صندوق بازنشستگی صنعت نفت این روزها حال و روز خوشی ندارد.عبدالحسین بیات اگر چه این روزها تمام تلاشش را میکند تا عملکرد حضور چند ماهه خودش در صندوق را با فعالیت های پر رنگ رسانهای به افکار عمومی و بازنشستگان نفت مثبت عرضه کند اما اخبار واصله از درون جلسات داخلی صندوقها نشانه و سیگنال های دیگری را ارسال می کند.
دراین بین اگرچه با امدن بیات ریاست صندوقها دوباره به حاج صادق رییس پیشین این صندوقها در دوره نصرت رحیمی رسید؛ اما چون به زعم برخیها، امور بازنشستگان مانند خدمات درمانی، ارائه تسهیلات، مسایل مرتبط با بیمه و سر و کله زدن با بازنشستگان چیزی جز دردسر ندارد لذا با سرک کشیدن به سایت صندوق متوجه میشوید که حاج صادق مسوول رسیدگی به این امور خرد شده و در حاشیه قرار گرفته است و عملاً تنها ریاست ساختمان صندوق در خیابان نجات الهی در اختیار اوست و این عبدالحسین بیات است که تمایل دارد مدیریت اصلی امور را در دست داشته باشد.
اما مهمتر از ساختمان صندوق در خیابان طالقانی، مدیریت ساختمان دیگر این نهاد در میدان شیخ بهایی است.جایی که شرکت سرمایه گذاری اهداف قرار دارد و برای همه از همه جا مهمتر و شیرینتر است.
شرکت سرمایه گذاری اهداف در واقع مالکیت کل پروژههای صندوق را در اختیار دارد و شریان اصلی مالی صندوق به حساب میآید. شرکتی که مدیرانش در ادوار گذشته و امروز تمایل داشته و دارند که کمتر از آنها حرفی به میان بیاید.
این شرکت جایی است که نصرت رحیمی تمایل داشت به جای نشستن در ساختمان جنوب شهر صندوق، صندلی ریاستش را در بالاترین طبقه این ساختمان ده طبقه قرار دهد و بالای شهر نشین باشد تا مدیریتش بر اهداف را از نزدیکترین فاصله ممکن اعمال کند. درست همان جایی که شنیده میشود بیات نیز این روزها ترجیح میدهد بیشتر وقتش را در آنجا سپری کند.
جایی که به اذعان بسیاری از کارشناسان، همیشه جعبه سیاه صندوقهای بازنشستگی نفت بوده و هیچ گاه رمزگشایی درستی از آن نشده است.
پس از حضور بیات در راس امور اهداف، حاجیپور ریاست این گروه را برعهده گرفت که گویا با جستجوی نام وی در صفحات روزنامه رسمی کشور سابقه چندان روشن و دقیقی از او به دست نمیآید جز عضویت در هیات مدیره چند شرکت تولید کاشی و چینی مانند چینی سازی البرز و شرکت منحل شده سهیل کاشی در سال۱۳۸۴.
جالب اینجاست که "ح-ب" یکی از معاونان تازه منصوب شده در شرکت اهداف نیز سالها پیش در سهیل کاشی با مدیر فعلی این شرکت همکار بوده است.
دراین بین از حاجیپور علاوه بر موارد فوق و یک موسسه حسابرسی که با دوستانش تاسیس کرده و چندعضویت در هیات مدیرههای شرکتهای غیر مرتبط با حوزه نفت و انرژی یا سرمایه گذاری، سابقه چندانی به چشم نمیآید.این درحالی است که برخی از کارشناسان با گلایه از نحوه انتخاب مدیرعامل این هلدینگ تاکید دارند:شرکت بزرگی مانند اهداف که عمده فعالیت هایش مرتبط با حوزهی انرژی و صنعت پتروشیمی است نیازمند سکانداری است که علاوه بر تسلط بر حوزههای پولی و مالی از اندک دانش و تخصص در حوزههای مرتبط با نفت و انرژی نیز برخوردار باشد.
دراین راستا برخی از کارشناسان اعتقاد دارند:دلیل این انتخاب تابع بودن بی چون و چرای مدیرعامل اهداف در تمام عرصهها بوده تا جاییکه هم اکنون به نظر میرسد بیات عملا توانسته سکان هدایت اهداف را در دستان خودش بگیرد و به عقیده برخی گوش شنوایی برای شنیدن نصیحت دلسوزان وجود نداشته باشد.
برای همین است که حسب شنیده ها این روزها حاجی پور مانند حاج صادق در صندوق درگیر مدیریت ساختمان اهداف است و سایر امور کلان شرکت اهداف را بیات شخصاً هدایت میکند. اما شنیده میشود هم اکنون بیات یکی از نزدیک ترین افراد به خودش را به عنوان مدیرعامل سایه در اهداف گمارده است.
برخی شنیدهها حکایت از آن دارد که ذبیح الله نعیمی، مدیر اسبق مالی شرکت صنایع ملی پتروشیمی در زمان ریاست بیات بر این شرکت که نام این ۲ در ماجرا واگذاری پتروشیمی باختر به هم گره خورده است، مهره اصلی بیات در اهداف است و اکنون عملاً ، این شخص بیات و نعیمی هستند که بر تمامی اقدامات مالی و عملیاتی تمام شرکتها و پروژههای اهداف نظارت دارند.
نکته مبهم ماجرا اما دقیقا همینجاست که پس نقش ولی الله حاجی پور، مدیر عامل اهداف که حضوری در هدایت شرکتها و پروژهها ندارد در این شرکت چیست و چه وظیفهای بر عهده دارد؟
به هرحال باید منتظر نشست و دید که مهندس عبدالحسین بیات به غیر از حضور در عرصه رسانه چه گزارش عملکردی از خود و حضور چند ماههاش در صندوق ارائه میدهد، اما از همین لحظه باید به خاطر داشت که نمیتوان تمام آمار و گزارشهای صادر شده را صحیح و دستاورد او و دوستانش دانست و این وظیفه دلسوزان و صاحبان اصلی صندوق بازنشستگی نفت است که با ریزنگری و بررسی تمامی جزییات و بررسی وضعیت موجود به عملکرد او و تیمش نمره واقعی بدهند.
این روزها ، برای آقازادهها ایام پرباری است؛ چه اینکه با حکم عبدالعلی علی عسگری دو آقازاده به عضویت هیات مدیره شرکت تجارت صنعت خلیج فارس از زیرمجموعههای مهم هلدینگ خلیج فارس منصوب شدند. این شرکت در حقیقت متولی فروش و صادرات کلیه شرکتهای تابعه هلدینگ خلیج فارس است و همین مسئله اهمیت این مجموعه را نشان میدهد.
در حال حاضر محمدباقر بیات فرزند عبدالحسین بیات رئیس هیاترئیسه صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت و سجاد روستا آزاد فرزند رضا روستاآزاد عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران در حالی به عضویت هیات مدیره یکی از مهمترین شرکتهای نفتی ایران منصوب شدهاند که یک روز هم سابقه حضور در صنعت نفت را نداشتهاند.
این انتصاب از آنجا اهمیت دارد که به خاطر پرونده قضایی پیچیده شرکت تجارت صنعت خلیج فارس و مواردی همچون «عدم برگشت پولهای ناشی از صادرات»، حتی مدیر عامل شرکت با حکم قضایی تا اطلاع ثانوی ممنوعالخروج است تا تکلیف این پرونده مشخص شود. این یعنی در حالی که شرکت در یکی از مهمترین دورههای حیات خود به سر میبرد و نیاز به مدیرانی کارآزموده دارد، عبدالعلی علیعسگری در حکمی عجیب دو آقازاده بدون تخصص را به این شرکت فرستاده است.
یک منبع آگاه به رویداد۲۴ گفته انتقاد از انتصاب این دو آقازاده آنقدر زیاد بود که حتی اعضای هیات مدیره در نامهای رسمی اعتراض و آن را به نهاد ناظر نیز ارسال کردهاند. در حقیقت این نخستین بار است که اختلافات درونسازمانی به بیرون از مجموعه رفته است و اتفاقا به همین دلیل میتوان به اهمیت موضوع پی برد.
برای آنکه بدانید ماجرا چقدر جدی است، کافی است نگاهی به ترکیب هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس بیندازیم. در این شرکت پیام کهتری انور (نیروی نزدیک به جلیلی که با حقوق نجومی به وزارت نفت رفت) و بیژن چگنی و علی عسگری نماینده دولت (NPC) هستند و حسن تقوی گنجی و ولیالله حاجیپور نماینده صندوق بازنشستگی نفت در هلدینگ خلیج فارس هستند. این یعنی دو نفر از ترکیب هیات مدیره مستقیما از سوی عبدالحسین بیات منصوب شدهاند، با این حال آنها نسبت به انتصابات فامیلی و حضور آقازاده بیات انتقاد داشتهاند تا به این ترتیب اعضای هیات مدیره به دنبال عزل انتصابات سیاسی صورت گرفته توسط علیعسگری در صنعت نفت باشند.
ماجرای این انتصاب هم از آنجا آغاز شد که ابتدا رشید قانعی برای مدیرعاملی شرکت پترول (بزرگترین شرکت تابعه هلدینگ) به هیات مدیره هلدینگ پیشنهاد شد ولی هیات مدیره به دلایلی همچون نداشتن تجربه مشابه، نداشتن سابقه مدیریتی و ... او را مناسب مدیرعاملی پترول ندانست، با این حال علی عسکری، بدون اخذ نظر هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس و کمیته انتصابات شرکت مدیران عامل شرکتهای بندرامام، پترول، اروند و پتروشیمی بینالملل را تغییر داد و سپس در یک اقدام که ظاهرا با هماهنگی عبدالحسین بیات (رییس هیات رییسه صندوق نفت) بود، اعضای هیات مدیره شرکت تجارت صنعت را تغییر داد!
برای آنکه بدانید انتصاب آقازادهها در چه شرایطی انجام شده، بهتر است این را بدانید که هلدینگ خلیج فارس بزرگترین شرکت بورسی کشور با ظرفیت تولید بیش از ۲۴ میلیون تن در سال و توان صادراتی ۸ میلیارد دلار محصولات شیمیایی، یکی از شرکتهای استراتژیک کشور در زمان تحریم در زمینه تامین ارز بوده است.
عملکرد مالی این شرکت نشان میدهد هماکنون بیش از ۱۰ میلیارد دلار پروژه در دست اجرا دارد که ۴۰ درصد سهام آن، سهام عدالت، ۱۸ درصد متعلق به شرکت ملی صنایع پتروشیمی و ۳۴ درصد هم متعلق به صندوقهای نفت و تامین و مابقی سهام در اختیار بازار سرمایه و سهام ترجیحی کارکنان است.
با توجه به اینکه بیشتر پرسنل هلدینگ رسمی نفت و تابع صندوق نفت هستند، چارت جاری شرکت همان چارت نفت مربوط به زمان تاسیس شرکت است. تیم مدیریتی جعفر ربیعی مدیرعامل وقت، اقداماتی برای تغییر چارت انجام داد و در اواخر دوره او، زمانی که هیات مدیره اکثریت لازم را نداشت، از این خلاء استفاده و چارتی برای اجرا به شرکت ابلاغ شد. با همان چارت ابلاغشده توسط ربیعی، آن زمان دهها مدیر جدید منصوب شدند.
یکی از کارکنان باسابقه هلدینگ خلیج فارس به رویداد۲۴ میگوید: انتصابات سیاسی در صنعت نفت همیشه وجود داشته و از این طریق بزرگترین خسارتها به صنعت نفت خورده است و افرادی به این حوزه وارد شدهاند و پست مدیریتی گرفتهاند که گاه یک روز هم سابقه صنعت نفت را نداشتهاند. در دوره آقای ربیعی این مشکل بیشتر شد زیرا آن زمان چارتی تهیه شده بود که با ابلاغ آن، افرادی زیادی بدون سابقه، مدیر صنعت نفت شدند. البته چارت ابلاغی آقای ربیعی مورد پذیرش مدیران هلدینگ نبود و در حقیقت در تعارض جدی با منافع کارکنان نفتی و سیستم جامع نفت بود و بسیاری از کارشناسان میگفتند این چارت حتی قابلیت اجرا ندارد. در هلدینگ خلیج فارس هم هیات مدیره جدید هلدینگ از روز اول درخواست توقف انتصابات براساس چارت ابلاغی آقای جعفر ربیعی بودند، ولی آقای علی عسکری در اقدامی عجیب همان مسیر آقای ربیعی را رفت و به عبارتی کاری کرد که دستش برای هرگونه انتصاب بدون پذیرش نظر هیات مدیره باز بماند.
او درباره انتصابات اخیر علی عسکری و حضور آقازادهها میگوید: ببینید دو نفر از اعضای هیات مدیره نماینده صندوق هستند؛ این یعنی آنها نماینده مستقیم آقای بیات هستند، با این حال این انتصاب آنقدر سیاسی و غیرتخصصی بوده که حتی آنها جلوی پسر خود عبدالحسین بیات را گرفتهاند.
او میگوید: مطابق ماده ۴۷ اساسنامه، مدیرعامل هلدینگ فقط مجری مصوبات هیات مدیره است نه آنکه سر خود هر گونه بخواهد تصمیم بگیرد و دست به چینش نیروها بزند. همچنین براساس اساسنامه شرکت هلدینگ خلیج فارس و مطابق بند ۵ از ماده ۴۱ اختیارت هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس (تصویب ساختار سازمانی، شرایط استخدام و... برعهده هیات مدیره است) البته تا جایی که اطلاع دارم نهادهای نظارتی نیز ابهاماتی در این زمینه طرح کردهاند و هیات مدیره هلدینگ خلیج فارس هم به دنبال آن است که هیات مدیرههای تازه منصوبشده اجازه شروع فعالیت در شرکت صنعت تجارت و... را نداشته باشند.
همه باید یک کیسه شود، این مدل آشفتگی را متاسفانه در همه مراکز مالی بیمه بازنشستگی و کل اداره ها میبینیم، همین آشفتگیها هست که باعث لفت ولیس و اختلاس و زیرمیزی و رانت خواری و سهم خواهی شده