معرفی کتاب کتابخانه نیمه شب
کتاب کتابخانه نیمه شب رمانی فانتزی است که به اهمیت استفاده از فرصتهای زندگی و قدردانی از داشتهها میپردازد. نورا، شخصیت اصلی رمان، در سیاهی مطلق به سر میبرد، در یک شکست تمام و کمال. او همهچیزش را از دست داده است.
کتاب کتابخانه نیمه شب داستانی از مت هیگ است که شما را به این فکر میاندازد که اگر زندگی دیگری را تجربه میکردید چه روزگاری داشتید. همهی ما در برههای از زندگی با هجوم «اگر»ها مواجه شدهایم. اگر در بزنگاهها انتخابهای دیگری داشتیم، اگر زندگی دیگری داشتیم، اگر اتفاقات شکل دیگری رقم میخوردند و اگر و اگر و اگر... کتابخانه نیمهشب اثری در مورد تحقق همین اگرهاست؛ رمانی خواندنی به قلم مت هیگ که به رویای دور و مشترک انسانها، یعنی تجربهی شکلها و مسیرهای دیگر زندگی میپردازد.
درباره کتاب کتابخانه نیمه شب
تابهحال شده در نقطهای از زندگی بایستید و با خودتان بگویید اگر در آن روز تصمیم دیگری میگرفتم چه میشد؟ پاسخ سوال روشن است، حتماً برایتان پیش آمده است. زندگی مجموعهای از تصمیمات ماست و ما با اینکه در هر بزنگاهی سعی میکنیم بهترین تصمیم را داشته باشیم، نمیتوانیم از تردید فرار کنیم. تردید همیشه با ماست؛ تردید در این که شاید میتوانستیم بهتر عمل کنیم و تصمیمات درستتری بگیریم.
کتابی که دیدگاه شما به موفقیت را تغییر خواهد داد | معرفی کتاب اسب سیاه
همهی ما به محض اینکه پا به دنیای بزرگسالی و حتی نوجوانی میگذاریم، مجبور به تصمیمگیری هستیم. انتخاب رشته میکنیم، به دانشگاه میرویم، دوست پیدا میکنیم، بعد هم به سراغ شغل و فرد و موردعلاقهمان میرویم و در هر کدام از این تصمیمها، یک تغییر کوچک میتواند مسیر زندگیمان را به کل تغییر دهد و ما را به فرد دیگری تبدیل کند.
کتاب کتابخانه نیمه شب روایت دختریست که در اوج اندوه و استیصال، با شکلهای دیگر زندگیاش مواجه میشود و میبیند که در هر دورهای تصمیمهای متفاوت چطور میتوانستند برایش زندگی متفاوتی بسازند. دختر هر کتاب را که برمیدارد به مسیر یکی از تصمیمهای نگرفتهاش میرود و میتواند انتهای آن تصمیم را ببیند. او در یک زندگی به رویایش میرسد و یک یخچالشناس میشود، در زندگی دیگر شناگری معروف و در زندگی بعدی یک خواننده. او همینطور بین زندگیهای مختلفی که میتوانست داشته باشد سر میخورد و تکتک حسرتهایش را میبیند. همهی ما با خواندن رمان کتابخانه نیمهشب بخشی از خودمان را میبینیم؛ خودمان را که بهخصوص در موقعیتهای سخت مدام حسرت موقعیتهای ازدسترفته را میخورد و فکر میکند کاش زندگی امکان عقبگرد داشت.
کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ رمان خوشخوانی است که از زاویهدید اول شخص روایت میشود، سیر داستانی پیچیدهای ندارد و با نثری روان و ساده نوشته شده است. آنچه این کتاب را از دیگر آثار متمایز میکند، ایدهی درخشان و قابلتوجه آن است؛ ایدهای که از اعماق درون انسان سربرآورده و حسرتها و رویاهای دور او را به قالب کلمه درمیآورد. شاید همین دست گذاشتن روی رویای مشترک بود که کتابخانه نیمهشب را به یکی از پرفروشترین و محبوبترین آثار تبدیل کرد و باعث شد در سرتاسر دنیا ترجمه شود.
موضوع و خلاصه رمان کتابخانه نیمه شب
کتاب کتابخانه نیمه شب رمانی فانتزی است که به اهمیت استفاده از فرصتهای زندگی و قدردانی از داشتهها میپردازد. نورا، شخصیت اصلی رمان، در سیاهی مطلق به سر میبرد، در یک شکست تمام و کمال. او همهچیزش را از دست داده است؛ در علائقش مثل شنای حرفهای، یخچالشناسی، موسیقی و تحصیل در رشتهی فلسفه شکست خورده است، دو ماه مانده به ازدواجش مادرش را بر اثر سرطان از دست داده و نامزدیاش را برهم زده است و گربهی عزیزش هم جان میدهد.
همهی این تاریکیها باعث میشود نورا تصمیم بگیرد جهان را ترک کند ولی قبل از عملی کردن تصمیمش با اتفاق عجیبی مواجه میشود؛ او شب چند عدد از قرصهای ضدافسردگیاش را میخورد ولی ناگهان نیمهشب بیدار میشود و به ساختمان کتابخانهای میرود. کتابدار که شبیه کتابدار دبیرستان نورا است، به او میگوید کتابهای این کتاب زندگیهایی هستند که او میتوانست داشته باشد. زن از نورا میخواهد یک زندگی را انتخاب کند و در آن بماند. نورا به ترتیب کتابها را میخواند؛ در یکی با نامزدش ازدواج کرده، در دیگری یخچالشناس شده و به قطب رفته و به همین ترتیب پیش میرود تا اینکه بالاخره در یک زندگی میماند؛ در زندگیای که به او فرصت میدهد از اول بسازد و مسیر دیگری را در پیش بگیرد.
درباره مت هیگ؛ نویسنده کتاب
مت هیگ نویسندهی پرکاری است که خمیرمایهی آثارش را از تجربههای زیستهاش میگیرد. او سال ۱۹۷۵ در انگلستان پا به دنیا گذاشت و در رشتههای تاریخ و زبان انگلیسی درس خواند. هیگ هنوز خیلی جوان بود که افسردگی روی زندگیاش سایه انداخت؛ آن هم چنان سایهی گسترده و تیرهای که او را به مرز خودکشی رساند. بااینحال هیگ از مرز فروپاشی به زندگی برگشت و سعی کرد از این تجربهاش برای کمک به دیگران استفاده کند. به همین دلیل قلم در دست گرفت و شروع به نوشتن آثار مختلفی کرد؛ از کتابهای انگیزشی گرفته تا رمان و کتاب کودک.
کتابهای مت هیگ تنوع زیادی دارند ولی نخ مشترک بین همهی آنها تشویق به زندگی است؛ تشویق به دیدن بخش روشن دنیا.
دیدگاه تان را بنویسید