کیهان نوشت: استفان والت در فارین پالیسی نوشت: آنچه دولت بایدن عملا در خاورمیانه انجام داد، مشابه دوران ترامپ بود؛ در واقع، رویکرد دولت آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه و ایران، اساسا یک رویکرد مینی ترامپ است.
با رویگردانی بایدن از بازگشت به برجام در دوران حسن روحانی، چشمانداز توافق با ایران عملا از میان رفت و ایران را از همیشه به شتاب هستهای نزدیکتر کرد.
این نگرانی وجود داشته که جو بایدن و تیم او در پی طراحی یک سیاست و راهبرد کلان برای قرن 21 نبوده باشند. خطر آشکار این بود که آنها هم به راهکارهایی در غلتند که در دوران جنگ سرد کارآیی داشتند اما پس از آن، در بیشتر موارد ناکام ماندهاند.
نشانه اندکی وجود دارد که دولت بایدن از یک راهبرد روشن، متقاعدکننده و موفق برخوردار باشد.
اگر به دامنه ابتکارات و واکنشهایی که تیم بایدن در این یک سال و نیم دنبال کرده، نگاه کنیم، کارنامه چندان چشمگیری وجود ندارد.
هنگامی که پوتین، ارتش روسیه را بسیج کرد و روشن ساخت که اگر به نگرانیهایش توجهی نشود، به اوکراین حمله خواهد کرد، رویگردانی مکرر دولت آمریکا از اینکه دست کم به «سیاست درهای باز» ناتو پایان دهد، وقوع جنگ را تضمین کرد.
آنچه باید دولت بایدن را نگران کند این است که میلیاردها دلار کمک نظامی غرب، مانع تصرف بخش قابل توجهی از قلمروی اوکراین به دست روسیه نشد.
تحریمها در گذر زمان، روسیه را تضعیف میکند اما پوتین را از کاخ کرملین بیرون نمیکشد و متقاعد به عقبنشینی هم نخواهد کرد. در نتیجه به یک بن بست دیرپا میرسیم که هزینه اش برای اوکراین و برای کشورهای در حال توسعه که با کمبود غذا و انرژی روبه رو هستند، ترسناک خواهد بود.
آنچه دولت بایدن عملا در خاورمیانه انجام داد، دنباله روی از دوران ترامپ بود و با رویگردانی از پیوستن به برجام، نه امروز بلکه در همان دوران حسن روحانی، چشمانداز توافق را از میان برد.
ایالات متحده به حمایت پنهان از موضع عربستان درباره یمن ادامه میدهد. همچنین تعهد بایدن به تبدیل محمد بن سلمان به یک رهبر منزوی، زیر پا گذاشته شده است.
تلاش خستگی ناپذیر اسرائیل برای بلعیدن سرزمینهای هرچه بیشتری در کرانه غربی، با همان واکنش بیمعنی واشنگتن روبه رو شد و تیراندازی مرگبار به شیرین ابوعاقله، خبرنگار برجسته فلسطینی آمریکایی، که بر پایه تحقیقات متعدد بیگمان توسط یک سرباز اسرائیلی انجام شد، چندان واکنشی را از طرف دولت آمریکا به همراه نیاورد به رغم آنکه خانم عاقله یک شهروند آمریکایی هم بود.
ترامپ به شرکای آمریکا در خاورمیانه اجازه داد هرچه میخواهند بکنند؛ بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجهاش، هم به همان مسیر میروند.
تصمیم بایدن برای دیدار از اسرائیل و عربستان سعودی هم از یک نگاه راهبردی، گیجکننده است. میزبانانش بر او فشار آوردند تا تعهدات امنیتی تازهای را بپذیرد که میتواند آمریکا را به یک جنگ آینده در خاورمیانه بکشاند. چنین گامی همچنین میتواند ایران را تحریک کند تا سرانجام به سراغ توسعه برنامه هستهای برود.
بایدن و تیم او، شبیه یک مجموعه مکانیکی هستند که به خوبی میدانند چگونه باید ماشین سیاست خارجی را به حرکت درآورد اما نهادهای خانگی و بینالمللی که آنها برای اداره شان آموزش دیدهاند، دیگر چندان به کار اهداف امروزشان نمیآید؛ گویی مکانیکهای فورد یا شورلت میخواهند یک خودروی مدرن تسلا را تعمیر کنند.
آنچه بایدن به آن نیاز دارد، یک مجموعه از مکانیکها نیست بلکه یک مجموعه معمار است: افرادی با ذهنیت و نگرشِ خلق تدابیر و رویکردهایی که با چالشهای امروزین، تناسب بهتری دارند. اینکه منتظر باشیم تا مسکو و پکن، در قیاس با واشنگتن، مرتکب اشتباهات بیشتری بشوند، به دشواری میتواند یک رویکرد امیدوارکننده درازمدت باشد. سیاستهای خردبنیاد و اجرای موثر، به جای اتکا به اشتباهات دیگران، تنها راه رسیدن به یک آینده موفق است.
دیدگاه تان را بنویسید