در پایان دیدار حساس منچسترسیتی و لیورپول در هفتۀ سیودوم لیگ برتر جزیره، پپ گواردیولا محکم و جانانه با یورگن کلوپ دست داد و او را در آغوش کشید. صحنهای که به یاد ماندنی بود چراکه گواردیولا چندان اهل ابراز احساسات نیست و همیشه با بازیکنان و کادر فنیاش رابطهای غیردوستانه و صرفا کاری داشته است.
محمد بن عطیه، شاگرد سابق گواردیولا، دربارۀ رفتار غیردوستانۀ او گفته است: «وقتی به بایرن پیوستم، گواردیولا به من گفت که تو را میخواستم و دستور جذبت را دادم. تو یکسری تواناییها و یکسری ضعفهایی داری. به تو چیزهایی یاد میدهم و ضعفهایت را برطرف خواهم کرد ولی انتظار دوستی از من نداشته باش. ما هرگز دوست هم نخواهیم بود. حرفهای او برایم عجیب بود.»
گواردیولا حتی زمانی که دوران مربیگریاش در بارسا تمام شده بود و در نیویورک زندگی میکرد و تیتو ویلانووا، دستیار سابقش در بارسا، به دلیل ابتلا به سرطان در نیویورک بستری بود، رفتارش با تیتو ویلانووا چندان دوستانه نبود.
ویلانووا اندکی پس از بهبودی موقت و بازگشت به جایگاه سرمربیگری بارسا، در انتقاد از گواردیولا گفت: «باید بگویم که بارسلونا به هنگام بیماریام از من کاملا حمایت کرد. این در حالی بود که گوآردیولا چنین کاری را نکرد. گوآردیولا در تمام دوران حضورم در نیویورک تنها یک بار به ملاقات من آمد. این در حالی بود که من به شدت به حضور او نیازمند بودم. گوآردیولا دوستی است که او را به هنگام تنگنا در کنار خود ندیدم.»
ویلانووا کمتر از یکسال پس از بیان این حرفها، درگذشت. گواردیولا حدود ده سال است که از بارسا جدا شده و طی این مدت هیچ رفاقتی با مسی و ژاوی و اینیستا نداشته است.
پپ البته در ماجرای عیادت از ویلانووا، در دفاع از خودش گفته بود: «من تیتو را در نیویورک دیدم اما اگر او را نمیدیدم به خاطر تعهداتی که داشتم، بود. اگر قرار باشد شام را با یوهان کرویف بخورم این کار را میکنم. به هیچکس بدهکار نیستم.»
سلوک سرد او، خوب یا بد، مبتنی بر این فرض اساسی است که "همکار، همکار است نه دوست". گواردیولا با شاگردان و دستیارانش در تیمهای گوناگون "دوست" نیست و با آنها صرفا "همکاری" دارد و به کمک آنها یک تیم باشگاهی را از فرش به عرش میبرد و کلی جام به ویترین افتخاراتش اضافه میکند.
در این مسیر پرافتخار، اگرچه هزارویک فراز و فرود پدید میآید و انبوهی از اندوه و شادی درمیرسد، اما هیچ یک از این وقایع تاثیرگذار بر عواطف آدمی، موجب نمیشود که گواردیولا با شاگردان و دستیارانش احساس رفاقت کند. نه با کمکمربی، نه با کاپیتان، نه با ستاره یا بهترین گلزن تیمش از مرزهای "همکاری" عبور نمیکند و به وادی "دوستی" نمیرسد.
گواردیولا با یورگن کلوپ هم دوست نیست. او پس از تساوی تیمش با لیورپول دربارۀ رابطهاش با کلوپ گفت: «من احترام زیادی برای یورگن کلوپ قائل هستم. او باعث شد تا سرمربی بهتری شوم. ما دوست نیستیم و با هم ناهار نمیخوریم. من شمارهاش را دارم ولی با او تماس نمیگیرم. البته ما یک روز در تالار مشاهیر با هم شام خواهیم خورد. میان ما احترام متقابل وجود دارد.»
آن دستدادن و در آغوش کشیدن جانانه در پایان بازی منچسترسیتی و لیورپول، ناشی از همین احترام ویژهای است که پپ برای یورگن کلوپ قائل است. گواردیولا در هفتههای اخیر چندین بار از کلوپ تمجید کرده و آشکارا پیداست که از رقابت با او رضایت دارد.
پپ سالها با مورینیو رقابت داشت ولی هیچ وقت او را ستایش نکرد و حتی نگفت که برای او احترام قائل است. هیچ وقت هم با او این گونه گرم مصافحه نکرد. دلیلش احتمالا نه در رفتار رسمی گواردیولا بلکه در جنجالآفرینی مورینیو و توسل مدام او به جنگ روانی برای مغلوب کردن تیم حریف بود.
در واقع مسابقه برای مورینیو قبل از به صدا درآمدن سوت آغاز بازی آغاز میشد. او فضای رقابت را تنشآلود میکرد بلکه مربی و بازیکنان تیم حریف نتوانند بر کار خودشان متمرکز شوند و بهترین عملکرد خودشان را ارائه دهند.
در واقع مورینیو نه فقط در زمین بازی بلکه بیرون از زمین بازی هم مشغول ضد فوتبال بود. اما یورگن کلوپ فقط "مرد میدان" است و برای حریف احترام قائل است و به همین دلیل احترام برانگیز است و حتی گواردیولای مغرور و سرد نیز بهگرمی او را میستاید و در بر میکشد.
دلیل دیگر احترام ویژۀ گواردیولا برای کلوپ، نتایج دیدارهای این دو مربی است. گواردیولا تا حالا 23 بار با کلوپ رویارو شده و 9 بار کلوپ را شکست داده، 9 بار هم به او باخته و 5 بار هم بازی تیمهایشان به تساوی کشیده شده است. در حالی که گواردیولا و مورینیو 24 بار به مصاف یکدیگر رفتهاند که سهم پپ 12 پیروزی و سهم مورینیو 6 پیروزی بوده و 6 بار هم کارشان به تساوی کشیده است.
عملکرد بسیار بهتر کلوپ در برابر گواردیولا (در قیاس با عملکرد مورینیو) موجب شده است که گواردیولا به قول خودش مربی بهتری شود. گواردیولا از این حیث خودش را مدیون کلوپ میداند و رفتار و گفتار مودبانۀ کلوپ هم مزید بر علت میشود که بهترین مربی قرن بیستویکم احترام ویژهای برای یورگن کلوپ قائل باشد و کلوپ را همانند یوهان کرایف بزرگ، فردی بداند که میتوان با او شام خورد!
اما مورینیو چون نیاز داشت که جنگ روانی راه بیندازد بلکه از پس گواردیولا و تیمش برآید، حتی به سر طاس گواردیولا هم رحم نمیکرد و ریزش موی گواردیولا را ناشی از عدم علاقۀ او به فوتبال میدانست!
گواردیولا اهل جدل نیست و طی همۀ این سالها هیچ وقت جواب انتقادات توهینآمیز زلاتان ابراهیموویچ را نداده است. او قاعدتا از مجادله با مورینیو نیز دل خوشی نداشت ولی گاهی ناچار میشد جواب آقای خاص را بدهد.
اما او الان چند سالی است که در مصاف با یورگن کلوپ احترام و پیشرفت را توامان تجربه میکند و طبیعتا از این بابت راضی و خشنود است. شاید در آیندۀ نزدیک شاهد تصاویر شامخوردن دونفرۀ پپ گواردیولا و یورگن کلوپ باشیم. نشستن دور میز شام با جنتلمن موقر و سردمزاجی مثل گواردیولا، که کلوپ او را شیکپوشترین مربی دنیا میداند، افتخار کمی نیست!
دیدگاه تان را بنویسید