مردم ترکیه در شرایطی امروز به پای صندوقهای رای رفتهاند که تصمیم آنها نه تنها در تعیین سرنوشتشان نقش مهمی بازی میکند، بلکه چشمهای زیادی در منطقه و دیگر نقاط جهان نیز خیره به نتیجه بازی است
گراهام فولر، تحلیلگر برجسته مسائل ژئوپلتیک خاورمیانه با انتشار یادداشتی با عنوان «انتخابات ترکیه: شکست اردوغان باعث چه تغییراتی خواهد شد؟» در وبگاه ریسپانسیبل استیتکرفت این موضوع را مورد بررسی قرار داده است.
پایان دو دهه رهبری اردوغان؟
نتیجۀ انتخابات حساس ریاستجمهوری ترکیه قابلپیشبینی نیست. نظرسنجیها حاکی از نارضایتی قابلتوجه رأیدهندگان در داخل کشور پس از بیش از دو دهه تسلط حزب عدالت و توسعه و رجب طیب اردوغان است؛ شخصی که اکنون بیشتر از ۲۰ سال است که ریاست دولت ترکیه را در دست دارد و امروز بعضیها شکست او را غیرقابلتصور و ناراحتکننده میدانند.
نکتۀ دیگری که وجود دارد این است که با توجه به نفوذ و قدرت اردوغان، ممکن است برخی دستکاریهای انتخاباتی در سطح محلی وجود داشته باشد. درست است که انتخابات ترکیه آزاد خواهد بود ولی حقیقت این است که منصفانه نیست و ابزارهای اردوغان خیلی بیشتر از رقبایش است.
تغییرات مثبت سیاست داخلی در صورت شکست اردوغان
اردوغان اگر پس از اولین دهۀ حکمرانی خود قدرت را ترک میکرد، بدون شک لقب موفقترین نخستوزیر ترکیه را از آن خود میساخت. اما او وارد دومین دهه از حکمرانی نیز شد و در این دهۀ دوم، گرایشات اقتدارطلبانهای از خود بروز داد که باعث شد حتی اعتبار دهۀ اول قدرتش را نیز تحتالشعاع قرار داده و لکهدار سازد. اما نکتۀ مهم دربارۀ اردوغان و ۲۰ سال رهبری ترکیه توسط او این است که جایگاه ترکیه را در جهان تغییرناپذیر کرده است.
شکست اردوغان برای بسیاری از مردم داخل ترکیه شیرین و خوشایند است، خصوصاً برای صدها نفری که به دلیل ابراز دیدگاههای ضددولتی در رسانهها و مطبوعات، زندانی شدهاند و یا شدیداً تحت کنترلند. یقیناً هر دولتی که جانشین اردوغان شود، به سمت آزادی های سیاسی بیشتر، آزادی تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و تضمین آزادی بیشتر مطبوعات حرکت خواهد کرد. اما مشکلات اقتصادیای که ترکیه با آنها روبهرو است، بسیار چالشبرانگیز خواهند بود. اما آنچه که برای غرب مهم است این است که در صورت شکست اردوغان، سیاست خارجی این کشور دچار چه تحولات و تغییراتی خواهد شد؟
تغییرات پایدار اردوغان در سیاست خارجی ترکیه
اردوغان با همراهی و همکاری وزیرخارجۀ پیشین و باهوش و خلاق خود، احمد چاووش اوغلو، توانست جایگاه و چشمانداز ژئوپلیتیکی ترکیه در جهان را گسترش دهد و این کشور را تبدیل به یک قدرت منطقهای جدی کند.
در طول جنگ سرد، واشنگتن ترکیه را متحد وفادار ناتو میدانست، اما با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، ترکیه شروع به ساختن تصویری از خودش و نقشش در جهان جدید کرد که بر اساس آن، این کشور امروز نهتنها یک قدرت اروپایی، بلکه به عنوان قدرتی در مدیترانه، در شمال آفریقا، در خاورمیانه، در جهان اسلام، در قفقاز، و در آسیای مرکزی، شناخته میشود. حتی میتوان گفت که امروز دامنۀ قدرت و نفوذ ترکیه به شرق آفریقا و اوکراین نیز کشیده شده است. همۀ اینها را میتوان بازتابی از جاهطلبیهایی دانست که ریشه در رؤیا و خاطرۀ امپراتوری عثمانی دارند که زمانی یکی از بزرگترین و طولانیترین امپراتوریهای جهان بود.
اهمیت روزافزون آسیا و اوراسیا برای ترکیه
امروزه توجه ترکیه به اوراسیای شرقی نیز جلب شده است. (ترکها خیلی خوب میدانند که خاستگاه اولیۀ آنها در اطراف دریاچۀ بایکال در سیبری بوده است). بنابراین، علیرغم قرنها جنگ میان امپراتوری عثمانی و امپراتوری روسیه که رقیب ژئوپلیتیکی یکدیگر بودند، و همچنین علیرغم عضویت ترکیه در ناتو، این کشور روابط و همکاری نزدیکی با روسیه در زمینۀ موضوعات متعدد آسیایی، خصوصاً دربارۀ خاورمیانه و آسیای مرکزی، برقرار کرده است (این نکته قابلتوجه است که به جز تاجیکستان، بقیۀ کشورهای آسیای مرکزی که سابقاً عضو شوروی بودند، ترکزبان هستند).
