این تمرکز نشاندهنده علاقه قابلتوجه به این موضوع است که چگونه نتیجه انتخابات ممکن است بر روابط ایالات متحده و ایران و پویاییهای ژئوپلیتیک گستردهتر تاثیر بگذارد.سیاستمداران ایرانی معمولا زمانی که دموکراتها در انتخابات ایالات متحده پیروز میشوند، به دلیل طیف وسیعی از سیاستهای مطلوب و رویکردهای دیپلماتیک که معمولا با حزب دموکرات مرتبط است، آنها را بر جمهوریخواهان ترجیح میدهند. از نظر تاریخی، دولتهای دموکرات به جای اتخاذ یک موضع تقابلی تمایل بیشتری به مذاکره و گفتوگو با ایران نشان دادهاند؛ این تعامل دیپلماتیک اغلب شامل رویکرد ملایمتری نسبت به تحریمها میشود که میتواند برخی از فشارهای اقتصادی ایران را کاهش دهد. چنین سیاستهایی میتواند فضای مساعدتری را برای اقتصاد ایران و روابط بینالملل این کشور ایجاد کند.
این چشمانداز ماه گذشته توسط جواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، در یک گفتوگوی تلویزیونی با محوریت روابط بینالملل برجسته شد. ظریف این اظهارات را در پاسخ به ادعاهای طرف محافظهکار بیان کرد که ادعا میکرد ایران با وجود تحریمهای محدودکننده آمریکا، تحت رهبری ابراهیم رئیسی رئیسجمهور بود که توانست به طور موثر نفت خام خود را به بازار عرضه کند. به گفته ظریف: «وقتی بایدن به قدرت رسید، سیاست شل کردن پیچها در اجرای تحریمهای ایران را در پیش گرفت. بگذارید آقای ترامپ به قدرت برگردد و سپس ببینید دوستان (محافظهکار) شما چه خواهند کرد.»
به عنوان مثال، در سه ماه اول سال ۲۰۲۴، صادرات نفت ایران با افزایش چشمگیری روبهرو شد و به ۱.۸۲ میلیون بشکه در روز رسید؛ سطحی که از اکتبر ۲۰۱۸، کمی قبل از اعمال مجدد تحریمها علیه بخش نفت ایران توسط دولت ترامپ مشاهده نشده بود. این افزایش حجم صادرات به طور آشکار رژیم تحریمها را به چالش میکشد.ادامه رشد صادرات پیامدهای قابلتوجهی برای وضعیت مالی ایران دارد، زیرا درآمدهای نفتی به طور سنتی نزدیک به ۸۰درصد از کل درآمد کشور را تشکیل میدهد.علاوه بر این، دموکراتها برای ورود مجدد یا مذاکره مجدد درباره توافقهایی که هدفشان رسیدگی به برنامه هستهای ایران است، متعادلتر بودهاند. به عنوان مثال، مذاکره دولت اوباما در مورد برنامه جامع اقدام مشترک گام مهمی در این راستا بود که در ازای محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران، تحریمها علیه این کشور کاهش یابد. یک دولت دموکرات ممکن است تمایل بیشتری به احیا یا اصلاح چنین توافقاتی داشته باشد و به ایران راهی برای مشروعیت بینالمللی و منافع اقتصادی بیشتر ارائه دهد.
در مقابل، دولتهای جمهوریخواه بهخاطر سیاستهای افراطی خود، از جمله خروج ترامپ از برجام و اعمال مجدد تحریمهای شدید، شناخته شدهاند. این رویکرد فشار اقتصادی بر ایران را افزایش داده و تنشها را تشدید میکند. بنابراین، سیاستمداران ایران اغلب پیروزی بالقوه دموکراتها را سودمندتر میدانند، زیرا میتواند منجر به کاهش تحریمها، افزایش فرصتها برای مذاکره و رویکردی کمتر محدودکننده نسبت به برنامه هستهای ایران شود که در نهایت به نفع منافع استراتژیک و اقتصادی این کشور است.به عنوان مثال، در دوران ریاست جمهوری ترامپ، وضعیت کاملا متفاوت از امروز بود.در زمان خروج ترامپ از کاخ سفید، دولت ایران با مشکلات سیاسی و مالی مواجه بود.اقتصاد تهران آسیب دیده بود و تورم و بیکاری به سطوح قابلتوجهی رسیده بود.
علاوه بر این، ایران به شدت به پول نقد نیاز داشت، زیرا صادرات نفت در زمان دولت ترامپ کاهش یافته بود. قبل از اعمال مجدد تحریمها علیه تهران توسط ترامپ و اجرای سیاست «فشار حداکثری»، ایران روزانه بیش از ۲ میلیون بشکه نفت صادر میکرد. با این حال، در پایان دوره اول ترامپ، صادرات نفت ایران به حدود ۷۰هزار بشکه در روز کاهش یافت. علاوه بر این، ارزش پول ایران «ریال» به میزان قابلتوجهی کاهش یافت. در دوره دولت ترامپ، تحریمها فشار قابلتوجهی بر دولت ایران برای پیشبرد نقش منطقهایاش وارد کرد.
در پایان، سیاستمداران ایران به دلیل تمایلات تاریخی دولتهای دموکرات به تعامل دیپلماتیک و ارائه سیاستهای ملایمتر در قبال ایران، از انتخاب یک رئیسجمهور از این حزب حمایت میکنند. از منظر آنها، پتانسیل مذاکرات مجدد، کاهش تحریمها و رویکرد کمتر محدودکننده به برنامه هستهای ایران سناریوی بسیار بهتری برای منافع اقتصادی و استراتژیک تهران است.این کاملا در تضاد با موضع قویتری است که معمولا با دولتهای جمهوریخواه مرتبط است، بهویژه دولت ترامپ، که دوره ریاست جمهوری او با خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای شدید مشخص شد. بنابراین، از نظر نخبگان و سیاستمداران ایران، پیروزی دموکراتها در مقایسه با چالشهای ناشی از بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت، فضای مطلوبتری را ارائه میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید