کتاب های مورد علاقه مهران مدیری
مهران مدیری، یکی از چهرههای برجسته و شناختهشده در عرصه هنر و تلویزیون ایران است که بهویژه بهخاطر ساخت و اجرای برنامههای طنز تلویزیونی محبوبیت زیادی پیدا کرده است. او علاوه بر استعداد ذاتی در هنر، به کتابها و منابع مطالعاتی نیز اهمیت ویژهای داده است که به توسعه حرفهای و شخصیتی او کمک کردهاند.
مهران مدیری در مصاحبهها و گفتگوهای خود به تأثیر کتابهای مختلف در مسیر موفقیتش اشاره کرده است. یکی از این کتابها، "چنین گفت زرتشت" اثر فریدریش نیچه است که او از آن بهعنوان یکی از منابع الهامبخش و تأثیرگذار بر تفکرات و دیدگاههای فلسفی خود یاد کرده است. این کتاب با محتوای عمیق فلسفی، به درک بهتر مدیری از زندگی، ارزشها، و انسانیت کمک کرده است.
کتاب آناکارنینا نوشته لئو تولستوی
لئو تولستوی نویسندهای روس است که به دلیل فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که در دوران زندگیش داشت همواره نزد مردم محبوب بود. او در ۱۹ و ۲۰ میلادی میزیست؛ یعنی زاده ۱۸۲۸ و درگذشته سال ۱۹۱۰ است. در این میان یکی از مشهورترین رمانهای تولستوی آناکارنیناست که مورد توجه مهران مدیری نیز قرار گرفته است.
کتاب آناکارنینا در سال ۱۸۷۷ نوشته شده است؛ اما چه چیزی باعث میشود که این کتاب قدیمی همچنان بر ذهن مردم بنشیند و برایشان تبدیل به یک نقشه مسیریابی برای زندگی شود؟ به نظر میرسد باید داستان رمان آناکارنینا را مرور کنیم.داستان آنا کارنینا حول محور زندگی دو زن میچرخد: آنا کارنینا، زنی متاهل و اجتماعی که عاشق افسر جوانی میشود و کاترینا، زنی ساده و روستایی که عاشق یک اشرافزاده میشود. رمان به موازات داستان عاشقانهی آنا، به بررسی زندگی و دغدغههای شخصیتهای دیگری همچون کنستانتین لوین، مردی روشنفکر و در جستجوی معنای زندگی، میپردازد.
معنای زندگی؛ به نظر میرسد دست یافتن به معنای زندگی دغدغه اکثر آدمهاست، آدمهایی که در طول زندگیشان لحظاتی را به اندیشیدن میگذرانند
جستجوی معنا و هویت
مضامین اصلی رمان آنا کارنینا
عشق، خیانت و جامعه
- معنای زندگی: کنستانتین لوین، یکی دیگر از شخصیتهای اصلی رمان، در جستجوی معنای زندگی است و در نهایت به این نتیجه میرسد که کار و خانواده، مهمترین ارزشهای زندگی هستند.
- هویت فردی: هر یک از شخصیتهای رمان، در تلاش برای یافتن هویت خود هستند. آنا در جستجوی عشق و آزادی است، کنستانتین به دنبال معنای زندگی، و کاترینا به دنبال خوشبختی در زندگی زناشویی.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ نوشته لئو تولستوی
دومین کتابی که مهران مدیری در یکی از برنامههایش
معرفی میکند نیز نوشته لئو تولستوی است. این نشان میدهد که یکی از نویسندگان مورد علاقه مدیری میتواند تولستوی باشد. تولستوی، مرگ ایوان ایلیچ را در سال ۱۸۸۶ نوشته است؛ یعنی یک سال پیش از نوشتن رمان بینظیر آناکارنینا.
اما، چرا مهران مدیری این رمان را دوست دارد؟ اجازه دهید به داستان مرگ ایوان ایلیچ بازگردیم. پیش از این باید اشاره کنیم که این کتاب جزوی از شاهکارهای ادبی جهان به حساب میآید و موضوع آن حول محور مساله مرگ میچرخد. داستان مرگ ایوان ایلیچ مربوط به قاضیای است که حالا با مساله مرگ روبه رو شدهُ اما زمانی با میرایی انسان (یعنی با این مساله که انسان فناپذیر یا به بیان سادهتر مردنی است) رو به رو شده که مرگ به سراغش آمده است.
تولستوی در رمان مرگ ایوان ایلیچ پرسشی بزرگ دارد! وقتی انسانی در طول زندگیش وقتی برای اندیشیدن و تفکر کردن نگذاشته چگونه با مرگ روبه رو میشود؟ آیا آن لحظه برایش بیش از هر چیز شبیه به یک پرتگاه ژرف نیست؟
مرگ و گذر زمان
- عشق و اشتیاق: عشق، نیروی محرکه اصلی داستان است و به اشکال مختلف در زندگی شخصیتها بروز میکند. عشق آنا به ورونسکی، عشق کنستانتین لوین به کاترینا و عشق مادری آنا به پسرش، همگی نشاندهنده ابعاد مختلف عشق هستند.
