بود، از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود و مشخص است که در جوانی به کسی محتاج نبوده است.
شاهنامه او مهم ترین سند عظمت زبان پارسی و مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران باستان و گنجینه ادبیات فارسی است که توسط شاعری بزرگ با طبع لطیف و به دور از هر گونه ریا و چاپلوسی به نگارش رسیده است.
فردوسی هنگامی شاهنامه را سرود که زبان فارسی دچار ضعف و آشفتگی بود و او از ادامه و قوت این آشفتگی جلوگیری کرد. هنگامیکه زبانِ رسمی علم و فرهنگ در ایران زبان عربی بود، فردوسی با سرودن شاهنامه زبان فارسی را زنده و ماندگار کرد. شاهنامه فردوسی نقش بسیار مهمی در اعتلای فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای درخشانی در ادبیات جهان داشته است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی نامبردهاند.
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم و بر اساس دستنوشتههای موجود دربرگیرنده نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت تا حدود ۶۱٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و درخشانترین سرودههای حماسیِ جهان است که نگاشتن آن حداقل حاصل سی سال کارِ مداوم این شاعر نامدار ایرانی است.
به مناسبت روز ملی حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی پیامی صادر کرد.
در واقع شاهنامه بزرگترین و معتبرترین اثر ادبی به زبان فارسی است که در تمام فرهنگهای جهان موردتوجه قرارگرفته و به بسیاری از زبانهای زنده جهان ترجمه شده است. اولین بار در سال ۶۰۱ هجری، بُنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی ترجمه نمود و پس از آن ترجمههای دیگری از این اثر، از جمله ترجمه ژول مُل به فرانسوی، انجام گرفت.
فردوسی در سرودن شاهنامه بیشتر از زبان فارسی سره استفاده کرد و شمار واژههای عربی در شاهنامه تنها ۸۶۵ واژه است.
مورخان چه میگویند؟
به گفته مورخان و صاحبنظران فردوسی در سرودن شاهنامه تنها از یک منبع مدون استفاده برده و آن شاهنامه ابومنصوری بوده است که فردوسی چندی در جستجوی آن رنج برد و از روی آن، شاهنامه را سرود. فردوسی بهجز شاهنامه ابومنصوری از برخی داستانهای جداگانه دیگر که در آن روزگار شهرت داشت نیز بهره برده است که از این داستانها میتوان رزم بیژن و گرازان، بیژن و منیژه، رزم رستم با اکوان دیو، داستان رستم و سهراب و برخی از رزمهای رستم را نام برد.
آغاز سرودن شاهنامه توسط فردوسی در حوالی سال ۳۶۷ هجری قمری بوده است. فردوسی پیش از سرودن شاهنامه، داستان «بیژن و منیژه» را سروده بود که با احتساب این مدت، او تقریباً ۳۵ سال از عمر خویش را بر صرف سرودن شاهنامه کرده است. او ویرایش اول شاهنامه را در سال ۳۸۴ هجری قمری سه سال پیش از برتختنشستن سلطان محمود غزنوی بهپایان رساند.
حجم شاهنامه فردوسی حدوداً دو برابر چکامههای ایلیاد و ادیسه اثر هومر است.
تاثیر ژرف در ادبیات جهان
شاهنامه تأثیر فراوانی در ادبیات جهان بر جای گذاشته است. آلفونس دو لامارتین (شاعر و نویسنده بزرگ فرانسوی) در سال ۱۸۳۵ میلادی در مجله «مدنیت» با عنوان «گروهی از بزرگان و نوابغ قدیم و جدید …» به داستان رستم در شاهنامه اشاره کرد. از میان داستانهای شاهنامه، داستان رستم و سهراب در اروپا آنچنان محبوبیت یافت که به چندین زبان ترجمه شد و منظومههای زیبایی از آن پدید آمد. واسیلی آندریویچ ژوکوفسکی منظومه زیبایی که در ادبیات روسی دارای جایگاه بلندی است، بر اساس داستان رستم و سهراب نگاشت.
دلبستگی شاعران غربی به فردوسی
شاهکار دیگری که از داستان رستم و سهراب در ادبیات اروپایی مشهور شد، منظومه متیو آرنولد (شاعر بزرگ انگلیسی) است. یوهان ولفگانگ گوته (شاعر مشهور آلمانی) که به ادبیات فارسی دلبستگی فراوانی داشت، در انتهای یکی از مجموعههای شعر خود با نام «دیوان شرقی از مؤلف غربی» نام فردوسی را ذکر کرده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده است.
ویکتور هوگو (شاعر بزرگ فرانسوی) در کتاب «شرقیات» در برخی موارد از فردوسی استفاده کرده و نام او را آورده است. هاینریش هاینه (شاعر مشهور آلمانی) در یکی از منظومههای خود داستان زندگی و تنگدستی فردوسی را به نظم درآورده است. فرانسوا کوپه (شاعر اهل فرانسه) داستانی درباره زیارت تیمور لنگ از آرامگاه فردوسی نوشته که از آثار زیبا و مشهور او است. شاعر دیگری به نام موریس باره نیز در یکی از آثار خود به نام «ضیافت در کشورهای خاور» نام فردوسی را آورده است.
یان ریپکا، دانشمند بزرگ و ادب شناس کشور چک، در کتاب تاریخ ادبیات ایران خود، درباره فردوسی می نویسد: «فردوسی در سراسر عرصه ادبیات فارسی، چون تهمتن قد برافراشته است». همو در جایی دیگر از همان کتاب، درباره شاهنامه نوشته است: «حقیقت مسلم این است که در پهنه گیتی، هیچ ملت دیگری دارای یک چنین حماسه با عظمتی نیست که تمام سنت های تاریخی اش را، از دوران تاریک اساطیری تا اواسط سده هفتم در برداشته باشد».
فردوسی در کلام برتلس
برتلس، خاورشناس بزرگ روس، در مراسم هزاره فردوسی در کشورمان شرکت، و در آن جا سخنرانی کرد و از عظمت و بزرگی فردوسی و شاهنامه او سخن گفت. او سخنان خود را با این عبارت به پایان رسانید: «مادام که در جهان مفهوم ایرانی وجود خواهد داشت، نام پرافتخار شاعر بزرگ هم که تمام عشق سوزان قلب خود را به وطن خویش وقف کرده بود، جاوید خواهد ماند. فردوسی، شاهنامه را با خون دل نوشت، و به این قیمت، خریدار محبت و احترام ملت ایران به خود گردید».
دیدگاه تان را بنویسید