ارسال به دیگران پرینت

محمدحسین عادلی

روس ها و معامله با اروپا علیه ایران

محمدحسین عادلی از استراتژی روس‌ها در رقابت گازی می‌گوید رشد ۷۰۰ درصدی قیمت گاز طبیعی موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، به خصوص این روزها که گاز به جذاب‌ترین کالا در جهان تبدیل شده است.

 روس ها و معامله با اروپا علیه ایران

محمدحسین عادلی از استراتژی روس‌ها در رقابت گازی می‌گوید رشد ۷۰۰ درصدی قیمت گاز طبیعی موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، به خصوص این روزها که گاز به جذاب‌ترین کالا در جهان تبدیل شده است.

رشد ۷۰۰ درصدی قیمت گاز طبیعی موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، به خصوص این روزها که گاز به جذاب‌ترین کالا در جهان تبدیل شده است. اما برای کشوری مثل ایران که دارای دومین منابع گاز طبیعی دنیاست، دستیابی به این بازار در شرایط کنونی امکان‌پذیر نیست. کندی در عملیات توسعه میادین گازی باعث شده که هر آنچه تولید می‌شود، مصرف و تنها بخش کمی صادر شود. حتی درآمدهای صادرات گاز آنقدر نیست که بشود روی آن حساب ویژه‌ای باز کرد. تلخ‌تر اینکه افت فشار در پارس‌جنوبی و افزایش مصرف در فصول سرد، ایران را ناگزیر به واردات گاز از ترکمنستان هم کرده است. پس از حمله روسیه به اوکراین و قطع گاز روسیه به روی کشورهای اروپایی، غرب آنها را در تنگنا قرار داده. اروپایی‌ها در ماه‌های اخیر به هر شیوه‌ای متوسل شده‌اند تا بتوانند برای زمستانی که در پیش دارند، منابع جایگزین برای گاز روسیه پیدا کنند. از سرمایه‌گذاری‌های کلان در میدان گازی گنبد شمالی در قطر برای تولید ال‌ان‌جی گرفته تا تلاش برای خرید گاز از آذربایجان و در نهایت در ناامیدی، توسل به لابی‌های سیاسی برای بازگرداندن آمریکا به قرارداد برجام. تحلیلگران اقتصادی می‌گویند، شرایط برای بازار گاز به گونه‌ای شده که کشورها حالا همان طوری درباره گاز فکر می‌کنند که در دهه ۷۰ درباره نفت فکر می‌کردند و نقش اساسی‌ای که گاز در اقتصادهای مدرن و نیاز برای تامین و متنوع کردن منابع تامین انرژی ایفا می‌کند، بدیهی‌تر شده است. این تصویر کلی می‌تواند یک افسوس بزرگ برای ایران باشد. چه آنکه بعد از چالش تولید و توسعه‌نیافتگی، دیپلماسی صادرات انرژی هم چندان جایگاهی برای سیاستگذاران نداشته است. هرچند قراردادهای اخیری که برای سوآپ گاز بین ایران، آذربایجان و ترکمنستان بسته شد به عنوان یک تحرک در دیپلماسی انرژی محسوب می‌شود، اما واقعیت آن است که حتی در صورتی که گازی هم برای صادرات داشته باشیم، افق دید ما کشورهای همسایه است. در حالی که شیوه‌های دیگری مثل تولید ال‌ان‌جی برای صادرات وجود دارد که کمترین توجه به آن صورت گرفته است. علاوه بر آن نزدیکی سیاست‌های ایران به روسیه که در سفر اخیر ولادیمیر پوتین به ایران منجر به امضای تفاهم‌نامه‌ای ۴۰ میلیارد دلاری شد-حتی اگر واقعا اجرا شود- خود عاملی است که حضور گاز ایران را در خارج از چارچوب همسایه‌ها سخت‌تر خواهد کرد.