- خیانت و عواقب آن: خیانت آنا به همسرش، یکی از محورهای اصلی داستان است و عواقب اجتماعی و روانی سنگینی را برای او و اطرافیانش به همراه دارد.
- جامعه و هنجارها: رمان آنا کارنینا، نقدی بر جامعهی طبقاتی و ارزشهای آن است. آنا به دلیل تخطی از هنجارهای اجتماعی، طرد میشود و این نشان میدهد که جامعه چقدر میتواند بر زندگی افراد تأثیرگذار باشد.
کتاب جان شیفته نوشته رومن رولان
سومین کتابی که بر زندگی مهران مدیری تاثیری عمیق گذاشته کتابی از رومن رولان با نام جان شیفته است. رومن رولان نویسندهای است که در قرن نوزده و بیست میلادی زندگی میکرده است؛ یعنی در سال ۱۸۶۶ به دنیا آمده و در سال ۱۹۴۴ چشم از جهان فرو بسته است. جالب این است که رولان به شدت تحت تاثیر تفکر و نوشتههای تولستوی و اسپینوزا بوده است.
اما کتاب جان شیفته چرا بر مهران مدیری تاثیری چنان ژرف گذاشته است؟ شاید این بار مساله عشق در میان باشد. آخر این رمان در مورد عشق است. اما، نه عشقهای دم دستی، بلکه عشق یک زن در جامعهای که برای عشق ارزشی قائل نیست. آنت ریوی یر همان زن است. زنی که در حال بیدار شدن از خواب زمستانی است. اما چه چیزی آنت ۲۴ ساله را این چنین دگرگون میکند؟ به نظر میرسد مرگ پدرش بیتاثیر نباشد.
مضامین اصلی رمان جان شیفته
- مرگ به عنوان پایان اجتنابناپذیر: مرگ، یکی از مضامین اصلی رمان است و به عنوان پایان اجتنابناپذیر زندگی انسانها مطرح میشود.
- گذر زمان: رمان آنا کارنینا، به گذر زمان و تغییراتی که با گذشت زمان در زندگی افراد رخ میدهد، میپردازد.
زیر به برخی از مهمترین مضامین رمان مرگ ایوان ایلیچ اشاره میکنیم:
- بیداری زنان : رمان جان شیفته، روایتی از بیداری زنان و تلاش آنها برای دستیابی به استقلال و آزادی است. آنت، به عنوان نمادی از زنان این دوره، به دنبال شکستن قید و بندهای اجتماعی و رسیدن به خودشناسی است.
- عشق و روابط انسانی : عشق در این رمان، نیرویی قدرتمند و پیچیده است که زندگی شخصیتها را تحت تأثیر قرار میدهد. عشقهای مختلفی در این رمان به تصویر کشیده شده است که هر کدام به شکلی بر زندگی آنت تأثیر میگذارند.
- جستجوی معنویت : آنت در طول زندگیاش به دنبال معنای زندگی و جایگاه خود در جهان است. او به فلسفه، هنر و موسیقی پناه میبرد تا به پرسشهای وجودی خود پاسخ دهد.
- تحولات اجتماعی : رمان جان شیفته، تصویری از تحولات اجتماعی فرانسه در اوایل قرن بیستم ارائه میدهد. جنگ جهانی اول، جنبشهای فمینیستی و تغییرات فرهنگی، همگی بر زندگی آنت و جامعه اطرافش تأثیر میگذارند .
- مرگ به عنوان بخشی جداییناپذیر از زندگی: تولستوی در این رمان، مرگ را نه به عنوان پایان، بلکه به عنوان بخشی طبیعی از زندگی انسانها به تصویر میکشد. او نشان میدهد که چگونه ترس از مرگ میتواند بر زندگی انسانها سایه افکند و آنها را از لذت بردن از لحظات زندگی باز دارد.
- معنای زندگی: یکی از مهمترین پرسشهایی که در این رمان مطرح میشود، معنای زندگی است. ایوان ایلیچ در طول بیماری خود به این پرسش میاندیشد که آیا زندگیای که داشته، زندگیای با معنا بوده است یا خیر.
- روابط انسانی: رمان مرگ ایوان ایلیچ، به روابط پیچیده انسانی نیز میپردازد. او روابطش با خانواده، دوستان و همکارانش را مورد بررسی قرار میدهد و نشان میدهد که چگونه این روابط بر زندگی او تأثیر گذاشتهاند.
- تغییر و تحول: در این رمان، شاهد تغییر و تحول عمیقی در شخصیت ایوان ایلیچ هستیم. او در مواجهه با مرگ، به درک جدیدی از زندگی میرسد و سعی میکند گذشته خود را بازبینی کند.
- تلاش برای معنابخشی به زندگی: ایوان ایلیچ در تلاش است تا به زندگی خود معنا ببخشد و از پشیمانیهای گذشته رها شود. او میخواهد قبل از مرگ، به آشتی با خود و دیگران برسد.
- اهمیت لحظه حال: تولستوی در این رمان، اهمیت زندگی در لحظه حال را تأکید میکند. او نشان میدهد که چگونه مشغولیتهای روزمره و تعقیب اهداف مادی، ما را از لذت بردن از لحظات زندگی باز میدارد.
دیدگاه تان را بنویسید