سید جمال هادیان طبائی زواره از آن دسته آدمهایی است که شیفته فرهنگ ایران است. سالهاست که در حوزه فرهنگ پژوهش می کند و می نویسد و بیش از 15 جلد کتاب و دهها یاداشت تحلیلی و انتقادی از او منتشر شده است. کارهای نو و ابتکاری او در حوزه فرهنگ و هنر و ارتباطات مورد استناد بسیاری از محققان است. حالا چکیده ای از گفتگو با طبائی را ارائه میدهیم.
- در سوال اول به یکی از چالشهای مهم کشور میپردازیم. بر اساس اعلام رصدخانه مهاجرت در سال گذشته وارد مرحلۀ مهاجرت تودهوار شدهایم. به این معنا که در گروه پزشکان، پرستاران، فناوران و سایر گروههای تخصصی شاهد موجی از مهاجرت هستیم. به نظر شما یک دفعه چه اتفاقی افتاد که سرعت مهاجرت افزایش یافت و جوانان تحصیلکرده مصمم شدند ترک وطن کنند و برای تحصیل، کار یا زندگی رفتن را بر ماندن ترجیح دادند؟
دلایل مهاجرت واضح است. معمولآً دو عامل عمده موجب مهاجرت نخبگان میشود: اول نا امیدی از بهبود وضع موجود که البته برای برای همۀ مردم صدق میکند. در این میان شرایط مهاجرت برای نخبگان، جوانان، صاحبان ایده، دانش، مهارت و سرمایه مهیاتر است. کار به جایی رسیده که برخی از خانوادهها به مهاجرت فرزندان دبیرستانی و ابتدایی خویش رضایت دادهاند چون از آینده و امنیت آنها با ادامه وضعیت فعلی نگرانند.دلیل دوم اختصاصیتر است. برای مثال به محض اینکه چند جوان با استعداد بنیان کسبوکار نویی را راه میاندازند و موفق میشوند سروکله نهادها و سازمانهای انحصارطلب و تمامیتخواه پیدا و سهمخواهی شروع میشود. این زیادهخواهی تا جایی پیش میرود که بانیان کسب وکارهای نو خسته و درمانده رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند. البته عوامل دیگری نیز صاحبان کسب و کار را به مهاجرت ترغیب میکند.
- سوال دوم :ضعیف شهری رنج میبرد. آلودگی هوا، ترافیک، فروش تراکم، معضلات حاشیه نشینی، فرهنگی و اجتماعی، خدمات شهری ضعیف، بینظمی و شلختگی! برای تغییر وضعیت فعلی تهران چه پیشنهادی دارید؟
من سابقه کار در شورای شهر و شهرداری را دارم و مداوم با خبرنگاران حوزه شهری در ارتباطم. در هیچ دورهای وضعیت مدیریت شهری در تهران اینقدر فشل، ناتوان و ناکارآمد نبوده است. حداقل انتظار مردم از مدیریت شهری این است که شهر را تمیز ببینند و از حمل و نقل راحت استفاده کنند اما هر صبح که از خانه بیرون میآیید با شهری شلخته، کثیف و نازیبا روبرو میشوید.
خدمات شهری فشل است. مردم در ناوگان محدود و مستعمل خطوط بی آرتی و مترو له و لورده میشوند. موش همه شهر را گرفته اما شهرداری مشغول تبلیغات بی خاصیتی است که پشیزی برای رفاه و بهداشت و آسایش مردم ارزش ندارد. در تامین اتوبوس و واگن مترو ناتوانید اما دنبال تراموا هستید؟! عجیب است! میخواهید با چهارتا اتوبوس و تاکسی برقی آلودگی هوا را برطرف کنید؟! خندهآور است! امروز در شهرداری شاهد همان وضعیتی هستیم که «در چشمان مردم نگاه میکند و دروغ میگوید» و به جای برطرف کردن مشکلات مردم دنبال شوهای تبلیغاتی است. تهران را «ام القرای جهان اسلام» و «کلان شهر الگوی شهرهای اسلامی» میداند! شعاری احساسی، بیاساس و حرف بیربطی که با واقعیت مطابقت ندارد!؟ «شنبههای ناامیدی و افتضاح» و «شهردار من» چه دردی از مردم دعوا کرده است؟ بالونهای قرمز پر از گاز شهری بر فراز پروژههای عمرانی چه خاصیتی داشته است جز اینکه موجب سوختن تعدادی کودک تهرانی شد که هنوز قادر به مدرسه رفتن نیستند؟
- سوال سوم:به نظر شما راه عبور از وضعیت نابسامان و بنبست فرساینده فعلی کشور چیست؟ چگونه کشورهای کوچک با وسعت و جمعیت اندک و منابع محدودتر گوی سبقت را از ما ربودهاند و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم؟
ما نمیتوانیم خودمان را تافته جدا بافته از جامعه جهانی بدانیم. دنیا در حال پیشرفت است و منتظر ما نمیماند. برخی از کشورها قلههای توسعه متوازن را فتح کردهاند! برخی در مسیر توسعه قرار دارند و برخی مثل ما در توهم حرکت ریل پیشرفت هستنند! بیتردید ما با این رفتارها و راهبردها در مسیر توسعه پایدار قرار نداریم.
- سوال بعدی:ما در زمینههای مختلف پیشرفتهای فوقالعاده ای داشته ایم که قابل انکار نیست. به نظر شما اینها مظاهر توسعه و قدرت نیستند؟
البته که ابتکار و پیشرفت در همه زمینهها، به ویژه در زمینههای نظامی پسندیده و واجب و لازم است و قدرت بازدارندگی کشور را افزونتر میکند اما دست برتر در دنیای امروز از آن ملتها و دولتهایی است که قدرت نرم را تقویت کردهاند. ملتی موفق است و از مسیر سنگلاخ به سلامت عبور میکند که الزام تقویت قدرت نرم را درک کند. قدرت نرم در توسعۀ انسانی، دانش و فناوری، ثروتآفرینی، اقتصاد پایدار، حفاظت از محیط زیست، توسعه ورزش، گردشگری، ارتباطات و تعامل بینالمللی نهفته است. هر چه ابزارهای قدرت نرم قویتر باشد اعتبار کشور در صحنه جهانی افزونتر میشود و امنیت و ثروت و رفاه و آسایش بیشتری برای مردم همراه میاورد.
- سوال بعد:نظر شما درباره وضعیت کشور ما در منطقه و عرصه جهانی در مقطع حساس کنونی چیست؟
عبارتهایی چون «موقعیت حساس کنونی» یا «پیچ تاریخی» را ما ساختهایم. اینها عبارتهای شعاری است که کاربرد موقت دارد و ما را از توجه به مسائل ساختاری و استراتژیک مهم در مسیر توسعه باز میدارد. اصولاً تاریخ، محوری است که از ازل آغاز و تا ابد ادامه دارد و همه مقاطع و تکتک لحظههای آن با ارزش و حساس است بسته به اینکه ملتها و دولتها چقدر در استفاده از این لحظهها توفیق داشته باشند. هیچ قوم و ملتی هم به دیگری برتری ندارد. همه منتظر ظهور مصلح آخرالزمان هستند و غایت این جهانند.
دیدگاه تان را بنویسید