آنطور که دکتر محمدحسین عادلی، اقتصاددان و دبیرکل سابق مجمع کشورهای صادرکنندگان گاز می‌گوید «روسیه تصور می‌کند یا آرزو دارد که موضوع دعوا با غرب و به خصوص اروپا بعد از یکی دو سال تمام شود و دوباره بتواند نفت و گاز خود را به اروپا صادر کند. زیرا اروپا نه‌فقط یک بازار استراتژیک است، بلکه از نظر سیاسی هم یک اهرم قوی راهبردی برای روسیه محسوب می‌شود. لذا هیچ دلیلی ندارد که اجازه دهد تا این فرصت روسیه با جایگزینی مانند ایران که می‌تواند در بلندمدت بازار گاز اروپا را اشباع کند از دست برود. به گمان من اروپا و بازارش برای روسیه آنقدر مهم است که برای آن حاضر به همه گونه معامله با غرب علیه ایران در آینده خواهد بود.»
مجمع کشورهای صادرکنندگان گاز (GECF) یک سازمان بین‌دولتی است که در سال 2008 تاسیس شد. این سازمان با عضویت 19 کشور عضو و ناظر تولیدکننده که 77 درصد از ذخایر اثبات‌شده گاز طبیعی در جهان را در اختیار داشته و 57 درصد از بازار صادرات گاز را به خود اختصاص داده‌اند، هر چند سازمانی به قدرتمندی اوپک یا کارتلی به اثرگذاری اوپک پلاس نیست، اما به نظر می‌رسد بحران انرژی در آینده این گروه را هم در جمع تصمیم‌گیرندگان موثر برای گاز طبیعی قرار دهد. محمدحسین عادلی، اقتصاددان، دیپلمات و تکنوکرات ایرانی دومین دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز در فاصله سال‌های 92-96 بود. او در سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ رئیس کل بانک مرکزی ایران و بعد از آن سفیر ایران در لندن بود. عادلی همچنین سفیر ایران در ژاپن و کانادا بوده و تجربه معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه را هم در کارنامه خود دارد. با او درباره تحولات بازار گاز، نقش ایران در منطقه و چشم‌انداز گاز به عنوان بازیگر احتمالی این بازار گفت‌وگو کردیم. لازم به ذکر است که این گفت‌وگو به صورت مکتوب انجام شده است.

‌ تصمیم روسیه به قطع گاز بر روی اروپا موجب رشد بیش از ۷۰۰ درصدی قیمت جهانی گاز شد. این موضوع برای ایران که دارای دومین منابع گازی دنیاست، حالا اهمیت دوچندان پیدا کرده که آیا در صورت احیای برجام امکان صادرات گاز به اروپا وجود دارد؟
حدود 18 سال پیش در نتیجه مذاکرات بین ایران و اتحادیه اروپا موسوم بهTCAیا موافقت‌نامه تجارت و همکاری یادداشت تفاهمی برای همکاری در زمینه گاز بین ایران و اروپا امضا شد. مذاکرات را اینجانب با گروهی از مدیران و کارشناسان زبده وزارت خارجه و برخی از دستگاه‌های کلیدی و به نمایندگی از وزارت خارجه انجام دادم و یادداشت تفاهم تهیه‌شده را آقای زنگنه، وزیر وقت نفت و کریس پتن مسئول امور خارجی اتحادیه اروپا امضا کرد. اگر آن توافق‌نامه اجرا می‌شد وضع اروپا و ایران، هم از نظر گاز و هم اقتصاد سیاسی امروز اینگونه نبود. در آن زمان اروپا کمتر از 25 درصد گاز مورد نیاز خود را به روسیه وابسته بود. ولی امروز 40 درصد وابسته است و به همین جهت اروپا دچار مشکل زیادی خواهد بود، اگر بخواهد به سرعت از وابستگی به گاز روسیه خود را برهاند.
مسلما ایران براساس میادین کشف‌شده تا امروز دومین ذخایر گاز جهان را با فاصله کمی بعد از روسیه دارد. اگر سرمایه و تکنولوژی لازم را ‌داشتیم و در تحریم نبودیم، حتما اکتشافات گازی بیشتری داشتیم و ارقام ما ذخایر اول جهان را نشان می‌داد.
بر این اساس شاید بهترین کشوری که می‌تواند جایگزین روسیه شود یا لااقل بخش مهمی از کمبود گاز اروپا را که در اثر جنگ روسیه در اوکراین در خطر قرار گرفته، جبران کند، ایران است. ایران می‌تواند فقط با افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصد تولید گاز خود حداقل تا ۲۰ درصد از گاز مورد نیاز اروپا را تامین کند. یعنی حداقل نصف گاز صادراتی امروز روسیه به اروپا در چنین حجمی و به صورت پایدار لااقل به سادگی ایران نمی‌تواند چنین کاری کند.
‌ایران با چه پیش‌شرطی می‌تواند در بازار گاز اروپا حاضر شود؟
چنانچه برجام توافق شود ایران به سرعت می‌تواند دست به چنین اقدامی بزند و سرمایه هنگفتی را برای جبران عقب‌ماندگی‌های اقتصادی دوران تحریم به دست آورده و در جهت توسعه کشور به کار ببندد.
شرط مهم این اتفاق اول به سرانجام رساندن مذاکرات برجام است و شرط دوم آن اولویت دادن به توسعه در برابر ائتلاف سیاسی در جنگ اوکراین و تعهد ندادن به روسیه برای عدم صادرات گاز به اروپا است.

البته اروپا ۱۸ سال پیش اشتباه بزرگی کرد که اجرای توافق‌نامه را به مذاکرات هسته‌ای گره زد و آن را معلق کرد. اگر این کار را نمی‌کرد امروز در وضع بهتری بود.
‌برخی تحلیلگران بر این باورند که روسیه در صورتی که شرایط ایران برای صادرات گاز به اروپا فراهم باشد، در این مسیر کارشکنی خواهد کرد، نظر شما چیست؟
مسلما روسیه همه کشورهای صادرکننده گاز را و در رأس آن ایران را به خاطر پتانسیل بالای آن، رقیب خود می‌داند و از هر کوششی برای عدم تحقق صادرات گاز ایران به اروپا دریغ نخواهد کرد. هیچ بعید نمی‌دانم که روسیه برای نزدیکی با ایران در شرایط سیاسی کنونی جهان شرط بگذارد که ایران به هیچ‌وجه به فکر صادرات گاز به اروپا نباشد. در گذشته هم وقتی ایران تلاش می‌کرد که از طریق شرکت او‌ام‌وOMV اتریش و خط نابوکو به طرحی برای صادرات گاز به اروپا دست پیدا کند روسیه با ترفندهای قوی توانست عضویت ایران در کنسرسیوم صادرات گاز به اروپا را منتفی کند و اصلا نگذاشت که آن کنسرسیوم پا بگیرد. نکته مهمی که باید امروز به آن توجه کنیم این است که روسیه تصور می‌کند یا آرزو دارد که موضوع دعوا با غرب و به خصوص اروپا بعد از یکی دو سال تمام شود و دوباره بتواند نفت و گاز خود را به اروپا صادر کند. زیرا اروپا نه فقط یک بازار استراتژیک است، بلکه از نظر سیاسی هم یک اهرم قوی راهبردی برای روسیه محسوب می‌شود. لذا هیچ دلیلی ندارد که اجازه دهد تا این فرصت روسیه با جایگزینی مانند ایران که می‌تواند در بلندمدت بازار گاز اروپا را اشباع کند از دست برود. به گمان من اروپا و بازار اروپا برای روسیه آنقدر مهم است که برای آن حاضر به همه‌گونه معامله با غرب علیه ایران در آینده خواهد بود.