ترکیه حتی مسلمانان ترکزبان اویغور استان سینکیانگ چین را نیز در حوزۀ منافع ملی خود میداند و منتقد سیاستهای سرکوب فرهنگی آنها توسط پکن است، هرچندکه به دلیل روابط خوبش با چین، انتقادات خود در این زمنیه را در سطحی بسیار پایین نگه داشته است. ترکیه طرح کمربند و جادۀ چین را برای آیندۀ ترکیه بسیار مهم میداند. این طرح شامل گسترش مسیرهای تجاری-اقتصادی، و ساخت جاده و راهآهن و زیرساخت در سراسر آسیای مرکزی است.
روابط ترکیه با ناتو یکسویه نیست
بنابراین این تصور که اگر اردوغان ببازد، دولت جدید ترکیه همه چیز را تغییر خواهد داد و به آغوش غرب بازمیگردد یک تصور اشتباه و خیالی است. همین حالا هم عدهای در واشنگتن و ناتو معتقدند که روابط مهم و نزدیک ترکیه با روسیه و چین، که حتی شاید مهمتر از روابطش با غرب باشد، زمینهای برای اخراج این کشور از ناتو به عنوان دولتی سرکش است.
واقعیت این است که نیاز ناتو به ترکیه بیش از نیاز ترکیه به ناتو است. ترکیه امروز دارای نفوذ منطقهای جدی و زیادی است و دسترسی به دریای سیاه را از طریق تنگۀ داردانل کنترل میکند که تنها راه دسترسی روسیه به دریای مدیترانه است. درواقع، موقعیت جغرافیایی ترکیه بسیار مهم است.
ماه عسلی کوتاهمدت
اگر ائتلاف اپوزیسیون بتواند پیروز شود، میتوانیم پیشبینی کنیم که دولت جدید به سوی کاهش نارضایتی ناتو نسبت به سیاست خارجی ترکیه، مانند تصویب سریع عضویت سوئد در ناتو که توسط اردوغان مسدود شده است، حرکت کند. همچنین این دولت جدید سعی خواهد کرد که پس از سالها اصطکاک قابلتوجه اردوغان با اتحادیۀ اروپا، روابط ترکیه با این اتحادیه را بهبود بخشد. (البته این بدان معنا نیست که ترکیه بهزودی به عضویت اتحادیه اروپا خواهد رسید).
شکست اردوغان به معنای تغییر جدی در اولویتهای خارجی ترکیه نیست
طی دو دهۀ گذشته، اردوغان چشمانداز سیاست خارجی ترکیه را به طور برگشتناپذیری گسترش داده است و دیگر نمیتوان انتظار داشت که ترکیه به دوران و شرایط قبل از اردوغان بازگردد. از این پس آنکارا تحت رهبری هر دولتی که باشد، مقابل هرگونه فشار برای تابعکردن محدودۀ ژئوپلیتیک و آزادی عمل خود در برابر منافع غرب مقاومت خواهد کرد. همچنین اگرچه آنکارا با روسیه و چین نیز همکاری نزدیکی در منطقه خواهد داشت، اما استقلال خود را در اوراسیا به هیچ یک از این دو کشور قدرتمند نیز واگذار نخواهد کرد. در برابر ایران نیز هرچندکه قرنها روابط پرفرازونشیبی با آن داشته است، اما به سوی شکوفایی و گسترش روابطش با این کشور خواهد رفت و مسیر فعلی را ادامه خواهد داد.
کاهش توانایی آمریکا برای اثرگذاری
ما همۀ اینها رو باید در چارچوب کاهش توانایی آمریکا برای تابعکردن صحنههای ژئوپلیتیکی جهان به نفع خود بفهمیم. این کاهش توانایی در روابط واشنگتن و آنکارا نیز قابلرؤیت است. بنابراین چنانچه دولت جدیدی در ترکیه سر کار بیاید، ماه عسل کوتاهی با غرب خواهد داشت اما واقعیتهای ژئوپلیتیکی و چشمانداز گسترشیافتۀ ترکیه و تمرکز این کشور بر اوراسیا، خیلی زود خودش را به روابط جدید ترکیه و غرب نیز تحمیل خواهد کرد.
فراموش نکنیم که ترکیه همراه با بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، و با مشارکت ایران و عربستان) در تلاش برای تشکیل یک بلوک قدرت در حال ظهور هستند و قصد دارند قدرت ژئوپلیتیکی را به یک جنوب جهانی قدرتمند منتقل کنند.
واقعیتهای ژئوپلیتیکی مهمتر از نتیجۀ انتخابات
اگر اردوغان در این انتخابات شکست بخورد، بسیاری از ترکها و اکثر دولتهای غربی خوشحال خواهند شد. اما این هم واقعیت است که اکثر ترکها نسبت به نیات سیاسی غرب دربارۀ ترکیه سوءظن دارند.
بنابراین انتظار این که تغییر رهبری در ترکیه جهتگیری ژئوپلیتیک بلندمدت این کشور را اساساً تغییر دهد، اشتباه است و نشاندهندۀ شکست در درک تغییر سریع توازن قدرتِ اوراسیا در جهان امروز است.
دیدگاه تان را بنویسید