فاطمه پارسا / نویسنده و فعال حوزه کودک و نوجوان
خاطرات مردی را مرور میکنم که قرار است زندگی پرفرازونشیبش را به تصویر بکشیم تا فیلم زندگیاش، چراغی باشد برای تشنگان حقیقت.(تا ساخت نهایی این مستند، از افشای نام او معذورم) همینطور که دنبال نقاط عطف و اوج و فرود زندگیاش میگردم و سیر شخصیتش را دنبال میکنم، میخواهم بدانم این همه تغییر از نظر معرفتی و اعتقادی در یک فرد چطور ممکن است ایجاد شود آن هم در عرض ۴۵سال؟!
خودش میگوید برای دریافت حقیقت، سیر خانقاه تا حوزه و مریدی عارفی جلیلالقدر را پیموده است، اما هنوز حقیقت را درنیافته و معتقد است "انسانیت" تنها پیام همه ادیان است.
دفتر را کنار میگذارم. با خود میاندیشم من کجای این دنیا هستم؟ نقطه عطف زندگی من کجاست؟ چقدر توانستهام حقیقت را بیابم؟ اصلا برای درک حقیقت، گامی برداشتهام و چه مقدار از اعتقاداتم، ماحصل پرسش و تحقیق بوده است؟به این میاندیشم که این همه اختلاف در امور اعتقادی و دینی و برداشتهای متفاوت از حقیقت در جامعه از کجا نشات میگیرد؟
اگر از بچگی به ما آموخته بودند در پذیرش یا ردِ هر مسئلهای فکر کنیم، پرسشگر باشیم و تحقیق کنیم الان بیتردید، این همه مشکل وجود نداشت. اگر ارگانهای فرهنگی و مذهبی، روحیه پرسشگری بر مبنای تفکر و تعقل را با تولید محتواهای متفاوت و متنوع از جمله فیلم، کتاب و... با استفاده از قابلیتهای فراوان فضای مجازی تقویت نکنند و برای کودکان محتواهای مناسب نسازند، این مشکل عمیقتر هم خواهد شد. علاوه بر این سازمانهای فرهنگی، خانوادهها به خصوص پدر و مادرها، نقش بسزایی در این امر مهم دارند همچنین معلمان و مربیان پرورشی نیز میتوانند با برگزاری مناظرات در حوزههای اعتقادی و مدیریت صحیح آن، خیلی از مشکلات را مرتفع کنند یا میتوان با روشهای خلاقانهتری مثل "بازی صندلی عقاید" این کار را انجام داد به این صورت که سوالاتی چالشی با مفاهیم دینی و اعتقادی میپرسیم و کسانی که مخالف هستند، میایستند و بقیه که موافق هستند مینشینند و نفری که ایستاده، سوال بعدی را میپرسد. من به عنوان کسی که تجربه تدریس فرهنگی به کودکان و نوجوانان را در برخی مدارس داشتهام، این بازی را در کلاسهایم انجام دادهام و به نتیجههای شگفتانگیزی رسیدهام و فهمیدهام چقدر از باورها به بچهها دیکته شده است، لذا میتوانیم به فرزندانمان در قالب بازی یا تئاتر و اساسا استفاده از ظرفیت جذاب هنرهای نمایشی، بیاموزیم چطور عقیدههای مخالف را نقد کنند و جواب سوالاتشان را از طریق گفتوگوی مناسب و سازنده بگیرند. البته ابتدا باید از خودمان شروع کنیم و بپذیریم که چقدر در فضای ملتهب امروز جامعه به این گفتوگوی موثر نیازمندیم.
به امید روزی که گفتوگوهای منطقی و پرسش و پاسخهای سازنده، روشنگر راه جویندگان حقیقت باشد و همه به مفهوم این بیت برسیم که: "مرا با حقیقت بیازار/ اما هرگز با دروغ آرامم نکن"!
این حرفهای قشنگ واین اشعارزیبا درزمان حسن فریدون مطرح نمی شد.