‌البته مشکل صنعت گاز ما فقط خط لوله نیست. همانطور که مستحضر هستید، ما در تولید مشتقات گاز مثل گاز مایع هم عقب هستیم و تکنولوژی تولیدLNG را نداریم، رقیب ایران در میدان گازی پارس جنوبی در ماه‌های اخیر به بزرگ‌ترین تولیدکنندهLNG تبدیل شده است. به نظر شما آیا باید اولویت توسعه صنعت گاز در شرایط کنونی تمرکز بر دیپلماسی خط لوله باشد، یاLNG؟
به نظر من باید هر دو گزینه خط لوله و LNGرا در دستور قرار داد و برای آن برنامه‌ریزی کرد تا از هر دو طریق این کار صورت گیرد ولی اولویت را در شرایط فعلی باید به ال‌ان‌جی داد.
زیرا ال‌ان‌جی قابلیت انعطاف بیشتری دارد و شاید بتواند زودتر به نتیجه برسد. برای این کار می‌توان از خود اروپایی‌ها خواست تا سرمایه و تکنولوژی لازم را بیاورند و تاسیسات ال‌ان‌جی را راه‌اندازی کنند. ما سابقا سه طرح ال‌ان‌جی داشتیم؛ ایران ال‌ان‌جی، پرشین ال‌ان‌جی و پارس ال‌ان‌جی که به علت تحریم عملی نشدند. به سرعت می‌توان آن طرح‌ها یا طرح‌های جدیدی را تعریف کرد و اقدام به صدور ال‌ان‌جی‌ کرد. البته منظور از «به سرعت» این است که در ظرف سه الی چهار سال این اتفاق بیفتد.
باید اضافه کرد که در حال حاضر به دلیل بحران انرژی به‌وجودآمده قیمت‌های گاز به طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است و از طرف دیگر طرح‌های کاهش انرژی‌های فسیلی لااقل با تاخیر به اجرا در می‌آیند و اروپایی‌ها اذعان دارند که آن‌طور که قبلا آرزو داشتند تا وابستگی خود را به انرژی فسیلی کاهش دهند به زودی قابل تحقق نیست. به‌خصوص برای اروپایی‌ها گاز اولویت ویژه‌ای پیدا کرده است. لذا این فرصت بی‌نظیری برای ایران است تا با توسعه میادین و تاسیسات گاز خود هم اشتغال و اقتصاد داخلی خود را تقویت کند و هم با عواید حاصل از آن، رشد و توسعه کشور و اقتدار اقتصادی ایران در منطقه و جهان را تامین و تضمین کند. دیپلماسی اقتصادی در این زمینه این است که برای تحقق چنین هدف والایی که توسعه و اقتدار منطقه‌ای و بین‌المللی ایران را تامین می‌کند باید سرمایه‌گذاری سیاسی لازم را انجام دهیم.
‌پس از حمله روسیه به اوکراین مناسبات انرژی تغییرات زیادی کرده و ایران هم به نظر می‌رسد تلاش کرده تا خود را در این مناسبات به نوعی جا بدهد. به نظر شما قرارداد سوآپ گاز که اخیرا بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان امضا شد، می‌تواند به نوعی تحرک در دیپلماسی انرژی باشد؟ آیا اجرای آن نفعی هم برای ایران خواهد داشت؟
ظاهر خبر این است که با این قرارداد ایران اجازه می‌دهد که ترکمنستان به آذربایجان گاز را از طریق ایران صادر کند. این کار به آذربایجان کمک می‌کند تا از طریق ترکیه به اروپا گاز صادر کند. اگر این دریافت درست باشد لااقل دو موضوع را باید در نظر گرفت. اول اینکه ایران از این طریق می‌تواند درآمدی از ترانزیت گاز داشته باشد که خوب است ولی نکته دوم آن این است که ایران کمک می‌کند که آذربایجان و ترکمنستان به اروپا گاز صادر کنند. این کار می‌تواند بدین معنی باشد که ما برای بازار گاز اروپا برای خودمان شانسی نمی‌بینیم یا تصمیم داریم یا ترجیح می‌دهیم اصلا روی بازار گاز اروپا کار نکنیم و حداقل در شرایط فعلی آن را به صلاح کار سیاسی خود نمی‌دانیم، لذا آماده شده‌ایم تا آن بازار را واگذار کنیم. عواید ترانزیتی البته نمی‌تواند به هیج وجه توجیه از دست دادن بازار گاز اروپا را داشته باشد. بنابراین این پروژه به ترکمنستان کمک می‌کند بازار گاز جدیدی به دست آورد و پروژه‌های صدور گاز به اروپا برایش توجیه اقتصادی بیشتری پیدا کنند و عواید بیشتری داشته باشند و به ترکیه کمک می‌کند تا به هاب گازی تبدیل شود و به اروپا کمک می‌کند تا از وابستگی به گاز روسیه کم کند.
‌برخی عنوان می‌کنند که ایران در صنعت گاز فرصت‌سوزی کرده و می‌کند، حال آنکه واقعیت این است که علی‌رغم داشتن منابع گازی غنی، تولید با مصرف سربه‌سر است و در زمستان با مشکل کمبود گاز مواجه هستیم. به نظر شما سیاست‌گذاری در توسعه این صنعت مشکل داشته یا در اجرا کم‌کاری شده است؟
در خصوص سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و انرژی ابتدا اجازه بدهید نکته‌ای مقدماتی عرض کنم و آن اینکه بزرگترین آفت و آسیب آنها همانا سیاسی شدن و جناحی شدن سیاست‌ها بدون توجه به منافع ملی است.
در این چند دهه همه ما شاهد بوده‌ایم که وقتی یک سیاست ملی که منافع کشور را تامین می‌کند طراحی شده و می‌خواهد به اجرا درآید گروهی تندرو با زدن برچسب به سیاست‌ها و به مجریان آنها سعی می‌کنند جلوی آن سیاست‌ها را بگیرند. در مورد گاز هم همین اتفاق افتاده است. اولین موضوعی که گریبان گاز را گرفت این بود که گروهی صادرات گاز را خام‌فروشی و خیانت تلقی کردند. این کار نوعی تندروی لگام‌گسیخته بود. زیرا درست است که توسعه صنایع گازی از جمله پتروشیمی خیلی خوب است و درباره کشورهایی که ذخایر گاز کمی دارند استفاده از گاز و فرآوری آن در داخل اولویت دارد، ولی برای کشوری مثل ما باید هم به توسعه صنایع گازی پرداخت و هم به صادرات گاز همت گماشت. در همان مقطعی که موضوع صادرات گاز به اروپا مطرح شد همزمان هم موضوع توقف صادرات گاز و خام‌فروشی به شدت بالا گرفت و این در حالی بود که ایران هنوز صادرات معناداری نداشت. فقط کمی به ترکیه صادر می‌کرد. نمی‌دانم آیا این سروصداها با موضوع رقابت بر سر بازار اروپا ارتباطی داشت یا خیر. موضوع دوم سیاست‌های گازی سیاست اشباع شبکه‌های خانگی و بالا بردن مصرف گاز در داخل است. گرچه این کار با موفقیت صورت گرفت و اکنون بالای ۹۰ درصد خانوارهای کشور به شبکه گاز متصل هستند. ما در دنیا در شمار چند کشور اول جهان محسوب می‌شویم. این سیاست با این شدت و هزینه و با سوبسیدهای کلانی که داده می‌شود باعث شده سرانه مصرف گاز ایران یکی از بالاترین‌ها باشد. ایران در حال حاضر با اینکه سومین تولیدکننده گاز جهان است ولی صادرات گاز ندارد. صادرات گاز ما به ترکمنستان و ترکیه و فعلا به طور موقت به عراق بسیار ناچیز است و در مقیاس منطقه و جهانی نیست. عواید آن هم به خاطر تحریم به درستی به دستمان نمی‌رسد. بنابراین برای مصرف داخلی گاز باید فکری کرد تا متعادل و متوازن شود. البته سیاست توازن هم باید به تدریج و معقول اتفاق بیفتد و توقع نداشته باشیم که کشور می‌تواند از عادتی که طی دهه‌های متوالی کرده به یک باره دست بکشد. موضوع دیگر سرمایه‌گذاری و تکنولوژی است. باید برای تحریم‌ها فکری کرد و آنها را از میان برداشت. زیرا این تحریم‌ها موجب شده تا ما نتوانیم میدان مشترک پارس جنوبی را آنطور که می‌خواهیم به موقع توسعه بدهیم. در حال حاضر طرح‌های بزرگی در قطر در حال برنامه‌ریزی و اجراست. قطر قصد دارد تولید ۷۷ میلیون تن ال‌ان‌جی خود را به ۱۲۰ میلیون تن برساند و از همین میدان پارس جنوبی که آنها آن را گنبدشمالی می‌نامند استخراج خواهند کرد.
‌خبر شروع لوله‌گذاری انتقال گاز از دریای سیاه برای ترکیه و اعلام پایان این عملیات تا سپتامبر، به نظر تهدید برای صادرات گاز ایران به ترکیه و از دست رفتن این بازار در بلندمدت و شاید میان‌مدت است، آیا فکر می‌کنید ترکیه رقیب گازی ایران در اروپا خواهد شد؟
با افزایش تحریم‌های ایران، فرصت‌های جدید برای ترکیه به وجود آمده است. یکی از بزرگترین این فرصت‌ها در زمینه گاز است. زمانی ترکیه آرزو داشت و آماده بود که گاز ایران از طریق ترکیه به اروپا صادر شود و ترکیه بتواند از طریق درآمد حاصل از تزانزیت گاز عواید خوبی داشته باشد و بخشی از گاز خود را از این طریق تامین کند. ولی وقتی که تحریم‌ها علیه ایران شدت گرفت و امید برای صادرات گاز به اروپا تقریبا از بین رفت ترکیه در صدد برآمد با برنامه‌ریزی سیاسی و اقتصادی خود را به هاب یا مرکز گازی بین شرق و غرب تبدیل کند. از همین رو ابتدا آذربایجان را به میدان آورد.
در طرح ناباکو نیز ترکیه درصدد بود که گاز ترکمنستان را به ترکیه آورده و به اروپا برساند. سپس وقتی روسیه با اوکراین در سال ۲۰۱۴ مشکل پیدا کرد درصدد برآمد که راه‌های صادرات گاز به اروپا را متنوع کند. قبلا حدود ۶۰ درصد گاز روسیه از طریق خطوط لوله اوکراین به اروپا می رسید. روسیه یکی از راه‌های تنوع‌سازی را ترکیه دانست و ترکیه هم اجرای این کار را به هدف خود که همانا تبدیل شدن به هاب یا مرکز توزیع گاز است، هماهنگ دانست. لذا در اینجا منافع روسیه و ترکیه با هم به اشتراک درآمد و طرح‌های ترک‌استریم و ساوث‌استریم به اجرا درآمد. همه این طرح‌ها برای آن است که گاز آذربایجان، ترکمنستان و روسیه را به اروپا برساند.
به عبارت دیگر همه این طرح‌ها از تحریم ایران تغذیه می‌کنند. جنگ روسیه در اوکراین فرصت جدیدی را برای ما فراهم می‌کند. البته ممکن است که این فرصت را قربانی مقاصد سیاسی ائتلاف با روسیه بکنیم. باید فایده و هزینه این دو به درستی مورد توجه تصمیم‌گیران قرار گیرد.

منبع : هم میهن
به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      ساخت و ساز پالایشگاه و مراکر ال ان جی هم همچون چابهار می‌تواند از تحریم‌ها جدا شود و شرکت‌ها ی اروپایی بیایند وکار کنند، حداقلش این هست که روابط بهتر می‌شود و به خاطر منافع خود دوباره این بخش را نمی‌توانند تحریم کنند و فشار اقتصادی کمتر و قطعی کمتر گاز و جلو زدن در تولید از بقیه، اگر خودمان بخواهیم الان بهترین فرصت هست و حتی روسیه هم نمی‌تواند مزاحمتی داشته باشد ، فقط شرکتهای خوشنام و بزرگ وارد و ضربتی اقدام به استخراج و ساخت کنند، قبل از خروج هر محموله هم اول تسویه حساب.

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه