روزنامه فرهیختگان مطلبی از رضا امیرخانی را منتشر کرده است.
در این مطلب آمده است: نظر امنیتی میگوید که در شروع اعتراضات، هر قدم عقبنشینی یعنی پذیرفتن اینکه تنها راه تغییر در جامعه، اعتراضات خیابانی است. بههرحال این یک نظر امنیتی غالب است. خب راهحل چنین نگاهی این است که قبل از اینکه مردم اعتراض کنند، پس خودت همان یک قدم را عقب برو که موضوع حل شود. البته این چیزی که میگویند منطق امنیتی دارد، اما حرف اصلی این است که وقتی تو این نظر را داری که نباید درمقابل اعتراضات کوتاه آمد، پس باید از قبلش به آن فکر میکردی. به نظرم حاکمیت دارد ارتباطش را با توده از دست میدهد و این خطر خیلی بزرگی است.
امیرخانی افزود:سال ۸۸، گفتگو واقعا یک راهحل بود، یعنی اگر میپذیرفتیم که مثلا بخشی از جامعه، دل خوشی از شخص آقای احمدینژاد ندارند و در نسبت آمار رضایت از او بهگونهای هستند که از هر سهنفر، یکنفر به او رای نداده است؛ بهنظرم باز هم گفتگو قسمتی از راهحل یا خود راهحل بود. در آن سالها اگر تلویزیون به این نتیجه میرسید که از مخالفان خودش دعوت کند و صحبت میشد شرایط متفاوت میشد. اما در ۱۴۰۱، اول باید توجه کنیم به ۱۳ سال گذشته که خیلی چیزها تغییر کرده است و نکته مهمتر اینکه بهنظر من گفتگو اصلا راهحل نیست، حتی قسمتی از راهحل هم نیست. گفتگو شاید کمک کند که به راهحل نزدیک شویم، اما راهحل نیست، یعنی اینجوری نیست که ما بیاییم گفتگو کنیم و مسالهای که در خیابان میبینیم، حل شود.
اینها معترض نیستند بفهم،نفهم.
هرچند جای اعتراض هم نداریم ولی باید معترضین بزنن تو دهن آشوب طلبها و اغتشاش گرها، تا اعتراض در کف خیابان به هرج و مرج و پاک شدن صورت مسأله نشه.و ایکاش مسولین هم درس عبرتی بگیرن از کم کاری و سوء استفاده و ... خودشون و تا دیر نشده دست از سر مردم نجیب ایران بردارند و کمی به فکر آسایش مردم باشن و گرنه مردم اونها رو از صندلی قدرت با کمال شجاعت و احترام پرت میکنن پایین.