ارسال به دیگران پرینت

عباس عبدی | انتخابات

تجربه شخصی عباس عبدی در انتخاباتی که گذشت

از همان روز اولی که از آقای پزشکیان حمایت کردم، اطمینان داشتم که پیروز این انتخابات خواهد شد. باید تأکید کنم، این حضور انتخاباتی را وظیفه خود می‌دانستم و نه ‌خدمت به شخص نامزد انتخاباتی. در نتیجه هیچ انتظاری هم از ایشان ندارم جز اینکه آقای پزشکیان بتواند در مسیر تحقق وعده‌هایش عمل کند، و قدری از آلام و دردهای مردم را کم کند. بنده نیز همچنان در خدمت عرصه عمومی خواهم بود.

تجربه شخصی عباس عبدی در انتخاباتی که گذشت

عباس عبدی

-از همان روز اولی که از آقای پزشکیان حمایت کردم، اطمینان داشتم که پیروز این انتخابات خواهد شد. باید تأکید کنم، این حضور انتخاباتی را وظیفه خود می‌دانستم و نه ‌خدمت به شخص نامزد انتخاباتی. در نتیجه هیچ انتظاری هم از ایشان ندارم جز اینکه آقای پزشکیان بتواند در مسیر تحقق وعده‌هایش عمل کند، و قدری از آلام و دردهای مردم را کم کند. بنده نیز همچنان در خدمت عرصه عمومی خواهم بود. 

-لازم می‌دانم که اطلاع دهم از همان لحظه اول تصمیم داشتم و به دوستانم هم گفته بودم که حضورم در انتخابات را چنین تعریف می‌کنم که شکست پزشکیان، شکست سیاست‌ورزی من نیز هست و اگر او شکست می‌خورد، این آخرین یادداشت من بود و با اعلام و پذیرش شکست برای همیشه عرصه سیاست و روزنامه‌نگاری سیاسی را ترک می‌کردم. این تصمیم و مجازات قطعی در برابر خطای تحلیلی خودم بود.

-در این مدت لحظه‌ای در پیروزی پزشکیان تردید نداشتم. در تمام این ۳۷ روز در پیروزی پزشکیان شک نداشتم، معتقد بودم که ظرفیت این کار وجود دارد و می‌توان این ظرفیت را به فعلیت درآورد. هفته پیش از آن نیز با برخی از همکاران آقای پزشکیان صحبت کرده بودم نظراتم را دقیق گفته بودم. 

-البته فقط دو سه روز پیش از دور اول خبری شنیدم که قرار است آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار برود، که تصور کردم شاید اندکی از احتمال پیروزی آقای پزشکیان کاسته شود. نه فقط به این علت که آرای جلیلی به سوی قالیباف سرریز می‌شود و برعکس آن نمی‌شود، بلکه دلایل دیگری داشت که جداگانه خواهم گفت. چنان که همگان می دانند لجاجت و قدرت‌طلبی آنان مانع از این وحدت صوری مبتنی بر ضدیت با دیگری شد. 

-به علاوه از ابتدا هم مسأله اصلی من مشارکت بود و انتخاب آقای پزشکیان یا هر کس دیگری را (فرقی نمی‌کند) مقدم بر میزان مشارکت نمی‌دانستم. چون مسأله رفتن به پاستور نیست، چگونه رفتن به آنجا مهم است. رفتنی که با حمایت مردم نباشد، چاره‌ساز نیست. این حضور مردم است که اهمیت دارد. و چقدر علیه این موضع من تبلیغ کردند. صادقانه بگویم که در طول این ۳۷ روز حتی لحظه‌ای، به حرف‌هایی که علیه من زدند گوش نمی‌کردم و از آنهایی هم که برحسب تصادف می‌شنیدم، ناراحت نمی‌شدم.

 

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه