ارسال به دیگران پرینت

محمدرضا علیمردانی | بیماری محمدرضا علیمردانی

روایت عجیب محمدرضا علیمردانی از بیماری مادرزادی‌اش | وقتی خدا برایمان نشانه می‌فرستد+ویدئو

راز درمان بیماری محمدرضا علیمردانی فاش شد.

روایت عجیب محمدرضا علیمردانی از بیماری مادرزادی‌اش | وقتی خدا برایمان نشانه می‌فرستد+ویدئو

محمدرضا علیمردانی بازیگر و صدا پیشه صدا و سیمای ایران در ۱۱ خرداد ۱۳۵۵ در خانواده‌ای پرجمعیت در تهران متولد شد. این هنرمند تا ۱۴ سالگی توانای صحبت کردن نداشته و دارای بیماری مادرزادی بوده است. اوه در برنامه خندوانه راز درمان بیماری مادرزادی خود را فاش کرد.

فصل هشتم برنامه خندوانه نیز مانند فصل های قبل، رو به پایان است و این برنامه با تمام جذابیت ها و لحظات شیرینی که برای مخاطبان ایجاد کرده است به اتمام خواهد رسید.

در واپسین قسمت های برنامه های خندوانه، اتفاقات جالبی رخ داد که در این بخش به آنها اشاره می کنیم.

داستان مریضی حنجره ی علیمردانی

شب‌های گذشته محمدرضا علیمردانی، بازیگر، مجری و دوبلور و استندآپ کمدین کشورمان مهمان برنامه خندوانه شد. او در بخشهایی از این برنامه خاطرات جالبی از دوران نوجوانی، ورود خود به عرصه هنر، بازیافتن صدای خود صحبت کرد.

من به طور مادرزادی به بیماری لارنژیت مبتلا بودم و تقریبا تمام پزشکان از درمان من قطع امید کره بودند. بر خلاف آنها من قادر به پذیرفتن این ماجرا نبودم و به هر آنچه که مربوط به صدا بود مانند خوانندگی، بازیگری و ... علاقه بسیاری داشتم.

تا اینکه در یکی از روزها با دیدن یک مغازه تابلو نقاشی فروشی مبهوت دیدن نقاشی شدم که بدون دست و با دهان خود نقاشی می کرد. از آنجا با چشمان گریان به راه افتاده و مدام از خدا تشکر می کردم و می گفتم که خدایا منو ببخش. تا اینکه در مغازه یکی از معلمان مدرسه که تدریس خط و خوشنویسی نیز می کرد ناخوآگاه کتابی قدیمی را باز کردم و شروع به خواندن آن کردم. در بخشی از این کتاب که به بیوگرافی افراد معروف می پرداخت زندگینامه به یکی از قاریان مشهور قرآن در کشور مصر اشاره کرد بود و اینکه او در کودکی به بیماری حنجره مبتلا بوده است.

من هم با کنجکاوی و با دقت تا انتهای مطلب را خواندم و اینکه آن قاری چگونه توانسته است بر بیماری خود فائق آید. 

من به مدت پنج ماه و بیست و یک روز تمرینات قاری قرآن را تکرار کردم به طور مثال ماه اول سکوت کامل بود و نباید سخنی می گفتم بعد از آن باید با پچ پچ کردن و بدون ارتعاشات تارهای صوتی صحبت می کردم.

بعد از پایان دوره، صدای من بهبود بسیاری پیدا کرد و من توانستم صحبت کنم اما هنوز تا بهبودی کامل فاصل داشتم و بعد از یک دهه توانستم به آرزوی همیشگی خود دست پیدا کنم.

به این خبر امتیاز دهید:
بر اساس رای ۱ نفر از بازدیدکنندگان
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    • ناشناس ارسالی در

      به مدیر مسئول و سردبیر این وبسایت خبری که دنبال توسعه و پیشرفت ایران است، پیشنهاد می کنم که گزارشهایی از کوششهای علمی، فرهنگی و هنری مجموعۀ «کانون فرهنگی هنری زبان قرآن» را به انتخاب خود منعکس بکنند. آنجا پر از این موارد ناب و باورنکردنی ولی کاملاً حقیقی است، که بسیاری تشنۀ دریافت آن هستند و می توانند سیراب بشوند. می تواند درکنار مجموعۀ ادعیه ای که منتشر می کنید، قرار بگیرد و این بخش را بسیار غنی تر و ملموستر خواهد ساخت. یاحق!

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه