ارسال به دیگران پرینت

رضا رئیسی | مسعود پزشکیان | دولت چهاردهم

نسبت «وفاق ملی» با «امید اجتماعی» | راهبردی برای انسجام و هم‌افزایی در جامعه

به هنگامه‌ای که مسعود پزشکیان از صحن و سرای مجلس به سمت و سوی پاستور عزم حضور کرد.

نسبت «وفاق ملی» با «امید اجتماعی» | راهبردی برای انسجام و هم‌افزایی در جامعه

نسبت «وفاق ملی» با «امید اجتماعی» 

رضا رییسی

به هنگامه‌ای که مسعود پزشکیان از صحن و سرای مجلس به سمت و سوی پاستور عزم حضور کرد، مسیری آغاز شد که هر روز بسط و تکوین یافت و بالاخره در آخرین روز مرداد ماه اتفاقا در همان ساختمان بهارستان به نقطه عطف خود رسید، مسیر تنش‌زدایی و تلطیف درون گفتمانی با انسجام‌افزایی و همنوایی ارکان و اضلاع مختلف ساخت قدرت، رویکردی که طی چند دهه گذشته بر‌خلاف شعارهای معمول و متداول نه تنها مورد التفات و عنایت بازیگران خرد و کلان سپهر سیاسی نبود که همواره در مسیر نزولی نیز طی طریق داشتیم و پزشکیان با نکته‌سنجی و استراتژی درست، نقطه کانونی این معضل همیشگی را هدف گرفت.  شاید این آسیب شناسی درست و بهنگام و سنجیده به حضور 16 ساله او در مجلس بازمی‌گشت، چرا که تضارب آرا و تعاطی اندیشه و قبض و بسط‌های سیاسی و گفتمانی بیش و پیش از هر قوه‌ای در ساختار پارلمانی بروز و ظهور دارد و می‌تواند دستمایه ملموسی از شناخت زیر و بم‌های صحنه سیاست برای افق گشایی به آنکه عزم تغییر و تحول درون ساختاری دارد، عنایت کند.  تا اینجای کار فاز اول پروژه «وفاق ملی» به نحو احسن به فرجام و انجام رسیده و توانسته یک پایه متقن و مرصوص در زمینه انسجام و هم‌افزایی و توافق‌سازی، پیش روی دغدغه‌مندان درون ساختاری قرار دهد اما برای بسط و تعمیم و ترفیع این وضعیت در بازه زمانی بلندمدت و نیز در سطوح و لایه‌های مختلف و متکثر جامعه، نیازمند چه تغییر و تحولات و چه برنامه و راهبردی هستیم؟  در ابتدا باید به این نکته کلیدی اشاره و تصریح کرد که پروژه «وفاق ملی» درون ساختاری، هر چند منجر به تسهیل امور و ترفیع جایگاه و کارآمدی دولت مستقر خواهد شد اما نکته آنجاست که اگر این وفاق‌سازی به سطوح و لایه‌های مختلف و متنوع جامعه رهنمون نشود و آنان را دخیل و درگیر در این مسیر نسازد، ابتر و ناقص مانده و آن هدف بالا و والای مد نظر را محقق نمی‌کند. نقطه غایی و نهایی وفاق‌سازی، ایجاد انسجام، همنوایی و هم‌افزایی میان سطوح مختلف جامعه است که طی آن با ایجاد همذات‌پنداری میان مردم و حاکمیت به عنوان مهم‌ترین مولفه امنیت ملی، به بهترین شکل و قوام یافته‌ترین صورت‌بندی، منافع ملی و خیر عمومی حاصل خواهد شد. 

حال سوال اینجاست که راه بسط و تعمیم وفاق ملی از اردوگاه حاکمیتی به سطوح مختلف اجتماعی چیست؟ شاید بهترین پاسخ احیای سرمایه اجتماعی در قالب امید افزایی در سطوح مختلف جامعه باشد. «امید» آن کیمیای متعالی و حلقه مفقوده‌ای است که جامعه ما در طول چند سال اخیر در فقدانش آسیب‌ها متحمل شده و فرصت‌ها از دست داده و اکنون می‌توان گفت یک‌بار دیگر طلیعه‌هایی از بازگشت آن قابل مشاهده و رصد است.  اگر وفاق سازی را به لایه‌های متعدد اجتماعی برکشیده و پیام تغییر نگرش و مواجهه را در راستای هم پذیری دو چندان‌تر و وحدت گرایی در عین کثرت و تنوع به جامعه متبادر سازیم، می‌توان امیدوار بود که جامعه نیز نسبت به آن پذیرش و همدلی از خود نشان داده و تنها تعبیر به تفاهم بازیگران در قدرت برای تسهیل موقعیت نکنند.  این مهم توسط دولت می‌تواند با به‌کارگیری محذوفان و در کنار ماندگان همیشگی از ساختار قدرت، همچون جوانان، زنان و اقوام و اقلیت‌های مذهبی در سطوح میانی مدیریتی محقق شده و آنان را امیدوار به تغییر و تلطیف فضا کند. در قوه قضاییه با سعه صدر و انعطاف بیشتر، پذیرندگی بالاتری نسبت به تحولاتی که در دوره اخیر مدیریتی به وضوح ملموس و مورد التفات است، شاهد باشیم و در مجلس نیز با پرهیز از تنازع‌گرایی و تدوین و تصویب قوانین مردم‌مدارانه و تسهیل کننده امور ملت، یک چارچوب و ظرفیت بهینه برای تحقق وفاق ملی با ارتقای سرمایه  اجتماعی  را  شاهد   باشیم. 

اینگونه است که پروژه «وفاق ملی» از خواست و مطالبه رییس‌جمهوری، تبدیل به یک پروژه ملی با دایره شمول فراگیر شده و می‌تواند یک الگو و پارادایم تازه در حکمرانی مطلوب و متعالی را زمینه‌ساز شود و از طرف دیگر آن را تبدیل به یک گفتمان ملی با مطالبه‌گری عمومی و فراگیر اجتماعی کند.

منبع : اعتماد نیوز
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه